به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
در ادبیات روابط بینالملل، جنگ را آخرین مرحلهٔ دیپلماسی مینامند. بدین معنی که، هنگامی که تمام راههای مسالمت آمیز حل و فصل اختلافات به بنبست میرسد، آنگاه گزینهٔ جنگ بهعنوان آخرین راه حل، مورد استفاده طرفین قرار میگیرد.
جنگ اما در دکترین سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا و رژیم صهیونسیتی، نه آخرین مرحلهٔ دیپلماسی، بلکه هدفی است که با پوشش دیپلماسی جهت فریب و غافلگیری طرف مقابل تعریف گردیده است.
بدین صورت که دستگاه دیپلماسی آمادگی خود را برای حل و فصل اختلافات و مناقشات از طریق گفتگو و توافق اعلام میکند و به تبع آن میزان هوشیاری و رصد اطلاعاتی دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی در کشور مقابل پایین میآید و درست در همین هنگام است که مرحلهٔ دوم و البته اصلی، یعنی حملهٔ نظامی به کشور مقابل آغاز میگردد.
۱- در جریان درگیری بین حزبالله لبنان و رژیم صهیونسیتی، رژیم صهیونسیتی ابتدا از طریق دولت لبنان تمایل خود را جهت برقراری آتشبس اعلام نمود؛ درحالیکه سران حزبالله مشغول بررسی طرح آتشبس بودند، رژیم صهیونسیتی اقامتگاه دبیرکل حزبالله را با ۸۵ تن بمب سنگرشکن مورد حمله قرار داد که منجر به شهادت سید حسن نصرالله گردید.
۲- در جریان مذاکرات هستهای بین ایران و آمریکا نیز، زمانیکه وزیر امور خارجه ایران خود را برای دور ششم مذاکرات با ویتکوف آماده میکرد، در ۲۳ خرداد رژیم صهیونسیتی با چراغ سبز آمریکا، حملهٔ غافلگیرانه خود را به ایران آغاز نمود. ۹ روز پس از حمله رژیم صهیونسیتی، آمریکا به تأسیسات هستهای ایران با بمبهای ۱۳ تنی که با بمبافکنها حمل میشدند، حمله کرد و بار دیگر تله بودن دیپلماسی و نه هدف بودن آن برای آمریکا و رژیم صهیونسیتی را به جهانیان نشان داد.
۳- در آخرین مورد در طی دو سال اخیر که دیپلماسی بهعنوان یک تله برای مقاصد نظامی مورد استفاده قرار گرفت، حمله رژیم صهیونسیتی به اسماعیل هنیه در تهران و شهادت ایشان و حمله به سران حماس مستقر در دوحه قطر وحمله و شهادت یکی از فرمانده هان ارشد یمن را شاهد بودیم. درحالیکه سران حماس با میانجیگری دولت قطر در حال بررسی طرح پیشنهادی آمریکا جهت حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات، برای تبادل اسرا و توافق آتشبس بودند، رژیم صهیونسیتی در حملهای غافلگیرانه در هماهنگی با دولت آمریکا، با ۱۰ موشک محل جلسه هیئت حماس را مورد حمله قرار داد و بار دیگر وسیله بودن دیپلماسی و نه هدف بودن آن را به جهانیان نشان دادند. هدفی که جنگ، ترور و کشتار است و وسیله رسیدن به این هدف چیزی نیست جز دیپلماسی
مجموع این وقایع و روندها در طول سالهای اخیر نشان میدهد در دکترین سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا و رژیم صهیونسیتی استفاده از ابزار مذاکره و گفتگو جهت حل و فصل اختلافات در عرصهٔ بینالمللی صرفاً پوششی جهت گمراه نمودن طرف مقابل از اهداف و نیت واقعی آنها و پایین آوردن سطح هوشیاری مسئولان امنیتی و نظامی جهت موفقیت بیشتر عملیاتهای نظامی بوده است و هر زمان که شرایط مهیا شود بکارگیری دوباره این روش دور از انتظار نخواهد بود. والسلام
رضا احمد زاده



