به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ،
آیات ۴۴ تا ۵۵ سوره فرقان تصویری عمیق و تکاندهنده از سقوط عقل، انحطاط فکری و وارونگی معیارهای انسانی در جامعهای ارائه میدهد که از هدایت الهی فاصله گرفته است.این آیات، نهفقط توصیف یک وضعیت تاریخی، بلکه هشدار دائمی به همه زمانهاست، جایی که انسان، آگاهانه یا از سر غفلت، جایگاه خود را از انسان مسئول به موجودی بیاختیار و اسیر تمایلات تنزل میدهد.
شنیدن هست، فهمیدن نه
قرآن در آغاز این بخش، مخاطب را با یک پرسش جدی روبهرو میکند و آن اینکه آیا گمان میکنی بیشتر این مردم میشنوند یا تعقل میکنند؟ سپس پاسخ را بیپرده میدهد، آنان جز مانند چهارپایان نیستند، بلکه گمراهترند. این تشبیه، توهین نیست، بلکه گزارش یک واقعیت تلخ است.حیوان مسیر طبیعی خود را میرود و از آن تخطی نمیکند، اما انسانی که ابزار عقل و وحی را در اختیار دارد و از آن استفاده نمیکند، از مسیر طبیعی خود منحرف شده و به گمراهی عمیقتری میافتد. شنیدن آیات الهی بدون تفکر، شنیدن حقیقت بدون پذیرش مسئولیت، انسان را به موجودی منفعل و بیجهت تبدیل میکند.
نشانههای سادهای که نادیده گرفته میشوند
در ادامه، قرآن نگاه انسان را به یکی از بدیهیترین نشانههای الهی جلب میکند، سایه. پدیدهای ساده و روزمره که کمتر به آن اندیشیده میشود. خداوند توضیح میدهد که چگونه سایه را گسترده و سپس بهتدریج جمع میکند و خورشید را دلیل آن قرار داده است.این توصیف، صرفاً بیان یک پدیده طبیعی نیست؛ بلکه دعوت به دیدن نظم، حکمت و تدبیر الهی در سادهترین جلوههای زندگی است. انسانی که از دیدن این نشانهها عاجز است، در حقیقت چشم دل خود را بسته و ارتباطش با حقیقت را قطع کرده است.
شب پوشش آرامش، صبح تولد دوبارهآیات بعدی به شب و خواب میپردازد. شب بهعنوان پوشش، خواب بهعنوان آرامش و روز بهعنوان زمان حرکت و تلاش معرفی میشود. این تقسیمبندی، نشاندهنده نظام دقیق الهی در زندگی انسان است.وقتی انسان این نظم را نادیده میگیرد، نهتنها تعادل فردیاش بر هم میخورد، بلکه جامعه نیز دچار آشفتگی میشود. قرآنی که شب را مایه آرامش میداند، در واقع انسان را به رعایت توازن میان عبادت، استراحت و تلاش دعوت میکند.
باران، نشانه رحمت و حیات
نزول باران در این آیات، بهعنوان جلوهای دیگر از رحمت الهی مطرح میشود. خداوند باران را از آسمان فرو میفرستد تا زمین مرده را زنده کند و به انسان و حیوان روزی برساند.این آیات تأکید میکنند که حیات، وابسته به اراده الهی است و انسان، هرچقدر هم به تواناییهای خود مغرور شود، بدون لطف خدا ناتوان است. با این حال، بسیاری از مردم بهجای شکرگزاری، ناسپاسی میکنند و این نعمتها را به عوامل تصادفی یا طبیعی نسبت میدهند.
لجاجت در برابر یادآوری
قرآن میفرماید که ما این نشانهها را به شیوههای گوناگون بیان کردیم تا مردم متذکر شوند، اما بیشترشان جز ناسپاسی نخواستند. این جمله، اوج لجاجت انسان گمراه را نشان میدهد. مسئله ندانستن نیست، نخواستن است. انسان حقیقت را میبیند، میشنود و درک میکند، اما بهدلیل منافع، عادتها یا غرور، از پذیرش آن سر باز میزند.پیامبری که مأمور سازش با کفار نیستدر آیه ۵۲، پیامبر اسلام مأمور میشود که از کافران اطاعت نکند و با قرآن، جهادی بزرگ و مستمر انجام دهد. این آیه، مفهوم جهاد را از میدان صرفاً نظامی فراتر میبرد و آن را به عرصه اندیشه، فرهنگ و آگاهی گسترش میدهد.
جهاد با قرآن، یعنی روشنگری، افشاگری و ایستادگی در برابر تحریف حقیقت. پیامبر مأمور سازش با باطل نیست، حتی اگر فشارها سنگین باشد.
خداشناسی در دل طبیعت
آیات پایانی این بخش، بار دیگر نگاه انسان را به نشانههای خلقت میبرد؛ آمیختن آب شور و شیرین و قرار دادن مانعی میان آنها. این تصویر، نمادی از قدرت مطلق الهی و نظم دقیق آفرینش است.با این حال، انسان بهجای پرستش خالق، به سراغ معبودهایی میرود که نه سودی میرسانند و نه زیانی را دفع میکنند. این انتخاب، نتیجه همان سقوط عقل و بیتوجهی به نشانههاست.آیات ۴۴ تا ۵۵ سوره فرقان، گزارشی روشن از سرنوشت جامعهای است که گوش دارد اما نمیشنود، چشم دارد اما نمیبیند و عقل دارد اما به کار نمیگیرد، هشداری جدی برای هر انسانی که نمیخواهد به این سراشیبی خطرناک سقوط نزدیک شود.