به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از روزنامه فرهیختگان؛بسیاری از وقایع مهم دو دهه اخیر با وجود اهمیتی که درتاریخ سیاسی ایران دارند، آنگونه که باید روایت نشدهاند، به نحوی که اگر کسی بخواهد در مورد تاریخ دهه 70 و دهه 80 شمسی مطالعهای داشته باشد به جز تعداد محدودی اثر که عمدتا با نگاه جانبدارانه نوشته شدهاند منبعی دیگر برای مطالعه پیدا نمیکند. در چنین شرایطی کار معدود چهرههای سیاسی چون مرحوم هاشمیرفسنجانی که خاطرات روزنوشت خود را با نگاه صادقانه و به همراه شرح جزئیات ثبت کردهاند بسیار ارزشمند میشود.
روزنامه فرهیختگان در آستانه انتشار خاطرات مرحوم هاشمیرفسنجانی در سال 78 به روایت بخشهایی از محتوای این کتاب پرداخته است:
حاج قاسم سلیمانی؛ نویسنده نامه فرماندهان سپاه به خاتمی
حواشی مرتبط با واقعه کوی دانشگاه فقط خلاصه به رویدادهای 18 تا 22 تیرماه نمیشود، درست زمانیکه کمی از التهابات سیاسی واقعه کوی دانشگاه فروکاسته میشود، روزنامههای آزاد و کیهان با انتشار نامه محرمانه فرماندهان سپاه به خاتمی، توجهها را از غائله کوی دانشگاه و مسببان آن میگیرند و به سمت دیگری منحرف میکنند. هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود از فضای روز انتشار آن نامه، یعنی دوشنبه 28 تیر 78 میگوید: «نامه 24 نفر از فرماندهان سپاه به رئیسجمهور، دیروز در روزنامه کیهان و امروز در روزنامه آزاد منتشر شده و بحثهای جدی در جامعه ایجاد کرده است» هاشمی در خاطرات 31 تیر خود نامه فرماندهان سپاه را کمک به دولت خاتمی میداند و مینویسد که خبر انتشار نامه فرماندهان سپاه، در رسانههای جهانی بهنفع خاتمی تمام شده و باعث توجیه موضع او در محکومکردن آشوبها و دستور تنبیه آنها شده است.
هاشمی البته در خاطراتش به یک سوال مهم هم جواب میدهد، از زمان انتشار این نامه در 29 تیر 78 تاکنون همواره این سوال درمیان کنشگران سیاسی مطرح بوده است که نویسنده نامه فرماندهان سپاه به خاتمی چه کسی است، با مرور دستنوشتههای هاشمی در روز دوشنبه 29 شهریور 1378 میتوانیم پاسخ این سوال را پیدا کنیم: «سردار [قاسم] سلیمانی، فرمانده نیروی قدس آمد. درمورد نامهای که فرماندهان سپاه، چند هفته پیش به آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رئیسجمهور] نوشتند و سروصدای زیادی به پا کرد، توضیحی داد. گفت، تصمیم همه بوده، ولی به قلم خود او نوشته شده و هدف سیاسی نداشتهاند و قبل از نوشتن، از آقای خاتمی وقت خواستهاند که تذکرات را خصوصی بگویند؛ چون وقت نداده، نوشتهاند. گفت، فردی با اهداف جناحی، آن را به روزنامه جوان داده که مورد اعتراض و شکایت فرماندهان است.»
از بین امضاکنندگان نامه فرماندهان سپاه به خاتمی، تنها سردار قاسم سلیمانی با هاشمیرفسنجانی دیدار نداشته، محمدباقر قالیباف نیز بعدها نزد هاشمی میرود. هاشمی نیز در خاطرات 13 مهر خود با اشاره به مشی قالیباف، اقدامات او را اینچنین توصیف میکند: «سردار [محمدباقر] قالیباف، فرمانده نیروی هوایی سپاه آمد. گزارشی از تحولاتی که در نیرو ایجاد کرده است، داد. خلبانی را آموخته و تحولی در آموزش به وجود آورده و ابتکارات خوبی در صنایع موشکی و سیارکردن موشکهایی با بُرد بلند ایجاد کرده است. فیلمی از پرتاب موشک شهاب سه نمایش داد و طرحهای آینده را گفت؛ فرمانده لایقی است و در جنگ و سازندگی، خیلی کمک بود.»
غائله کوی دانشگاه به اینجا البته ختم نشد، هاشمی در خاطرات خود به روایتهایی از مسببان این اتفاق میپردازد، مثلا میگوید جواد مقصودی، رئیس ستاد نمازجمعه تهران بهطور جداگانه اطلاعاتی ارائه داد که خود چپیها هم در تخریب کوی دانشگاه دست داشتهاند. یا در جایی دیگر از خاطرات خود در 19 مرداد مینویسد: «آقایان امیر تهرانی و جواد اکبریان، از وزارت اطلاعات آمدند و خبر از کشف شدن توطئهای که دانشجویان کرده بودند، با مخفی کردن دو، سه نفر دانشجو، برای ادعای کشته شدن آنها [در حادثه 18 تیر کوی دانشگاه] و ایجاد ناراحتی در مردم و نیز توطئهای شبیه این از سوی انجمن اسلامی دانشگاه شیراز علیه وزارت اطلاعات و شناسایی عوامل آتشسوزی مدرسه صدر اصفهان که از وابستگان به جناح چپ بوده است.» هاشمی البته در 30 مرداد نیز به توطئهای که جناح چپ علیه سپاه کرده، اشاره میکند: «بعضیها از عدم تعمیر خرابیهای کوی دانشگاه، اظهار نگرانی کردند و آن را توطئهای از سوی وزارت علوم و... برای زمینهسازی تحرکات دیگر دانشجویان در ماه مهر معرفی کردند و نیز [آقای رحیم صفوی]، فرمانده سپاه گفت که اطلاع دارد، جناح چپ مشغول توطئه است، برای اینکه بر سر سپاه، همان سرنوشت وزارت اطلاعات و ناجا [= نیروی انتظامی] را بیاورد و مشخصا از افرادی مثل [سعید] حجاریان و [غلامرضا] ظریفیان، مشاور رئیسجمهور و معاون وزیر علوم نام برد.»
علی لاریجانی؛ مهمترین مشاور هاشمی
درکنار سهم دعوتهای جریانات و افراد مطرح سیاسی از مرحوم هاشمی برای شرکت در انتخابات که در جای خود محل بحث و تامل است، باید تحولات کوچک و بزرگ رخ داده در فاصله زمانی دوم خرداد سال 76 تا موعد ثبتنام نامزدهای انتخابات مجلس ششم را هم در تصمیم هاشمی برای ثبتنام موثر دانست. نکتهای که درباره دعوت جریانات و افراد شاخص سیاسی از مرحوم هاشمی برای شرکت در انتخابات بیش از هرچیز جلبتوجه میکند، پاسخ واحد آقای هاشمی به اکثر این درخواستها و دعوتهاست. پاسخی منفی که مرحوم هاشمی در توضیح دلایل آن در عمده خاطرات به قانع نشدن مخاطبانی که توضیحات وی را شنیدهاند هم اشاره میکند. در این میان اما چند چهره شاخص هستند که مرحوم هاشمی هربار در خاطرات روزانهاش، شرح درخواست آنان از او برای شرکت در انتخابات آن سال را با تفصیل بیشتری مورد اشاره قرار داده است.
یکی از این چهرههای شاخص، علی لاریجانی، رئیس وقت رسانه ملی است. اگر مرحوم هاشمی درباره درخواست سایر مسئولان برای بازگشت او به قوه مقننه به یک گزاره که آن آقا یا آن خانم با فلان سمت چنین درخواستی را مطرح کرد و من جواب رد دادم بسنده میکند، درباره درخواست علی لاریجانی اما ترجیح میدهد این درخواست را با شرح و تفصیل بیشتری در یادداشتهای روزنامه ثبت کند.
برای نمونه آیتالله هاشمی، در روز شنبه، 28 فروردین 78 بعد از اینکه به اظهار نگرانی علی لاریجانی نسبت به روند امور کشور اشاره میکند، از آقایان واعظطبسی، رحیمصفوی، ذوالقدر و نویسی هم بهعنوان افرادی که دغدغههایی مشابه دغدغههای مطرحشده از سوی لاریجانی را داشتهاند، نام میبرد. هاشمی در شرح مطالب مطرحشده از سوی رئیس وقت صداوسیما مینویسد: «آقای [علی] لاریجانی، [رئیس سازمان صداوسیما] آمد و با اظهار نگرانی شدید از روند امور کشور، پیشنهاد نمود که من به فکر چارهجویی باشم و گفت، در جمعشان پس از بررسی، به این نتیجه رسیدهاند که غیر از من، کسی نیست که بتواند امور را سامان دهد.» هاشمی همچنین اشارهای هم به دغدغه لاریجانی برای قدرت گرفتن نیروهای مستقل در انتخابات پیشروی مجلس میکند و مینویسد: «[لاریجانی] تاکید داشت که حزب استقلال، زودتر اعلان وجود کند، برای جذب نیروهای مستقل که بتواند در انتخابات مجلس کارساز باشد. گفتم، من هنوز بر همان سیاست عدم پذیرش مسئولیتها باقی هستم.» تلاش و مشاورههای علی لاریجانی با هدف مجاب کردن هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات مجلس به این مورد محدود نمیشود. او همچنین مهر همان سال و در فاصله کمتر از پنج ماه تا انتخابات، باری دیگر به بهانه انتقاد از بیانیه جامعه روحانیت مبارز علیه سیدمحمدخاتمی، رئیسجمهور وقت به دفتر هاشمی میرود.

مرحوم هاشمی در یادداشت روز چهارشنبه، 14 مهر 78 درباره این جلسه و آنچه میان او و لاریجانی میگذرد نوشته است: «آقای علی لاریجانی، [رئیس سازمان صداوسیما] آمد. از بیانیه تُند [جامعه] روحانیت مبارز علیه آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رئیسجمهور] انتقاد نمود و گفت، این بیسیاستی، باعث نجات چپها با مظلومیتنمایی از مخمصه نمایشنامه نشریه [دانشجویی] موج شد.» هاشمی همچنین درباره جمعبندی لاریجانی از نتیجه بیانات رهبری در نماز جمعه 9مهر بر پایگاه اجتماعی جناح چپ اینگونه مینویسد: «[لاریجانی] گفت اظهارات رهبری در نماز جمعه هم بهنفع جناح چپ و ضرر جامعه روحانیت مبارز شد و بهرهگیری وسیعی میکنند (جناح چپ).» علی لاریجانی در اینجا، مجددا در نقش یک مشاور، از مرحوم هاشمی میخواهد که در انتخابات مجلس ثبتنام کند. او همچنین در ادامه تلاشهایش برای مجاب کردن هاشمی، به یک نظرسنجی هم اشاره میکند. مرحوم هاشمی این مکالمه نسبتا طولانیاش با لاریجانی را در ادامه یادداشت اینگونه روایت میکند: «با اظهار نگرانی از وضع مجلس آینده، اصرار کرد که من نامزد شوم و مساله تشکیل حزب استقلال [= اعتدال و توسعه] را پیگیری کرد؛ موافقت کردم که اقدام کنند. گفت در یک نظرسنجی ابتدایی، [جامعه] روحانیت مبارز حدود 20 درصد، [حزب] کارگزاران [سازندگی]، کمی کمتر از 20 درصد و [مجمع] روحانیون مبارز، حدود 15 درصد آرا [در انتخابات مجلس ششم] را دارند.» با گذشت بیش از چهارماه از این دیدار لاریجانی و هاشمیرفسنجانی، رئیس وقت رسانه ملی اینبار در فاصله حدودا 60 روزه تا انتخابات مجلس ششم و بعد از پخش مصاحبه هاشمی از تلویزیون است که به ملاقات وی میرود. لاریجانی اینبار هم با دستی پر از آمار و نظرسنجیها با هاشمی وارد مکالمه میشود. مرحوم رفسنجانی در یادداشت روز چهارشنبه یک دی 78 دراینخصوص مینویسد: «دکتر [علی] لاریجانی، [رئیس سازمان صداوسیما] آمد. نظرسنجی درباره انتخابات را آورد که با فاصله از دیگران جلو هستم. فائزه بعد از من است. گفت مصاحبه [مطبوعاتی و رادیوتلویزیونی] دیروز قوی بوده در دو بخش دیشب و امشب از تلویزیون پخش شده است.» هاشمی همچنین با اشاره به بازهای که این مصاحبه در آن از رسانه ملی پخش شده است، مینویسد: «[لاریجانی گفت] مورد استقبال افکار عمومی قرار گرفته، ولی مخالفان عصبانیاند؛ منجمله آقایان احمد توکلی و مجید انصاری، [بهخاطر ممنوعیت تبلیغات انتخاباتی برای نامزدها] اعتراض کردهاند.»
مشورت به روحانی با تهمایه تحقیر!
یکی از چهرههای پرتکرار دیگر در ملاقاتهای مرحوم هاشمی در سال 78 حسن روحانی است. دبیر شورای عالی امنیت ملی در ملاقاتهای پرتعداد خود با هاشمی هم از سیاست خارجی میگوید، هم سیاست داخلی. روحانی که در این مقطع کموبیش نگران عملکرد دولت در اقتصاد است دغدغههایش را به هاشمی منتقل میکند و از سوی دیگر تلاش دارد او را به صحنه انتخابات بیاورد، از طرف دیگر برای کنشهای سیاسی خود هم از هاشمی مشورت میگیرد. در این میان هاشمی بعضا از موضع بالا و شاید تا حدودی تحقیرآمیز از روحانی یاد میکند، شبیه همان سخنرانی مشهور بعد از رئیسجمهورشدن روحانی در سال 94 که هاشمی گفت: «رای آقای روحانی سه درصد بود و حمایت من باعث شد به بالای 50 درصد برسد.» هاشمی اینجا هم در سال 78 در خاطرات روز پنجم آبان اشاره میکند که با شورای نگهبان هماهنگ کرده که آزمون خبرگان را از روحانی ساده بگیرد!
عصر دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. گزارشی از دیدهها و مذاکرات سفر به مالزی و ژاپن داد؛ تحتتاثیر پیشرفتهای آنهاست. برای شرکت در انتخابات [مجلس ششم] مشورت کرد. تاکید به شرکت کردم و نیز شرکت در انتخابات خبرگان، بهجای نماینده سمنان که مرحوم شده را صلاح دانستم؛ قرار شد کمک کنم که شورای نگهبان در امتحان سختگیری نکند.