چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403 - Wed 01 May 2024
  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخر به مادرش+ عکس و فیلم

  • زندگینامه شهید مرتضی مطهری، معلمی بزرگ و برگزیده

  • تجارت خاموش گلرنگ با «افعی تهران» در شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور +عکس

  • تصمیم‌گیری سلیقه‌ای عربستان در افزایش سهمیه حج+ عکس

  • پلیس در حال انجام وظیفه/ به ترک فعل ۳۲ دستگاه مسئول درباره حجاب رسیدگی خواهد شد؟+ فیلم

  • افزایش ۴۰ درصدی حقوق بازنشستگان از پایان اردیبهشت

  • امکان آزادی مشروط بابک زنجانی وجود دارد ؟

  • دلالت‌های مهم قانون H.R.815 برای ایران

  • جزئیات جدید درباره کاهش ساعت کاری ادارات

  • زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بی‌سابقه بود

  • روند خوب تولید؛ توقف فروش رسمی/ خودروهای تولیدی کجا هستند؟

  • ماجرای زمین خوردن شهید خرازی و روضه زنده

  • با خانواده توماج صالحی آشنا شوید+عکس‌ و فیلم

  • نامه محرمانه AFC برای استقلال و پرسپولیس

  • تابع فضاسازی‌ها تصمیم قضائی نمی‌گیریم

  • تقید خاص شهید جهان آرا به نماز شب

  • بازار خودرو در دست‌انداز وعده‌ها

  • روایتی از محبان و دوست‌داران اهل بیت(ع) در آفریقا/ پایتخت کنیا میزبان رونمایی از مستند «روشن‌تر از خورشید»

  • مست عشق یک تریلر جنایی

  • بازی خطرناکی که در آسیا در جریان است

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 369683
    تاریخ انتشار: 26/فروردين/1403 - 16:54
    شهید امیرحسین زینی:

    خواهرم حجاب تو سلاح من است

    شهید «امیرحسین زینی» در وصیتنامه خود چنین می‌نویسد: «در راه خدا جهاد کنید که این دنیا هیچ فایده‌اى ندارد. بلکه انسان به راههاى مختلف گمراه مى‌شود اى برادر و خواهرم حجاب تو سلاح من است.»

     خواهرم حجاب تو سلاح من است

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»

    شهید امیرحسین زینی 25 بهمن ماه 1342 در شهرستان تهران به دنیا آمد و تا دوم راهنمایی تحصیل کرد. پدرش محمدعلی کارمند اداره راه بود و مادرش شایسته نام داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان سرباز ارتش با سمت تک تیرانداز راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 22 مهر 1361 در سر دشت هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای خلدبرین شهرستان یزد به خاک سپرده شد.

    وصیت نامه:

    خدمت بزرگترین بازمانده‌هاى من انشاالله که از من راضى و خشنود هستید. این وصیت‌نامه را مى‌نویسم اما نمى‌دانم چه کسى آن را مى‌خواند این وصیت‌نامه را به مورخه 20شهریور 1361 در سقز به کاغذ آورده‌ام.
    خدمت دوستان و خویشاوندان ارجمندم از اینکه نتوانستم با شماها خداحافظى و روبوسى کنم از صمیمت قلب مرا ببخشید و انشاالله که درا ین دنیا یک کار کوچک و مثبتى براى شما کرده باشم و اگر یک کار مثبتى در این دنیا انجام نداده‌ام در آن دنیا که هزاران هزار نفر رفته‌اند و در راه خدا به شهادت پیوسته‌اند بتوانم کارى براى شما انجام دهم پیام من به شما برادران و خواهران مسلمان این است که در راه خدا جهاد کنید که این دنیا هیچ فایده‌اى ندارد. بلکه انسان به راههاى مختلف گمراه مى‌شود اى برادر و خواهرم حجاب تو سلاح من است.
    اى خواهر من مهین پیام من این است که دنبال راه حسین بلند شوى و زینب‌وار با خون این شهیدان ریشه‌هاى جمهورى اسلامى را آبیارى کنى و به خواهران کوچکترام بیاموزى تا آنها هم دنبال راه حسین بلند شوند اى برادر کوچک من جاى من را بگیر و یک روزى انتقام خون من بگیر.

    پیام من به مادرم این است که افتخار کند یک فرزند بزرگ کرده است و در راه جهاد فى‌سبیل‌الله قربانى کرده مادرجان نمى‌دانى چه افتخارى نصیب شده است. مادرجان عاقبت انسان مرگ است پس بهتر است انسان در راه خدا این جان بى‌ارزش خود را فدا کند و به زندگى ابدى برود.

    امیرحسین زینى

     

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما