به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
محمد جواد ظریف، تعلیق تحریمها (نه لغو) را به گردن فرانچسکو انداخت و گفت: «روز آخر مذاکرات برجام به سفارش شخصی بهنام فرانچسکو که کارمند مالی اتحادیۀ اروپا بود، تغییراتی در ضمیمۀ برجام اعمال شد ولی فرصت نکردند به من بگویند! او گفته بود که اگر ما در متن بنویسیم «لغو» برای قطعنامههای اتحادیه اروپا، روز اجرائیشدن برجام مجبور میشویم تحریمهای غیرهستهای را دوباره تصویب کنیم و این قیافه خوبی ندارد. لذا در روز آخر که همه ما درگیر هزار تا کار بودیم، متنهای مختلف باید نوشته میشد، در سه چهار جا این کلمه تعلیق به پیشنهاد کارشناس مالی اتحادیه اروپا به یک همکار خوب من گفته بود، بسیار مدیر برجستهای است و ایشان هم اجتهاد کرده بود و گفته بود اشکال ندارد(!) نه به من خبر داده بود و نه به آقای دکتر عراقچی و آقای دکتر روانچی. این بعد از این هست که ما متنها را خواندیم و تأیید کردیم. من متن برجام را خواندم ولی بعداً هرچه اضافه شد دیگر نخواندم!»
البته ظریف حق داشت که فقط یک بار متن برجام را بخواند. او به عنوان رئیس تیم مذاکره کننده و وزیر خارجه ایران، مشغولیتهایی بزرگتر از تامین منافع ملی ایران داشت. همان وقتی که آن عضو تیم مذاکره کننده به خواسته فرانچسکو، تغییرات فنی در متن توافق انجام میداد، ظریف احتمالا درحال قدم زدن با کری یا در فکر عکس یادگاری روز بعد بود.
(((وقتی از فروشگاهی شما خرید می کنید و یا حتی خرید چه سنگین و یا کم باشد،بعد آن چند باز فیش رقم نگاه می کنید آن وقت آقای ظریف متنی که آینده ۸۹میلیون ایرانی را به آن گره زده بود، فقط یک بار خوانده و به تغییراتی که بعداً در متن وارد شده حتی نگاه هم نکرده است؟!)))
اگرچه به زعم بسیاری از مردم، مذاکره اصلی میان کری و ظریف در بالکن هتل کوبورگ و جلوی دوربینهای رسانهها درحال انجام بود، اما در تمام این مدت گویا افرادی دیگر درحال تنظیم متنی بودند که ایران را به اینجا رساند. لذا امروز بیش از گذشته روشن است که برجام حاصل غفلتهای ظریف بوده نه تلاشهای او؛ که اگر وی بجای درگیر شدن با منتقدان، برگزاری نشستهای خبری سیاسی، ایراد مصاحبههای جنجالی، عکس یادگاری با وزیرخارجه آمریکا و... وقت بیشتری روی متن برجام میگذاشت و آن چندبار دیگر با دقت میخواند، امروز تله مکانیسم ماشه جلوی پایمان نبود.
طبیعی که است یک دانش آموز یا دانشجو هم وقتی پاسخ سوال امتحان را در برگه مینویسد، چند بار آن را بازخوانی میکند. یا یک سخنران حرفهای متن سخنرانی خود را از پیش چندباری مرور میکند. حتی آن فروشنده یا خریدار بعد از کشیدن کارت، فیش انتقال دستگاه پوز را چندباری نگاه میکند. آن وقت آقای ظریف متنی که آینده ۸۹میلیون ایرانی را به آن گره زده بود، فقط یک بار خوانده و به تغییراتی که بعداً در متن وارد شده حتی نگاه هم نکرده است؟!
نتیجه چنین توافقی برای واقعیتگرایان از پیش معلوم بود. همانطور که منتقدان هشدار داده بودند، نه تنها تحریم ها برداشته نشد، بلکه آمریکاییها یک طرفه از برجام خارج شدند. درحالی که ظریف در پاسخ به سوال فواد ایزدی گفته بود: «اطمینان میدهم آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود».
اروپا هم در پی خروج ترامپ از برجام اظهار تاسف کرد و بعداً هم برای برداشته شدن تحریمها کمترین همکاری را هم با ایران نکرد. در مقابل اما ایران را یک طرفه به برجامی که دیگر وجود نداشت عمل کرد و تا دوسال بعد از پاره شدن برجام، تمام تعهدات خود را انجام داد.
ده سال از زمان تولد برجام گذشته است و از آن روز تا حالا 1500تحریم جدید علیه ایران وضع شده است. برجام موجودی ناقص الخلقه و بیمار بود که در بدو زایش هر لحظه امکان مرگ او وجود داشت تا آنکه ترامپ تصمیم به مرگ آن گرفت. هرچه زمان بیشتری از برجام میگذرد، ابعاد بیشتر و ناراحتکننده تری از فرایند تدوین، تنظیم، تحمیل و تصویب آن روشن میشود. ناراحت کننده تر اما تحمیل دوباره توافقی است که به مراتب بدتر از برجام خواهد بود.