از طرفی، مدت هاست که در فرهنگ لغات برخی سیاستمداران و فعالان فرهنگی و اجتماعی، مفهومی به نام «نسل Z» فروان دیده می شود.
ممکن است تعاریف و برداشت های مختلفی از مفهوم «نسل Z» وجود داشته باشد، اما در هر صورت، مراد، نسلی از انسان است که در عصر دیجیتال و دوران فراگیری اینترنت، شبکه های اجتماعی و ... رشد پیدا کرده است و در عرصههای مختلف زندگی، جدا از نسلهای قبلی میاندیشد و عمل میکند.
در همین راستا برخی افراد میخواهند نسل مذکور را تافتهای جدا بافته از سایر افراد جامعه قرار دهند و در عرصههای مختلف نیز برای این نسل، شأنیتی خاص قائل میشوند.
انسان، انسان است؛ X و Y و Z ندارد!
انسان ها در طول تاریخ در شرایط مختلف زندگی کرده اند، اما وجه مشترک همه آنها انسان بودن است. خداوند فطرت انسان ها را به گونه ای قرار داده است که در همه ادوار تاریخی گرایش به سمت حق دارند؛ به صداقت و عدالت علاقه دارند؛ از ظلم، بیزار هستند؛ راستگویی را فضیلت و دروغگویی را قبیح می دانند. خداوند به همه انسان ها عقل و قدرت تفکر داده است؛ همه آنها در جای خود و با توجه به امکاناتی که در هر عصر وجود دارد، توانایی هایی دارند. بنابراین، انسان قرن بیست و یکم همان انسان هزار سال پیش است. البته رفتار و کردار انسان ها لزوماً مانند یکدیگر نبوده و نیست و بنا به شرایط و زمان و مکان ممکن است متفاوت باشد. در هر صورت، در هر برهه ای از تاریخ، انسان هایی بوده اند که تفکرات و دیدگاه های مختلف نسبت به مسائل رایج زمان خود داشته اند، اما نمی توان نام آنها را چیزی شبیه نسل Z و مانند آن گذاشت.
تغییرات در زندگی بشر، طبیعی است
تغییر کردن شرایط زندگی در دوره های مختلف تاریخی یک موضوع کاملاً طبیعی است. اگر به نسلی که در فضای فراگیرشدن اینترنت و شبکه اجتماعی و ... به دنیا آمده و رشد کرده، نسل Z بگوییم، چرا به نسل های قبلی که در فضای شبکه های محدود و سیاه و سفید تلویزیون و یا در زمان فراگیر شدن رادیو، ویدئو و مانند آن، زندگی و رشد کرده، نسل Z نگوییم؟ چرا به نسل قبل تر از آن که امکاناتی بیش از نسل قبلی خود داشته، نسل Z نگوییم؟ اساساً ملاک این تقسیم بندی چه چیزی است؟! اگر تغییرات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، بالارفتن امکانات و ورود وسائل جدید به زندگی است، همین ملاک، به نسبت در زندگی نسل های قبلی هم وجود داشته است. اینگونه نبوده که بشر یک روز صبح بلند شود و همه چیز به یک باره تغییر کند، بلکه تغییرات، به تدریج اتفاق افتاده است و انسان ها نیز هر کدام براساس افکار و نیازهایشان و البته با توجه به خطوط قرمزی که در نزد خود دارند، زندگی کرده اند.
رفتارهای غلط را به نام نسل Z بودن فاکتور نکنیم!
اینکه در مسائل تربیتی و همچنین برنامه ریزی ها یا سیاستگذاری های مدیریتی باید اقتضائات زمانه را در نظر گرفت، در آن شکی نیست، اما برخی افراد وقتی توان اقناع، جهت دهی یا مدیریت رفتار نسل جدید را ندارند، به جای حل مسأله می خواهند موضوع را از دریچه نسل Z بودن بنگرند؛ از همین رو، گاهی اوقات در برابر نسلی که آن را نسل Z می نامند، عقب نشینی می کنند و تسلیم می شوند و بدتر اینکه بعضا ناتوانی خود را توجیه می کنند و می گویند که این نسل با نسل گذشته فرق دارد؛ اما پرسش این است که مگر نسل قبلی همه مانند یکدیگر فکر می کردند؟ رفتار همه آنها یکسان بود؟ آیا نسل قبلی با نسل قبل تر از خود فرق نداشت؟!
واقعیت این است که ما نمی توانیم برخی رفتارهای غلط که از سوی نسل جدید سر می زند را در مفهوم نسل Z بگنجانیم و توجیه کنیم. رفتار خوب، از سوی هر انسانی در هر زمانی از تاریخ سر بزند، خوب است؛ رفتار بد هم از سوی هر انسانی در هر زمانی از تاریخ سر بزند، بد است.
تنوع رفتارها در نسل جدید یعنی نمی توان همه را با یک عینک نگریست
جالب است که در همین نسلی که آن را نسل Z می خوانند و برخی ساختارشکنی هایشان را توجیه می کنند، طیف گسترده ای از گرایش ها و رفتارها وجود دارد. مثلاً برخی از آنها حتی از نسل قبلی خود، مذهبی تر هستند، برخی از آنها گرایش های خاصی به آداب و رسوم و سنت های گذشته دارند، برخی از آنها به سمت اقدامات ضد فرهنگی و ضد اخلاقی گرایش دارند و ... . بنابراین، یک دسته کردن و گذاشتن نام Z بر آنها و اراده خاص از این مفهوم، صحیح نیست.
رسمیت دادن به این غلط مشهور، نشانه به روز بودن نیست!
یکی از عجیب ترین و سطحی ترین کارها در عرصه سیاست و حکمرانی این است که ادبیاتی با نام نسل Z در زبان برخی سیاستمداران بچرخد. چنین چیزی در حقیقت، مشروعیت بخشی و به نوعی به رسمیت شمردن یک مفهوم غلط است. باید دانست که رسمیت بخشیدن به این غلط مشهور، برآمده از زمان شناسی و نشانه به روز بودن نیست، اتفاقاً برآمده از یک نگاه کاریکاتوری به جامعه و اقتضائات زمانه است.
.png)