به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»به نقل از مهر، بچه رزمندههای قدیمی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شهید سید محمدرضا دستواره را با روحیه سرزنده، لبهای همیشه خندان و بذله گوییهای دلنشینش میشناسند. چه آن موقع که رزمندهای ساده، در جبهه مریوان هم رزم حاج احمد متوسلیان و دیگر یاران همراهش بود و چه آن دورانی که مسئولیت واحد پرسنلی تیپ تازه تأسیس ۲۷ محمد رسول الله (ص) را به عهده گرفت.
البته بعدها وقتی مسئولیت فرماندهی تیپ ۳ ابوذر و پس از آن، قائم مقام فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) را هم عهده دار شد، این روحیاتش را حفظ کرد. طوری که هر جا بود شادی و نشاط هم موج میزد. فرمانده شوخ طبعی که هنوز جز به جز خاطراتش درذهن همرزمانش به یاد مانده.
عباس برقی در خاطرات خود از شوخ طبعی این فرمانده شهید این طور یاد میکند: «… عملیات والفجر هشت که به پایان رسید خداوند این توفیق را نصیب بنده کرد تا همراه کادرهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) برویم ملاقات حضرت آیت الله خامنهای، که آن زمان ریاست جمهوری کشور را به عهده داشتند. در محل ریاست جمهوری ایشان ما را به حضور پذیرفتند و بعد از دریافت گزارش عملکرد لشکر در عملیات، از حاج آقا کوثری صحبتهای جالبی کردند… بعد از آنکه وقت دیدار به آخر رسید، وقتی آقا داشتند از پلکان انتهای سالن بالا میرفتند، دفعتاً معاون لشکر، سی دمحمدرضا دستواره، با همان روحیه شاد و بذله گویی خاص خودش، با صدای بلند گفت: برای رفع سلامتی ریاست جمهور… مکث کرد و چیزی نگفت. همه حضار متحیر به رضا خیره شدند. حتی آقا هم سر به عقب چرخاندند و تا ببینند چه کسی این جمله را گفت.
محمدرضا تا دید آقا سر به عقب چرخاندهاند و به او نگاه میکنند با لبخند ادامه داد:..
بعث عراق اجماعاً صلوات. همه حضار با خنده زدند زیر صلوات! آقا هم خندیدند».
سید محمدرضا دستواره اول بهمن ۱۳۳۸ در یکی از مناطق محروم جنوب تهران، به نام گود مرادی، به دنیا آمد. این منطقه در امتداد ضلع شرقی ترمینال جنوب و در حوالی میدان شوش قرار دارد. در آن روزگار وضعیت مالی خانواده سید محمدرضا مناسب نبود، سید سال ۱۳۵۰ وارد مقطع راهنمایی شد و سه سال دوره راهنمایی را در مدرسه شاه، که در محله باغ آذری قرار داشت، سپری کرد. اما از آن پس به علت شرایط نامناسب اقتصادی، ترک تحصیل کرد و برای کمک به خانواده در یک کارگاه خیاطی، در بازار تهران مشغول کار شد. یک سال پس از ترک تحصیل، دوباره درس خواندن را شروع کرد و در سال ۵۴-۵۳ در دبیرستان پهلوی در پایه اول متوسطه مشغول شد.
سید محمدرضا دستواره بعدها با بغضی در گلو در سخنرانی خودش از این روزها این طور یاد میکند:
«…من آدمی هستم که از توی گود بلند شده. هزار دفعه گفتهام؛ از یک محیط فاسد بلند شدهام. اگر انقلاب نبود، معلوم نبود سرنوشت من چه میشد. وقتی به سپاه آمدم هم سرنوشت من معلوم نبود. امکان داشت آدمی بشوم که سپاهیگری را به عنوان شغل انتخاب کرده است. یک اسلحه روی دوش بیندازم و پست بدهم و بعد سر برج حقوق بگیرم. نمیخواهم از حاج احمد بت درست کنم؛ اما آدمی به نام حاج احمد سر راه من قرار گرفت و وسیلهای شد که من این بشوم که الان هستم و نخواهم به سپاهی گری به چشم شغل نگاه کنم..»
در روزهای بحبوحه انقلاب سید و دیگر جوانان جنوب شهر در مناسبتهای مختلف از مقابل مدرسه دستههای تظاهرات راه میانداختند و در خیابان شوش و کوچه پس کوچههای اطراف آن علیه رژیم پهلوی شعار میدادند. گاهی نیز شیشهی مغازه مشروب فروشی را میشکستند. سید سالها بعد در سخنرانیهای خود از روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ این طور یاد میکند: «…یادم هست روز ۲۲ بهمن هر جا مردم به کمک نیاز داشتند تا پادگانها و مراکز امنیتی را تسخیر کنند سریع با بچهها به آنجا میرفتیم. آن روز اولین جایی که رفتیم کاخ دادگستری در میدان ارگ تهران بود. در زیرزمین کاخ تعدادی افراد زندانی بودند. آنها را آزاد کردیم. بعد به طرف پادگان جی رفتیم. از آنجا به مقر شهربانی در خیابان شاهپور رفتیم و به اتفاق نصرت قریب یک اسلحه «ام یک» گیرمان آمد....»
آبان ۱۳۵۸ محمدرضا دستواره به عضویت سپاه پاسداران درآمد و پس از پشت سرگذاشتن ۱۵ روز دوره آموزشی در پادگان امام حسین به گردان چهار سپاه مستقر در پادگان ولی عصر معرفی شد. فروردین ۱۳۵۹ بود که سید به گروه احمد متوسلیان در پاوه پیوست. او تا ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ یعنی تشکیل تیپ محمد رسول الله (ص) در غرب کشور با ضد انقلاب مبارزه کرد و بعد از آن همراه فرمانده محبوب خود وارد تیپ شد و مسئولیت واحد پرسنلی را به عهده گرفت.
اما شاید از بعد ناپدید شدن فرمانده محبوبش هر روزش برای سید سالی گذشته. از غم ربوده شدن حاج احمد تا شهادت همت و دیگر دوستانش در هر عملیات… از روزهای روانسر و مبارزه با ضدانقلاب تا قائم مقامی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در آزاد سازی مهران سال ۶۵. روزهای عملیات کربلای ۱، حضور سید محمدرضا، با سمت قائم مقامی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)، در این عملیات بسیار چشمگیر بود.
فعالیت او در عملیاتهای شناسایی و آماده سازی لشکر و ارائه نظرات کارشناسانه باعث شد لشکر ۲۷ در این عملیات به همه اهداف دست پیدا کند. اما روح بی قرار این فرمانده شوخ طبع دفاع مقدس بالاخره در روز جمعه سیزدهم تیرماه ۱۳۶۵ در پایین ارتفاعات قلعه آویزان آرام گرفت و شهر مهران به برکت خون این سرباز دلاور از تیررس گلولههای دشمن در امان ماند.
دستواره در تمام وقت عملیات او بود که یک تنه همه را دنبالش میکشید. در جایی دیگر که اوج آتش دشمن بود، بلندگو دستش گرفت و مردانه ایستاد و فریاد زد الله اکبر. یاران اباعبدالله! اینجا صحنه امتحان است. اینجا کربلاست و اگر لبیکگو هستید، عزم جزم کنید و دشمن را عقب برانید. برخیزید و امتحان پس دهید. اینجا صحنه پیکار حق و باطل است. پس تکبیر بگویید و به قلب دشمن یورش ببرید.
در بخش پایانی این نوشتار نحوه شهادت این فرمانده شهید را به روایت حمید فرزاد از دوستان این فرمانده شهید میخوانید.
جمعه سیزدهم تیرماه ۱۳۶۵- مهران
... دیگر داشتم از پا میافتادم، ساعت سه و نیم یا چهار صبح بود. آمدم پیش رضا دستواره و گفتم: ببین داش رضا، گفتی بالا سر لودرها وایستا تا آنها خاکریز را تمام کنند. من هم یکسره بیدار ماندم و خاکریز را تمام کردم. الان برو نگاه کن، خاکریز از ده بهروزان تا پای قلاویزان کشیده شده. رضا دستی به سرم کشید و گفت: آفرین حمید جان! دست درد نکند. حالا برو یک جایی پیدا کن و چند ساعتی بگیر بخواب. یک جا هم برای من بینداز. شاید من هم آمدم و یک استراحتی کردم. در نزدیکی همان خاکریز، بچههای اطلاعات لشکر، یک قرارگاه دشمن را گرفته بود که چند تا سنگر خیلی محکم داخل آن قرار داشت. اطراف آنجا را گشتم دوتا پتو گیر آوردم و بعد هم داخل یکی از سنگرهای خالی شدم. یکی از پتوها را برای خودم پهن کردم و دیگری را برای رضا. نمیدانم چند ساعت خوابیدم. فقط یادم هست، نور مستقیم و داغ آفتاب تیرماه به صورتم خورد، بیدار شدم. گوش تیز کردم، دیدم یک نفر فریاد می زند… آمدم جلوی سنگر ببینم چه خبر است؟ ناصر خوش قلب از بچههای مخابرات تا مرا دید، گفت:
رفیقت مجروح شده. حاج رضا دستواره. با خودم گفتم: اگر رضا فقط مجروح شده، پس این آقا چرا این قدر دستپاچه است؟ پرسیدم: راستش را بگو. رضا شهید شده؟ سرش را انداخت پایین و چیزی نگفت. جنازه حاج رضا را بردند معراج شهدا. نفهمیدم چطوری خودم را به تا معراج رساندم. رفتم بالاسر رضا، دیدم ترکش خمپاره بدنش را سوراخ سوراخ کرده. بالای پیکرش نشستم و گریه کردم… روحش شاد...
دردسر روابط جنسی دوست فرح برای شاه آواره!
دیدار سرلشکر موسوی با خانواده فرماندهان شهید
حمایت بازیگر سلطنتطلب از حمله اسرائیل به ایران
برای بالا بردن پرچم ایران، نتفلیکس هم سریال میسازم
اغفال زن مسافر توسط مرد چربزبان
سناریوهای نشست دوحه
چرا شعر بر پرده سینما رنگ باخت؟
شهیدگلزاری برای ما مثل یک پدر و برادر بود
توزیع واکسن آنفلوآنزا در داروخانهها
دنده معکوس ضدانقلاب در سوژه جدید باستانگرایی!
این است اتحاد جهان اسلام / اتحاد 57 کشور اسلامی برای شکست طلسم نیل تا فرات / ایران پرچمدار شکست اسرائیل +فیلم
آیا حمایت از دولت مصلحتی است؟
چند نکته درباره ابهامات توافق با گروسی
تجاوز صهیونیستها به قطر اثبات حقانیت منطق ایران است
راه مقابله با رژیم صهیونیستی، مقاومت است نه التماس به سازمان ملل
۱۰ آسیب برزخ «نهصلح ، نهجنگ» و یک درس مدیریتی
موافقت رهبر انقلاب با شرایط و ضوابط عفو و تخفیف مجازات محکومان دادگاهها
پیشنهادی به دولت برای روایت قدرت
تغییر نام وزارت دفاع آمریکا به وزارت جنگ و سناریوهای پیش رو
سانسور سفر مهم پزشکیان به چین بهخاطر مخالفت با مکانیسم ماشه
تحریمهایی که لغو نشد، مکانیسم ماشه که وجود نداشت(!) هم فعال شد/ روحانی نه سکوت کرد نه عذرخواهی؛ طلبکار شد!+عکس
آنها که نمیخواهند ایران سرای امید و همدلی باشد
اولین زن شهید مقاومت خرمشهر را بیشتر بشناسید+عکس
فصل پاسخگویی کاسبان برجام!
پس از یک ماه چه میشود؟!
حزبالله: سپر دفاعی لبنان در برابر جبهه استکبار
مکانیزم ماشه ما را به دوران جلیلی برمیگرداند /آیا دانشمندان اصلاحطلب، هستهای، تحریمها و قیمتها را هم به عقب برمیگردانند؟
تاکید رهبر انقلاب بر عملیاتی نمودن توافق راهبردی ایران و چین
کاربران غربی برای مرگ ترامپ دست به دعا شدند+عکس
انهدام دیپلماسی و مذاکره آمریکا با بمب، اروپا با مکانیسم ماشه
برای بالا بردن پرچم ایران، نتفلیکس هم سریال میسازم /فیلم
بازیگر مشهور برای فلسطین چفیه پوشید /فیلم
مناظره شهید فریدون عباسی و صالحی / فیلم
گاو نر خشمگین به یک خودرو حمله کرد /فیلم
امنیت زنان به سبک دولت پزشکیان
گشت زنی خرس مادر و تولهاش در سیاهرود /فیلم
اسرائیل برای منطقه یک غده سرطانی است!/ فیلم
وقوع گردباد مهیب در آمریکا /فیلم
یمن چه برسراقتصاد اسراییل آورد
جزییات جدید ازحمله به فطر
واکنش لاریجانی به اظهارات اخیر نتانیاهو
نومسیحانی که در برزیل به دین یهود بازگشته اند
من در دوحه هستم با پیامی از طرف مردم ایران
توصیه وزیرخارجه کشورمان به سه کشور
درهای جهان به روی اسرائیل بسته خواهد شد
مهدی تاج حق را به استقلال داد
تاریخ آمریکا با ترورهای سیاسی عجین است.
نظرچارلی کرک درباره فلسطین
تلاش جولانی برای خلع سلاح حزب الله
دولت انگلستان تجاوز اسرائیل را محکوم کرده است
شاه مهره اسرائیل در عراق
شهادت ۳ نفر در غزه در پی گرسنگی و سوء تغذیه
اتفاق نظر بیسابقه در مورد تهدید اسرائیل
قهرمانی زودهنگام کشتی آزاد
درگیری مرگبار در معدن طلا
باید متجاوز را منزوی کنیم
دیدار پزشکیان با بن سلمان
رباتی که مشاوره حقوقی میدهد
فاز دوم طرد اتباع غیرمجاز
واکنش لاریجانی به اظهارات اخیر نتانیاهو
آزادکاران ایران قهرمان جهان شدند
علاج چند بیماری با یک میوه
جولان شوتی ها در اصفهان
بیانیه پایانی نشست دوحه
جاده کرج - چالوس یکطرفه شد
روایت جنگ 12 روزه در «تیم درمان»
هشدار قاطع چین به آمریکا
شبکه اینترنشنال هک شد
محمد نخودی به مدال برنز جهان رسید
گزافه گویی مجدد آمریکا
کنفرانس توسعه اقتصادی ایران و پاکستان
سفر وزیر خارجه آمریکا به قطر
شکست غول بحرینی از آذرپیرا
ملت ایران تهدیدپذیر نیست
سخنرانی پزشکیان در اجلاس دوحه
این است اتحاد جهان اسلام / اتحاد 57 کشور اسلامی برای شکست طلسم نیل تا فرات / ایران پرچمدار شکست اسرائیل +فیلم
برای بالا بردن پرچم ایران، نتفلیکس هم سریال میسازم
پیروزی مقتدرانه عموزاد مقابل حریف آمریکایی +فیلم
کشت و صنعت مدرن در شمال کشور /عکس
اسلامی : ایران از حقوق بینالملل کوتاه نخواهد آمد
گفتمان اتریش و طالبان درباره اخراج مهاجران
توافق قاهره گامی فنی برای همکاری با ایران
شروع طوفانی رحمان بی رحم در زاگرب +فیلم
شکست خوردهها در لیست اسکار! +عکس
اژهای: برجستهسازی نقاط ضعف جایز نیست
امیرعلی آذرپیرا به سختی صعود کرد +فیلم
شهیدگلزاری برای ما مثل یک پدر و برادر بود
دیدار سرلشکر موسوی با خانواده فرماندهان شهید
حمایت بازیگر سلطنتطلب از حمله اسرائیل به ایران
اذعان سناتور ارشد آمریکایی: تحریمها موثر نیست
تصاویری تازه از دریاچه ارومیه /عکس
انداختن نور به توافق قاهره در شعام +عکس
اصلاح طلبان از پزشکیان هم عبور کردند؟ +جزئیات
پلیس راهور: جریمه اشتباهی نداریم!
چرا شعر بر پرده سینما رنگ باخت؟
بازیگر مشهور برای فلسطین چفیه پوشید /فیلم
دردسر روابط جنسی دوست فرح برای شاه آواره!
نومسیحانی که در برزیل به دین یهود بازگشته اند
مناظره شهید فریدون عباسی و صالحی / فیلم
آقای زارع قهرمانیت مبارک
دنده معکوس ضدانقلاب در سوژه جدید باستانگرایی!
آخرین اخبار
مهرههای آلسعود در خدمت اسرائیل و علیه حزبالله لبنان فعال شدهاند
تجاوز صهیونیستها به قطر اثبات حقانیت منطق ایران است
جمعهای که تهران، رنگ خون گرفت
تأخیرهای بیپایان و سکوت خبری که سهم خریداران شد
کد خبر: 250857
تاریخ انتشار: 13/تير/1400 - 10:10
شوخی شهید دستواره با رئیسجمهور وقت
در تمام وقت عملیات، او بود که یک تنه همه را دنبالش میکشید. در جایی دیگر که اوج آتش دشمن بود، بلندگو دستش گرفت و مردانه ایستاد و فریاد زد الله اکبر. یاران اباعبدالله! این جا صحنه امتحان است.

مرتبط ها
نظرات بینندگان
نظرات شما