به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از جهان نیوز ،
چند سال قبل بود که "جوزپ بورل" مسوول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در موضع گیری عجیبی، اروپا را به باغی زیبا و بقیه جهان را به جنگلی وحشی تشبیه کرد! این موضع گیری عجیب بورل اشاره به این مساله داشت که اروپا به مهد مدنیت و دموکراسی و قانونمداری تبدیل شده این در حالی است که در بقیه جهان چنین چیزی را شاهد نیستیم و آن ها از استانداردهای بالای حکمرانی و زندگی شبیه به آنچه در اروپا شاهد هستیم، برخوردار نیستند.
در همان زمان، این موضع گیری بورل با تمسخر گسترده ای از سوی طیف متنوعی از اندیشمندان و حتی افکار عمومی رو به رو شد. با این حال، هرچه به جلو حرکت کرده ایم، رویدادهایی نظیر جنگ اوکراین یا عملکرد ضعیف دولت های اروپایی در ماجرای پاندمی کرونا و البته مواضع قدرت های اروپایی در رابطه با جنگ غزه و همدستی صریح آن ها با کارزار جنایت و نسل کشی صهیونیست ها علیه مردم فسلطین، نشان داد تا چه اندازه این قبیل موضع گیریهای مقامهای اروپایی بیپشتوانه و متوهمانه است.
در این راستا، یکی از مهمترین و البته قابلتاملترین پدیده هایی که در سال های اخیر در اروپا رشد کرده و عملا ملت ها و دولت های اروپایی را در نقطه مقابل بسیاری از شعارهای ادعایی و متعالی آن ها قرار داده است، مساله اوج گیری پوپولیسم و رویه های ضددموکراتیک در عرصه حکمرانی در کشورهای مختلف اروپایی است. به عنوان مثال، در انتخابات پارلمان اروپا در سال 2024، احزاب پوپولیست از جناح راست و چپ، سهم بیشتری از کرسیها را نسبت به دوره های قبل به دست آوردند. این مساله نشان می دهد که نفوذ آن ها در سیاست های ملی و اروپایی تثبیت شده است.
در ژوئن سال 2024 نیز احزاب راستگرای افراطی از کشورهای مختلف اروپایی نظیر مجارستان، اتریش، جمهوری چک، اسپانیا و هلند، ائتلافی با نام "میهنپرستان برای اروپا" تشکیل دادند که این ائتلاف در نوع خود، سومین گروه بزرگ در پارلمان اروپا بود. در عین حال، در کشورهای مختلف اروپایی نیز شاهد اوج گیری عجبب احزاب پوپولیستی بوده ایم. مثلا در آلمان، حزب "آلترناتیو برای آلمان" در سال های اخیر اوج گیری قابل توجهی داشته و به یک نیروی سیاسی مهم در این کشور تبدیل شده است.
در رومانی، "جورج سیمون" رهبر حزب ملیگرای AUR، در دور اول انتخابات ریاست جمهوری 2025 این کشور با کسب 41 درصد آرا پیشتاز شد. در اسکاتلند حزب "رفرم یوکی" با کسب 7 درصد آرا در انتخابات عمومی و افزایش محبوبیت خود تا 20 درصد در نظرسنجی های منطقه ای، به عنوان یک نیروی سیاسی نوظهور خودش را معرفی کرده است. در شرایط کنونی، از 27 کشور عضو اتحادیه اروپا، 23 مورد با اوج گیری قابلتامل راست های افراطی در حوزه قدرت خود رو به رو شدهاند. احزابی که همه و همه عمده سرمایه سیاسی خود برای به دست گرفتن قدرت را بر رویکردهای پوپولیستی قرار داده اند.

وبگاه مدرن دیپلماسی در گزارشی از اوج گیری عجیب پوپولیسم در اروپا در طی دهه اخیر خبر داده است. رویدادی که بر شدت قطبی گرایی سیاسی در این قاره افزوده است.
اصولی که هیچ نسبتی با آموزه های دموکراتیک ندارند و از یک دگردیسی قابل تامل در سیاست اروپایی خبر می دهند. در این نقطه یک سوال مطرح می شود: علت پشت کردن ملت های اروپایی به دموکراسی و اقبال فزاینده آن ها به پوپولیسم چیست؟ به نظر می رسد در این رابطه باید 3 مولفه محوری را مد نظر داشت.
یک: ناامیدی از دموکراسیِ نمایشی در اروپا
رهبران اروپایی سال های سال در کشورهای خود، درلوای شعارهای به ظاهر زیبا و تعهد ادعاییشان به دموکراسی، قدرت را در دست داشته اند اما در عمل، نه تنها مشکلات مردم حل نشده بلکه شاهدیم در حوزه های اقتصادی، امنیتی و اجتماعی، ملت های اروپایی با چالش های جدی تری هم رو به رو شده اند.
به بیان ساده تر، همانطور که نشریه "تایمز" در گزارشی عنوان کرده، این حس در میان ملت های اروپایی شکل گرفته که دموکراسی اروپایی، قادر به حل مشکلات آن ها نیست و نخبگان سیاسی اروپایی که در این منظومه کار می کنند نیز عملا از زندگی آن ها فاصله گرفته اند و نگرانی هایشان را به نحوی موثر مخاطب قرار نمی دهند. از این رو، نظام و سازوکارهای کنونی در اروپا که خود را دموکراتیک می خوانند، صرفا نمایشی و فاقد ظرفیت های عملی ارزیابی می کنند.
.png)
بنیاد "فردریش نومن" در گزارشی ویژه، اوج گیری و ظهور پوپولیسمِ اقتدارگرا در اروپا را یک چالش مهم در حوزه سیاست اروپایی توصیف کرده و به طور خاص، خسته شدن مردم اروپا از شعارهای بی سرو ته دموکراسی اروپایی و رهبرانی که در این حوزه فعالیت می کنند را علت اصلی اقبال به این روند توصیف کرده است.
موضوعی که خود سبب شده اروپا در یک بازه زمانی محدود از سال 2021 تا به امروز، با انفجار پوپولیسم و احزاب پوپولیست در عرصه سیاست و قدرت خود رو به رو شود. واقعیت این است که مردم از دموکراسی ادعایی در اروپا خسته شده اند و در قالب آن به نوعی حس بنبست رسیدهاند.
دو: اروپا و اوج گیری دغدغه های اقتصادی
در سال های اخیر و در بحبوحه وقوع رویدادهایی نظیر پاندمی کرونا، جنگ های اوکراین و غزه و البته آغاز جنگ تعرفه ای ترامپ، کشورهای اروپایی با واقعیت های اقتصادی تازه ای رو به رو شده اند. جهان هنوز اعتصاب نیم میلیون نفری کارگران و کارمندان در لندن پایتخت انگلیس و یا برگزاری اعتصابات مشابه در آلمان و فرانسه را به دلیل نارضایتی مردم از سطح درآمدی و دستمزدی خود از یاد نبرده است. در سال 2024، رشد اقتصادی در منطقه یورو به 0.8 درصد رسید که فاصله زیادی با پیشبینی های قبلی در مورد رشد اقتصادی اروپا داشت. ضعف در سرمایه گذاری و مصرف داخلی عمده دلایل تحقق این مضووع بوده اند.
اقتصاد آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اروپایی در سال 2024 برای دومین سال متوالی با کاهش 0.2 درصدی در تولید ناخالص داخلی خود رو به رو شد. کاهشی که ناشی از رکود در صادرات، کاهش مصرف خانوارها و بحران در بخش ساخت و ساز بود. در ایرلند و ایتالیا نیز آمارها از کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی و رکود در حوزه صنعت خبر می دهند. مثلا در ایتالیا تولید صنعتی این کشور در سال 2025 کاهشی شده است. در سال 2024، کسری بودجه منطقه یورو به 3 درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو رسیده که عددی قابل توجه است.

یورو نیوز در گزارشی با اشاره به انتخابات پارلمان اروپایی در سال 2024، اصلیترین چالش در این انتخابات را قدرتگیری قابل توجه رهبران و سیاستمداران پوپولیست در قالب آن عنوان می کند. موضوعی که با اقبال عمومی نیز همراه است.
این امارها موجب شده اند تا چشماندازهای رشد اقتصادی اروپا در سال 2025 معطوف به عدد 1.3 درصد باشند که این عدد در قیاس با پیشبینی های پیشین از یک کاهش بزرگ خبر می دهد. تمامی این قبیل آمارها تا حد زیادی بر سطح زندگی و رفاه مردم اروپا اثرگذاری منفی داشته اند. واقعیت این است که رقم خوردن این آمارها از نگاه مردم اروپا تا حد زیادی محصول حضور دولتمردانی در قدرت است که سال ها در لوای تعهدشان به اصول دموکراتیک و قانونمداری، چیزی جز حرف به مردم نفروخته اند. از این رو، اروپایی ها عملا در حال فاصله گرفتن از این فضا و یافتن یک آلترناتیو تازه هستند. موضوعی که نمودهای عینی خود را در قالب اقبال فزاینده مردم اروپا به احزاب پوپولیست و عمدتا راستگرای افراطی به نمایش گذاشته است.
سه: تقویت ملیگرایی در ملت های اروپایی
ایده تشکیل اتحادیه اروپا تا حد زیادی انعکاس دهنده موضع گیری عجیب جوزپ بورل بود که اروپا را شبیه به باغی زیبا در جهان توصیف می کرد. در واقع، دولت های اروپایی این تصور را داشتند که می توانند در قالب یک بلوک متحد در جهان حاضر شوند و بر پایه اصول دموکراتیک و دیگر ارزش های مثبت، در مقام یک الگو برای جهانیان ایفای نقش کنند.
این در حالی است که اکنون یکی از مهمترین بحث ها در کشورهای مختلف اروپایی این است که صرف نظر کردن از بسیاری از اختیارات حکمرانی توسط دولت های اروپایی و تفویض آن ها به اتحادیه اروپا، صرفا ضعف فزاینده این دسته از کشورها را به دنبال داشته است. اساسا همین جنس از نگاه بود که سبب شد انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شود. در فرانسه و آلمان نیز طیف های متنوع سیاسی خواستار تحقق دستورکار مذکور هستند. اوج گیری مشکلات اقتصادی و امنیتی و همچنین برجسته شدن مساله مهاجران در اروپا، همه و همه سبب شده تا ملت های اروپایی به جای تاکید بر اتحادیه اروپا، ملیگرایی را ارج نهند. اساسا قدرت گیری راست های افراطی در اروپا نیز متاثر از نگاه ملی گرای آن ها به حوزه های مختلف حکمرانی است.
موضوعی که با شعارهای عوامپسند و پوپولیستی آن ها در حوزه های مذکور، ابعاد جدی تری را نیز به خود گرفته است. از این رو، نه در سطح ملی بلکه در سطح بلوک اتحادیه اروپا نیز مردم این قاره در حال فاصله گرفتن از دموکراسی ادعایی، و حرکت به سمت پوپولیسم سیاسی هستند. دلیل آن نیز چیزی جز ناامیدی از شعارهای دور و دراز دموکراسیهای غربی و آشکار شدن ناکارآمدی این مدل از حکمرانی در غرب نیست.