شنبه 17 آبان 1404 - Sat 08 Nov 2025
  • کشتار «جاده‌ی مرگ»

  • صمیمانه با «صادقانه»‌های رئیس‌جمهور

  • مهم‌ترین اقدام نظام اقتصادی، اصلاح شبکه بانکی است

  • سهم سنوار در انتخاب ممدانی

  • وقتی تله دیپلماسی در خدمت جنگ و ترور بکار گرفته می‌شود

  • انتصاب سرپرست از کارکنان دستگاه‌های دیگر ممنوع شد

  • راه‌پیمایی یوم‌الله 13 آبان در تهران/ طنین شعار «مرگ بر آمریکا» +عکس و فیلم

  • تسخیر سفارت هویت حقیقی دولت آمریکا را روشن کرد / سیزده آبان از نظر تاریخی، روز افتخار و پیروزی است+صوت و فیلم

  • دشواری‌های آمریکا و اسرائیل در مواجهه با ایران

  • با تکیه بر آمریکا خود را در معرض خطر قرار ندهید

  • صلح‌خواهی نمایشی با جنگ‌افروزی ساختاری

  • شهید کربلایی :آمده‌ام نذرم را ادا کنم! +عکس

  • شرم‌آور نیست؟ البته که هست!

  • نگاهی به گزارش رسمی اسرائیل از حجم تلفات خود

  • وعده‌های دروغ جریان غربگرا از برجام تا FATF

  • پایان برجام و خواب‌های آشفته پسابرجامی!

  • میرزای نائینی معتقد به تشکیل «حکومت اسلامی» و مسئله «ولایت» بود /تعبیر امروزی جمهوری اسلامی همان حکومت مدنظر میرزای نائینی است +صوت وفیلم

  • بدون رفع تحریم‌ها ایران هیچ توافقی با آمریکا نمی‌کند

  • نمی‌توانید با این قصه‌ها مرا فریب دهید؛ وقتی نخست‌وزیر شدم، دیدم هیچ طرحی درباره ایران آماده نکرده بودید

  • جنگ روانی، سه ضلع از چهارضلع راهبرد ترامپ

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 413188
    تاریخ انتشار: 17/آبان/1404 - 19:59

    دود شوخی با سیگار و مصرف مواد به چشم چه کسی می‌رود؟

    به تازگی در پلتفرم‌ها می‌شود یک قبح‌شکنی آشکار درباره مصرف مواد و دخانیات را تماشا کرد؛ برنامه‌هایی که عدم توجه به رده سنی مخاطب می‌تواند آثار جبران‌ناپذیری را برای نوجوانان رقم بزند.

    دود شوخی با سیگار و مصرف مواد به چشم چه کسی می‌رود؟

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از مهر

      بین روایت‌های مختلفی که از سینمای جهان و هالیوود به گوش بیشترمان می‌خورد روایتی هست که می‌گوید در سال‌های دور زنی علیه همفری بوگارت ستاره تکرار نشدنی سینمای آمریکا دست به شکایت می‌زند. شکایتی با عنوان عجیب درباره اینکه بوگارت به قدری در فیلم و سریال‌هایش زیبا و جذاب سیگار می‌کشیده که به پیروی از او خودش به این موضوع دچار شده و حالا آقای بازیگر را مقصر این داستان می‌داند. حکایتی که اگر بخواهیم به دنبال پیام اخلاقی‌اش بگردیم باید بگوییم که قدرت رسانه بیشتر از آن چیزی است که حتی فکرش را می‌کنیم. دریچه‌ای که می‌تواند آهسته و به آرامی خط قرمزهای یک جامعه را جا به جا یا آنها را کمرنگ و پررنگ کند یا روی ناخودآگاه مخاطبانش جوری تأثیر بگذارد که وقتی به خودشان می‌آیند می‌بینند که جرأت و جسارت انجام کارهایی را پیدا کرده‌اند که شاید بیش از این آن را نداشتند. اتفاقی که اگر بدون چارچوب و نظارت در رسانه یک جامعه اتفاق بیفتند به مرور می‌تواند هزینه‌ها و آسیب‌های جبران ناپذیری را برای افراد و به خصوص نوجوانان و جوانان به بار بیاورد. اگر شما هم اهل گشتن در فضای مجازی و پلتفرم‌های ویدئویی بوده باشید احتمالاً لا به لای فیلم و سریال‌ها و از آن بدتر مصاحبه و ویدئوپادکست‌ها رد پای سیگار کشیدن‌های علنی یا صحبت و شوخی درباره تست مواد مخدر را دیده‌اید اتفاقی که شاید در نگاه اول چیزی شبیه یک پز روشنفکری باشد اما در واقعیت از یک قبح شکنی تلخ خبر می‌دهد که به گروه‌های مختلف جامعه شجاعتی واهی می‌دهد برای انجام کارهایی که اصلاً ارزشش را ندارد.

     
    وقتی شوخی‌اش هم خوب نیست!
     
    اگر بخواهیم برایتان از نمایش بیش از اندازه و بی دلیل سیگار و حتی مشروبات الکلی در سریال‌های نمایش خانگی حرف بزنیم می‌توانیم مصداق‌های زیادی را برایتان ردیف کنیم. از قباد سریال شهرزاد گرفته تا مالک زخم کاری اما این بار فارغ از سریال‌های نمایش خانگی می‌خواهیم از اشخاص حقیقی و واقعی بگوییم. شاید اولین و نزدیکترین نمونه از افرادی که سیگار کشیدن را در ملأ عام به عنوان یک اتفاق عادی جلوه داد و جلوی تماشاچی‌ها فندکش را روشن کرد و گفت «مگه چیه؟ تریاک که نمی‌خوام بکشم!» مهران مدیری بود. بعدها در ویدئوهای نقد مسعود فراستی هم می‌شد این سیگار روشن و این پک زدن‌ها را جلوی دوربین از او دید. اما این روزها آش به قدری شور شده است که در برنامه امیرحسین قیاسی (که اتفاقاً به برنامه محبوب و دوست داشتنی بین جوانان تبدیل شده) تحت عنوان شوخی از مخاطب این سوال پرسیده می‌شود: «چیزی مصرف می‌کنی؟ یه دو خط اسنیف رو کردی دیگه؟» و مهمان برنامه و آقای بازیگر هم در کمال آرامش می‌گوید: «چرا تست کردم!» اما از این بدتر برنامه یوتیوبی علی ضیا است که در اوج ناباوری و خارج از شوخی یکی از سوال‌های برنامه‌اش با این عنوان مطرح می‌شود: «مواد مخدر مورد علاقه‌ات چیه؟» سوالی که انگار از مهمان برنامه درباره غذای مورد علاقه‌اش سوال می‌کند و از مصرف آن به عنوان یک اتفاق عادی یاد می‌کند.
     
    وقتی قبح‌شکنی، پز فرهنگی می‌شود
     
    یکی از نقدهای محکمی که به این دست محتواها می‌توان وارد کرد این است که این قبیل قبح‌شکنی‌ها از یک جایی به بعد به «پز روشنفکری» یا «نماد جسارت» تبدیل شده و برخی چهره‌ها تصور می‌کنند شکستن چنین تابوهای اخلاقی و فرهنگی یعنی آزادی و شجاعت در بیان. اما فراموش می‌کنند که رسانه نه خلوت شخصی، بلکه یک فضای عمومی است؛ جایی که رفتار فردی، تأثیر جمعی دارد. بنابراین چنین قبح شکنی‌ای از یک جایی به بعد تبدیل به رفتاری می‌شود که هزینه آن را نه یک فرد که یک جامعه می‌پردازد.
     
     
    شما شوخی می‌کنید مخاطب نوجوان جدی می‌گیرد
     
    شاید بپرسید که این قبح شکنی چطور می‌تواند تبعات جبران ناپذیری را برای یک نوجوان ایرانی رقم بزند. او وقتی می‌بیند یک چهره مشهور مثل مهرداد صدیقیان به راحتی در جواب سوال‌های قیاسی می‌گوید: «بله تست (دخانیات) کردم» یا خواننده مشهور دیگری در برابر دوربین از تجربه مصرف مواد و حتی لذت آن حرف می‌زند و می‌گوید دقیقاً کجا چه موادی «بیشتر حال میده» از یک جایی به بعد مخاطب نوجوان و جوان به پدیده‌ای مثل دخانیات و مواد مخدر نه به چشم هشدار بلکه به عنوان «بیان تجربه‌ای آزاد و جذاب» نگاه می‌کند و پیش خودش این جسارت را پیدا می‌کند که وقتی یک ستاره و سلبریتی انقدر راحت از این اتفاق حرف می‌زند پس حتماً چیز چندان آسیب زا، مذموم یا ترسناکی نیست و می‌شود آن را امتحان کرد.
     
    پیامدی به نام یک بی‌تفاوتی تدریجی
     
    بنابراین یک سوال ساده و یک شوخی کوچک به مرور زمان ممکن است حکم جرقه‌ای برای رقم خوردن یک اتفاق ترسناک را پیدا کند. شاید بپرسید چرا؟ باید در جواب بگوییم کارشناسان رسانه می‌گویند قبح زدایی و هنجار شکنی در یک جامعه معمولاً از همین مسیر شوخی و طنز عبور می‌کند طوری که افراد آن جامعه اول می‌خندد، بعد بی‌تفاوت می‌شوند و در نهایت این رفتار را می‌پذیرند. علاوه بر این مطالعات روانشناسانه در حوزه رسانه هم می‌گوید که تکرار کردن چنین رفتارهایی در فضای عمومی رفته رفته باعث می‌شود که «آستانه حساسیت اخلاقی» جامعه دچار افت شود تا جایی که بعد از مدتی جامعه نسبت به زشتی یک رفتار بی‌تفاوت‌تر می‌شود و نسبت به چیزی که تا مدت‌ها پیش روی آن گارد داشت حساسیتی نشان نمی‌دهد و آن را به عنوان بخشی از واقعیت روزمره در زندگی می‌پذیرد.
     
    مرز باریک بین واقع‌گرایی و ترویج یک رفتار زشت
     
    شاید آن دسته از افرادی که سفت و سخت طرفدار آزادی‌اند نسبت به این اتفاق واکنش چندان زیادی نشان ندهند و بخشی از کسانی که تولیدکنندگان چنین محتواهایی در فضای رسانه هستند این اتفاق را نوعی «واقع گرایی» بدانند و بگویند «زندگی واقعی در جامعه همین است چرا باید تظاهر کنیم؟» اما نکته این جاست که واقع‌گرایی یک اتفاق تلخ با بزک کردن و خوشگل کردن آن اتفاق و نشان دادنش به افراد جامعه زمین تا آسمان فرق داشته باشد چیزی که از یک جایی به بعد به جایی اینکه نامش «واقع گرایی نسبت به مصرف مواد» باشد به نوعی تبلیغ و ترویج آن به حساب می‌آید.
     
     
    لزوم یک بیدارباش برای نهادهای ناظر ایرانی
     
    جالب اینجاست که کشورهای دیگر در نمایش آثارشان قوانین سختگیرانه‌ای نسبت به تعیین بازه سنی برای مخاطبان خود دارند. به عنوان مثال در برنامه‌های تلویزیونی رسانه‌ها حق نمایش واضح مشروبات الکلی را ندارند یا در بریتانیا رسانه‌ها موظف هستند در صورت نمایش سیگار یا مواد مخدر، پیام هشدار سلامت را به صورت زیرنویس یا گفتاری بیاورند یا در آمریکا سیستم‌های رسمی متعددی تعیین رده سنی برنامه‌ها بسته به نوع پلتفرم‌ها وجود دارد. این در حالی است که در برنامه‌های وطنی خود ما هیچ حساسیتی نسبت به این قضیه پیدا نمی‌کنید و ضابطه‌ای را نمی‌بینید. برای همین هم بد نیست که پلتفرم‌های تولید محتوا و حتی برنامه‌های آنلاین دستورالعمل‌های اخلاقی مشخصی درباره این نمایش‌های پرخطر داشته باشند و اگر چنین اتفاقی در پلتفرم‌هایی خارجی مثل یوتیوب در حال رخ دادن است با تذکرهای لازم و بیرونی این موضوع را کنترل کنند.

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما