به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ،
محسن رنانی اقتصاددان اصلاحطلب در سخنانی که اخیرا در کنار برخی هم مسلکان خود ابراز داشته، گفته است که کورتکس یا بادام مغز اروپاییها که عامل تعقل است به لحاظ ضخامت از آسیاییها ضخیمتر است و به همین لحاظ توسعه که یک امر چند بعدی است در غرب رشد یافته است.
رنانی بیان میکند:«همواره مسیر توسعه را با عجله طی کردیم؛ برخی جنبههای توسعه چندصد سال طول میکشد. چند همسری در اروپا در سال ۱۰۰۰میلادی ممنوع شده و ازدواج فامیلی در اروپا ۰.۳ درصد است؛ در حالی که این آمار در کشور ما ۲۵درصد برآورد میشود! این موضوع با تغییرات فیزیولوژیک بر کورتکس مغزی زنان و مردان تاثیر جدی میگذارد ؛ کورتکس مغزی اروپاییان نسبت به آسیاییان ضخیمتر است.
میدانید که کارکرد عقلانیت فرد از کورتکس مغزی او نشأت میگیرد.»اینکه چطور رنانی این موارد را به هم بافته است و از آن یک نتیجه منفی علیه سیستم فکری و عقلانی ایرانیان گرفته است، مشخص نیست. نگاهی به دادههای علمی نشان میدهد که هیچ یک از گزارههایی که وی در این استدلال عجیب و غریب بکار برده است پایه علمی قوی و مستحکمی ندارد.
یعنی در خود اروپا نیز خیلی از این موارد به صورت تک به تک اثبات یقینی نشده است. اینکه همه این موارد را کنار هم بگذاریم از سوی فردی که دستکم در حوزه اقتصادی فعالیت کرده نه علم پزشکی در شاخههای ژنتیکی و وراثتی نه تنها قابل قبول و پذیرفتنی نیست بلکه پایه علمی درستی هم ندارد.
.png)
کورتکس مغز مرکز پردازش شناختی است اما با این حال عقلانیت و عقل فقط محصول این بخش نیست بلکه حاصل تعامل کل شبکه عصبی مغز است و بنابراین نمیتوان آن را عامل توسعه یافت.
از سوی دیگر مشخص نیست وی از کجا و چه منبعی عنوان کرده که کورتکس مغز اروپاییها از آسیاییها و مشخصا ایرانیان ضخیمتر است و هیچ شواهد قطعی وجود ندارد که موید این موضوع باشد.
ضخامت کورتکس میتواند تحت تاثیر آموزش، مهارتهای یادگیری، تغذیه و حتی فرهنگ تغییر کند. از سوی دیگر گزاره ازدواج فامیلی و کوچک شدن کورتکس مغز نیز چندان پایه علمی ندارد و هیچ الگوی ثابت و نژادی هنوز وجود ندارد که ثابت کند که نژاد افراد در حوزه مغزی تغییرات محسوسی ایجاد میکند.
اگرچه مطالعات قدیمی و مخدوش شده ادعاهایی کردهاند اما مطالعات نشان میدهد که مغز انسانها بسیار شبیه به هم است و تفاوتهای گزارش شده معمولا آنقدر کوچک هستند که نمیتواند مبنایی برای برتری یک گروه بر دیگری باشند.

بنابراین ضخامت کورتکس به تنهایی معیار هوش یا توانایی شناختی محسوب نمیشود. از سوی دیگر ازدواج فامیلی خود به خود باعث کوچکتر شدن کورتکس مغز نمیشود و اگر خانواده سابقه اختلالات ژنتیکی مغزی داشته باشد، خطر آن افزایش مییابد. همه این موارد با یک جستجو در فضای مجازی قابل دسترس است.
چه اینکه قرار دادن همه این گزارههای اثبات نشده که دانشمندان علوم پزشکی با دیده تردید به این موارد نگاه میکنند و گرفتن یک نتیجه خاصی از آن یک اقدام غیر علمی است که وصل کردن این موارد به هم نیز یک هنر خاصی میطلبد!

جالب است که فضای توسعهطلبی و پیشرفت در ذهن برخی از روشنفکران هنوز معطوف به غرب است و همین خطای راهبردی نیز باعث شده است که تحلیلهای آنان با خطاها و اشتباهات فاحش روبرو شود. درواقع برای اینکه توسعه و الگوی غربی را مورد تاکید قرار دهند سعی میکنند به مواردی که در خود غرب نیز چندان پذیرفته شده نیست، اشاره کنند.
اینکه توسعه را یک امر غربی بدانیم و جهت پیکان پیشرفت را تنها به سمت غرب توصیف کنیم باعث میشود که چنین تعابیر غیر علمی و غیرمنطقی را شاهد باشیم. خصوصا اینکه با نگاهی به شرق نیز به خوبی میتوان دریافت که کشورهای دیگری بودهاند که اتفاقا با استفاده از کسب و کارهای خانوادگی به پیشرفت شگرفی دست یابند و الگوی خاص خود را نیز دارند نه الگوی غربی؛ مثل کشور ژاپن.این تعابیر البته در فضای شبکههای اجتماعی با نوعی بازخورد منفی حتی واکنشهای طنز روبرو شده است که نشان میدهد که این موارد تا چه میزان از سوی افکارعمومی طرد شده است.

رنانی پیشتر نیز از این سخنان متعجب کننده گفته بود. وی در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم یکی از استانهای کشور را به سبب رای دادن به کاندیدای رقیب اصلاحطلبان با صحبتهایی از جنس تحقیر مورد خطاب قرار داده بود.
به نظر میرسد در تحلیلهای این فرد نوعی خودزنی و تحقیر داخلی موج میزند که متاسفانه این مبتلا به بسیاری از روشنفکرانی ایرانی بوده است که وقتی به تاریخ نگاه میکنیم افکار همین افراد مانعی برای پیشرفت کشور بوده است.