به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
به تازگی شاهد سفر شماری از رهبران اروپایی نظیر رئیس جمهور فرانسه، نخست وزیر ایتالیا، صدراعظم آلمان، نخست وزیر بریتانیا، و رئیس جمهور فنلاند به همراه رئیس جمهور اوکراین و دبیرکل ناتو به آمریکا و دیدار آن ها با دونالد ترامپ رئیس جمهور این کشور بودیم. محور اصلی این نشست نیز چشماندازهای آتی جنگ اوکراین و احتمال آتش بس میان روسیه و اوکراین بود.
نشستی که تنها اندکی پس از برگزاری نشست آلاسکا با حضور روسای جمهور آمریکا و روسیه برگزار شد و با بازتاب های مختلفی همراه شد. به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران حوزه روابط بین الملل، نشست سران اروپا با ترامپ، حامل پیام های معناداری بوده که درک آنها، می تواند درس های قابلتوجهی را برای دیگر کشورها و ملت ها نیز ارائه کند. در این رابطه، به طور خاص می توان به 4 نکته توجه داشت.
یک: اروپا و گدایی امنیت از آمریکا
قدرت های اروپایی که اخیرا رهبران آن ها به آمریکا سفر کرده اند، سال های سال خود را به مثابه بازیگرانی مدعی در عرصه نظام بین الملل معرفی می کردند. با این حال، جهان به عینه دید که پس از برگزاری نشست آلاسکا، آنها هراسان و از ترس اینکه مبادا امنیت و منافعشان به خطر بیفتد، خود را به واشینگتن رساندند و سعی داشتند با قرار گرفتن در کنار اوکراین، این پیام را به رئیس جمهور آمریکا برسانند که باید به منافع و امنیت اروپا هم توجه داشته باشد.
به بیان ساده تر، آن ها به زعم خود سعی داشته اند نوعی توازن را علیه روسیه نزد رئیس جمهور آمریکا ایجاد کنند. این در حالی است که بازیگران قدرتمند واقعی در صحنه نظام بین الملل، بیش از آنکه امنیت را از دیگران گدایی کنند، با تکیه بر قدرت خود اقدام به تامین امنیتشان می کنند. این همان چیزی بود که رهبران اروپایی در دیدار با ترامپ نشان دادند فاقد آن هستند.
دو: بیاعتمادی شدید اروپایی ها به آمریکا
اینکه طیفی از رهبران اروپایی تنها اندکی پس از نشست آلاسکا خود را سراسیمه به آمریکا رساندند، به زعم بسیاری از تحلیلگران یک معنا دارد و آن هم این بوده که آن ها نگران بوده اند که مبادا آمریکا پشت درهای بسته، بر سر امنیت آن ها معامله کرده باشد و به آن ها خیانتی بزرگ کند. شبیه به این جنس از بیاعتمادی را پیشتر اروپاییها در ماجرای جنگ تعرفه ای و تجاری دولت آمریکا نیز نسبت به این کشور تجربه کرده اند.
از این رو، این واقعیت برای چندمین بار آشکار شد که دولت آمریکا حتی به متحدان راهبردی خود در عرصه نظام بینالملل نیز رحم نمی کند و متحدان آن هم نسبت به سیاست های این کشور به شدت بیاعتماد هستند و آن را پشت لبخندهای دیپلماتیک پنهان می کنند. به بیان ساده تر، نشست اخیر رهبران اروپایی با ترامپ بار دیگر این گزاره را برجسته کرد که اعتماد به آمریکا یکی از سُستترین گزاره ها در عرصه معادلات بین المللی است و می تواند صورت حساب های سنگینی را روی دست خوشخیالان قرار دهد.
سه: نمایش وزن حقیقی اروپا در معادلات سیاست بین الملل
اینکه اروپایی ها امنیت خود را از آمریکا گدایی می کنند و این کشور را بازیگر اصلی در تامین منافع خود با محوریت جنگ اوکراین می بینند، نشان می دهد که تا چه اندازه دولت های اروپایی در قالب معادلات نظام بینالملل دچار سقوط و افول شده اند. جالب اینکه همین دولت های اروپایی که قادر به مدیریت پرونده جنگ اوکراین نیستند، همواره کشورهای مستقلی نظیر ایران که با تکیه بر قدرت خود جلوی دشمنان ایستاده اند را تهدید می کنند و برای آن ها شاخ و شانه می کشند.
انتشار تصاویر تحقیرکننده اخیر از سران اروپایی در دیدار با ترامپ آن هم زمانی که همه آن ها روی صندلیهای معمولی و جلوی میز کار رئیس جمهور آمریکا نشسته بودند، به جلوه ای عینی از تحقیر اروپا نزد افکارعمومی جهان تبدیل شد. این موضوع بار دیگر این گزاره را اثبات کرد که اگر قدرت درونزا نباشد، نمی تواند برای ملتها و دولت ها دستاوردساز باشد و آن ها را نه موقعیت تعیین کننده، بلکه در موقعیت بازیگری منفعل و وابسته قرار می دهد.
چهار: نمایش چندباره تحقیر اوکراین
و در نهایت باید گفت در جریان دیدار اخیر سران اروپا با ترامپ، بار دیگر شاهد تحقیر چندباره ملت اوکراین نیز بودیم. جدای از اینکه برخی از رسانه های آمریکایی به رئیس جمهور اوکراین جلوی دوربین های خبری حمله کرده و حتی او را به دلایل مختلف مسخره می کردند(نظیر انتقاد به نوعِ پوشش وی)، به عینه شاهد بودیم که رئیس جمهور آمریکا خطاب به رئیس جمهور اوکراین گفت که وی باید به تسلیم بخش هایی از کشورش تن بدهد و نباید این انتظار را داشته باشد که اوکراین در جنک با روسیه پیروز شود.
این مسائل زمانی به واقعیت هایی تلخ تبدیل می شوند که بدانیم این آمریکا بود که تحریک کننده اصلی آغاز جنگ اوکراین بود و در حین جنگ مذکور نیز با استفاده از خون سربازان و مردم اوکراین سعی در تضعیف سیاسی و اقتصادی و راهبردی روسیه داشت و اکنون هم به اوکراینی ها امر می کند که باید سرزمین خود را از دست بدهند و به آتشبس با روسیه برسند. این موضوع از چشم اندازی کلان بار دیگر اثبات می کند که ملتی که به آمریکا تکیه کند یا سرنوشت خود را به آن بسپارد، بیش از آنکه برای واشینگتن یک متحد راهبردی باشد، چیزی شبیه به گوشت قربانی است!