یکشنبه 24 فروردين 1404 - Sun 13 Apr 2025
بنر پویش نه به تصادف برای استفاده پایگاه‌های خبری
  • سیاستمداری که بازی سیاسی" استعفاء کردن" را بخوبی بلد است

  • نیت ما رسیدن به توافق شرافتمندانه است/ مذاکرات غیر مستقیم و فقط در موضوع هسته‌ای است + فیلم

  • چه کسی برای مذاکره شرط تعیین کرد؟+عکس

  • نتیجه مذاکرات شنبه؛ یک هیچ به نفع ما

  • ایران از گفت و گو هراس ندارد

  • قدردانی از یک حرکت شایسته رئیس جمهور و چند سوال مهم

  • برای فرار از یمن، ترامپ دست به دامان ایران شد

  • ترامپ و سفر شتاب زده نتانیاهو!

  • اسرائیل در آدم‌کشی به سیم آخر زده است

  • حمایت غربگرایان از قاتل شهید سلیمانی

  • سرمایه‌گذاری در کار‌های مولد کلید حل مشکلات معیشتی /مسئولان باید به استقبال سرمایه‌گذاران بروند

  • پرسپولیس و رویای از دست رفته قهرمانی/دو امتیاز دیگر از دست شاگردان کارتال پرید

  • برای هر جنگی آماده‌ایم اما آغازگر جنگ نیستیم

  • پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجت‌الاسلام نیری

  • آمریکای ترامپ در حال بلعیدن خود است؟

  • جنگ ادراکی وشناختی‌گسترده علیه ایران

  • ۳ درس مهم از تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه

  • نگاه وزرا باید اصلاح بودجه باشد نه افزایش بودجه/ مشکلات فراروی تولیدکنندگان باید مرتفع شود

  • ۴ راهبرد قابل استفاده از بیانات رهبر معظم انقلاب در نماز عید فطر

  • عید فطر موجب عزت اسلام و رسول اکرم است/ دولت‌های اسلامی باید با دقت و سرعت حوادث امروز را دنبال کنند/ اتحاد دنیای اسلام، تنها راه ایستادگی در مقابل باج‌طلبی قدرت‌های بزرگ است +فیلم

  • بنر پویش نه به تصادف برای استفاده پایگاه‌های خبری
    |ف |
    | | | |
    کد خبر: 398709
    تاریخ انتشار: 23/فروردين/1404 - 10:41

    سقوط اخلاقی نظم آمریکایی در غزه

    استفاده نامتناسب اسرائیل از زور علیه غیرنظامیان فلسطینی، پایه‌های سست ادعای برتری اخلاقی غرب را برملا کرد.

    سقوط اخلاقی نظم آمریکایی در غزه

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از باشگاه جوان

    استاد دانشگاه سوئدبا اشاره به وضعیت غیرانسانی مردم غزه و رفتار‌های مخالف هر گونه قانون بین المللی اشغالگران نکاتی را عنوان کرد که در ذیل مشروح کامل آن از نظر می‌گذرد.

    تا همین چندی پیش، ایالات متحده جهان را به پیروی از نظمی بر پایه‌ی حقوق بین‌الملل دعوت می‌کرد. اما از آنجا که خود بار‌ها و بار‌ها این قوانین را نقض کرده، ناگزیر به ساخت واژگانی جدید برای توجیه عملکردش شده است. به این ترتیب، اصطلاح مبهم و قابل تفسیر «نظم مبتنی بر قواعد» را به جای حقوق بین‌الملل برگزید، نظمی که واشنگتن مدعی است باید مبنای روابط بین‌الملل باشد.

    این وضعیت همواره رنگی از ریاکاری به خود گرفته است؛ به‌ویژه با این پیام ضمنی که «هر چه ما می‌گوییم انجام دهید، نه آنچه که خود انجام می‌دهیم». همانند شعار‌های پوچ و بی‌معنای دنیای اورولی، از دموکراسی گرفته تا حاکمیت قانون و حقوق بشر، همه در خدمت مشروعیت‌بخشی به این نظم یک‌سویه‌اند، بدون پایبندی واقعی به اصول اعلام‌شده.

    از پایان جنگ سرد و با ادعای پایان تاریخ و سلطه گفتمان لیبرال‌دموکراسی غرب، جهان به ظاهر وارد مرحله‌ای شد که در آن همه کشور‌ها و ملت‌ها برابرند. اما در عمل، برخی کشور‌ها «برابرتر» از دیگران تلقی می‌شوند؛ موضوعی که به‌ویژه در بستر بحران‌های سیاسی یا درگیر‌های نظامی آشکار می‌شود.

    جنگ و برتری اخلاقی

    از دوران سان تزو تا ماکیاولی و کلاوزِویتس، بار‌ها گفته شده که جنگ، تداوم سیاست با ابزار‌های دیگر است. اما جنگ، فعالیتی خشونت‌بار و ذاتاً غیرانسانی است. با این‌حال، تلاش می‌شود جنگ را از منظر اخلاقی، به‌گونه‌ای انتخابی و ذهنی، مشروع جلوه دهند. چرا که گرچه عوامل نظامی نتیجه نبرد‌ها را تعیین می‌کنند، نتیجه نهایی جنگ را سیاست رقم می‌زند؛ و این سیاست باید «عادلانه» و «مشروع» جلوه کند، ولو اینکه در واقع چنین نباشد، تا بتوان افکار عمومی را با خود همراه کرد و مخالفت با دشمن را مشروع ساخت.

    در این روند، روایت‌ها و تصویرسازی‌های رسانه‌ای نقش کلیدی دارند. قربانیان جنگ در رسانه‌ها به یک اندازه دیده نمی‌شوند. برخی قربانیان به عنوان «قربانیان شایسته» تصویر می‌شوند و برخی دیگر، به‌رغم شرایط مشابه، به عنوان «قربانیان ناشایست» نادیده گرفته می‌شوند. تعریف این دوگانه‌ی ظالمانه، بیشتر بر پایه‌ی سیاست است تا انسانیت. قربانیانی که به‌دست دشمن کشته شده‌اند، «شایسته» هستند؛ در حالی که قربانیانی که توسط «نیرو‌های خوب» (آمریکا و متحدانش) کشته شده‌اند، از دایره همدردی خارج می‌شوند.

    ابزار اخلاق در جنگ

    ادعای برتری اخلاقی در جنگ، ابزاری است در خدمت دو هدف: دفاعی و هجومی. از یک‌سو، کشور مهاجم می‌تواند با تکیه بر این ادعا، مشروعیت عملیات خود را توجیه کرده و از انتقادات بکاهد. از سوی دیگر، می‌توان از این ابزار برای حمله به مشروعیت اخلاقی دشمن استفاده کرد، او را در موقعیت تدافعی قرار داد و به این ترتیب از نظر سیاسی از متحد یا نیروی نیابتی خود حمایت غیرمستقیم نمود.

    قهرمانان و شروران ساختگی

    در سیاست‌های تبلیغاتی دوقطبی، برای هر «شر مطلق» نیاز به «خیر مطلق» وجود دارد. اما در نظام ژئوپلیتیک در حال تحول کنونی که شاهد افول نسبی غرب و خیزش قدرت‌های چندقطبی غیرغربی هستیم، ایفای نقش «منجی» برای ایالات متحده دشوارتر از همیشه است.

    با این حال، همانند فیلم‌های هالیوودی که شخصیت‌ها یا کلاه سفید (خوب) دارند یا سیاه (بد)، آمریکا همچنان خود را مرکز تمام فضیلت‌ها و مدافع «ارزش‌های جهانی» معرفی می‌کند. در نقطه مقابل، کشور‌هایی مانند چین و روسیه، در این روایت سیاه، فاقد ارزش‌های اخلاقی تصویر می‌شوند و به‌عنوان نماد بی‌رحمی و بی‌اخلاقی معرفی می‌گردند.

    هدف این روایت این است که «نظم مبتنی بر قواعد» را تنها گزینه‌ی مشروع جلوه دهد و دیگران را به‌عنوان «محور شرارت» معرفی کند؛ نظم مطلوبی که باید از آن پیروی کرد، در برابر نظمی که باید طرد و تحریم شود.

    جنگ‌های خوب و جنگ‌های بد

    همان‌طور که در مورد اخلاق‌گرایی گزینشی صحبت شد، همه جنگ‌ها نیز از نگاه آمریکا یکسان نیستند. این گزینش اخلاقی به‌خوبی در تفاوت واکنش آمریکا به جنگ اوکراین (جنگ بد) و جنگ غزه (جنگ خوب) آشکار است.

    بی‌تردید، کشور‌ها حق دفاع مشروع دارند. اما میزان تناسب پاسخ نظامی و پایبندی به قوانین بین‌المللی و حقوق بشر است که مرز مشروع و نامشروع را تعیین می‌کند. طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، حق دفاع مشروع، زمانی مشروع است که از خارج از سرزمین اشغالی باشد. در حالی که فلسطین، سرزمینی اشغالی است.

    آمریکا در قبال حمله روسیه به اوکراین، فوراً آن را محکوم و روسیه را تحریم سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک کرد. این کشور به‌عنوان «منفور جهانی» معرفی شد. اتهامات مشابهی به چین نیز وارد شده است. در این چارچوب، قدرت‌های نوظهور غیرغربی به‌عنوان «بدکاران» بی‌اخلاق تصویر می‌شوند.

    اما در مورد غزه، حتی درخواست آتش‌بس بشردوستانه نیز با برچسب «حمایت از حماس» و «ضدیت با یهود» مواجه شده است؛ در یک جهان اورولی، غزه شده است «صلح»، کشتار شده است «آزادی»، و جهل عمومی جهان، «قدرت». حمایت بی‌قید و شرط برخی سیاستمداران غربی از جنایات آشکار اسرائیل و دعوت آشکار به پاکسازی قومی فلسطینیان، نه‌تنها ریاکاری بلکه سقوط کامل اخلاقی نظامی است که ادعای برتری اخلاقی جهانی دارد.

    در مقابل، این «جنگل» است، و نه «باغ»، که همان‌گونه که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ژوزپ بورل اشاره کرده بود، امروز از شفقت انسانی، عقلانیت و بازگشت به اخلاق سخن می‌گوید. برای نقد اقدامات بی‌تناسب و بی‌رحمانه اسرائیل در غزه، نیازی به یهودستیزی نیست. اما برای نادیده‌گرفتن درد و رنج غیرنظامیان فلسطینی، بی‌قلب و بی‌وجدان بودن کفایت می‌کند.

    نظرات بینندگان
    نظرات شما