به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
حدود یکسالونیم از عمر دولت آقای دکتر پزشکیان میگذرد. در این مدت، هرچند دولت با چالشهای متعددی روبهرو بوده، اما نمیتوان از برخی عملکردهای قابل قبول در حوزههای مختلف چشم پوشید.
یکی از مهمترین عواملی که کشور را در مقاطع حساس امنیتی و اقتصادی سرپا نگه داشت، استمرار فروش نفت بود؛ موضوعی که با وجود تحریمها و کارشکنیهای گسترده، همچنان روندی رو به رشد و قابل قبول داشته است. اگرچه خامفروشی در نگاه کلان یک آسیب محسوب میشود، اما در شرایط بحرانی منطقه و اقتصاد، تأمین درآمدهای ضروری کشور از همین مسیر، یک ضرورت اجتنابناپذیر بوده است.
در حوزه سیاست خارجی نیز دولت با مدیریت آقای دکتر عراقچی تلاشهای قابل توجهی در عرصه بین المللی داشته است. ایشان هم اعتماد رهبر معظم انقلاب را در اداره دستگاه دیپلماسی جلب کردهاند و هم توانستهاند مسیر گفتمانی دولت را در عرصه بینالملل پیش ببرند.
در برخی مقاطع، وزارت بهداشت نیز عملکرد درخشانی داشت و همچنین برخی اقدامات مدیران نهاد ریاستجمهوری در تعامل سازنده با سایر قوا، به افزایش وزن و اعتبار دولت کمک کرد.شخص آقای پزشکیان نیز طی این مدت در تعامل با مردم رویکردی صریح و بیواسطه در پیش گرفت و تلاش کرد فاصلهای میان دولت و جامعه شکل نگیرد؛ سرمایهای که برای هر دولتی حیاتی است.
در این مسیر، حمایتها و عنایات رهبر معظم انقلاب نیز نقشی تعیینکننده داشته است. بهندرت میتوان دولتی را یافت که تا این اندازه مورد توجه و مساعدت قرار گرفته باشد. بخش قابل توجهی از درخواستهای رئیسجمهور با نظر مثبت رهبر انقلاب همراه شد؛ از جمله اجازه بهرهگیری از منابع صندوق توسعه ملی و صدور مجوزهای لازم برای تعامل با نهادها و سازمانهای بینالمللی. افزون بر این، یکی از مهمترین کمکهای رهبری به دولت، مدیریت و تصحیح روایت افکار عمومی درباره اراده و توان دولت بود.
در مقاطعی که حتی برخی حامیان سابق دولت یا افراد منتسب به درون دولت، با طرح شایعاتی چون استعفای رئیسجمهور، به فضای بیثباتی دامن میزدند، رهبر انقلاب با تبیین واقعیتها، اراده دولت برای ادامه مسیر را در جامعه تثبیت کردند و دولت را از فشارهای حاشیهای رهانیدند.
با این حال، هیچ حمایتی جایگزین مسئولیتپذیری خود دولت نمیشود. دولتها بیش از هر نهاد دیگری باید به اصلاح و تقویت درونی خود بیندیشند. یکی از مهمترین ابزارهای این اصلاح، ترمیم مستمر و منطقی ساختار مدیریتی است. تجربه دولت شهید آیتالله رئیسی نشان داد که تغییر بهموقع مدیران ناکارآمد نهتنها نشانه ضعف نیست، بلکه علامت شجاعت و عقلانیت مدیریتی است.
در آن دولت، وزرای مختلفی در حوزههای کار، آموزشوپرورش، جهاد کشاورزی و ورزش، همچنین رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه، در صورت بروز ناکارآمدی یا شرایط خاص، تغییر کردند؛ آن هم بدون تعارف و مصلحتاندیشیهای فرساینده.
در اصل، تغییر مدیر در شرایط ناکارآمدی یک ضرورت است؛ ضرورتی که هم از سر دلسوزی برای دولت و هم از باب خیرخواهی برای خود آن مسئول باید انجام شود. باقی ماندن فردی که توان پاسخگویی به مطالبات مردم را ندارد، نهتنها حق جامعه را تضییع میکند، بلکه به زیان آبرو و کارنامه کاری همان فرد نیز تمام خواهد شد.
اکنون نیز برخی وزرای دولت، بهویژه در حوزههای معیشتی، نتوانستهاند انتظارات عمومی را برآورده کنند و طبیعی است که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به دنبال استفاده از ابزار قانونی استیضاح باشند. البته مجلس تاکنون کوشیده است این مسیر را با تعامل و همراهی دولت پیش ببرد و از رئیسجمهور خواسته پیش از آنکه کار به پسگرفتن رأی اعتماد برسد، خود دولت پیشقدم شده و با گزینههای توانمندتر، مسیر اصلاح را هموار کند.
این همراهی مجلس شایسته آن است که با پاسخ مثبت دولت مواجه شود تا در صورت لزوم، تغییرات بدون تنش و با رویکردی سازنده انجام گیرد.خوب نیست کل کابینه هزینه برخی افراد یا جریان بشوند؛ جامعه نیز نباید از کم کاری یا عدم توانایی برخی افراد کابینه ضرر کند.
لزوم اصلاحات مستمر یک عقلانیت مدیریتی است.در نهایت، ترمیم و ارتقای دولت نهتنها به سود ساختار اجرایی کشور است، بلکه میتواند سرمایه اجتماعی دولت را نزد مردم افزایش دهد. اعتماد مردم به دولت ها زمانی شکل میگیرد که ثمره تلاششان را ببینند و این مسیر، اگر با شجاعت و تدبیر طی شود، در مجموع منافع بیشتری را برای کشور به همراه خواهد داشت.
منبع : فارس



