به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
بهدنبال هلاکت یاسر ابوشباب، سرکرده تروریستهای مزدور رژیم صهیونیستی در نوار غزه که خبر آن روز پنجشنبه اعلام شد، تحلیلهای متعددی درباره این اتفاق ارائه شده است.
یاسر ابوشباب، معروفترین تروریست وابسته به رژیم صهیونیستی در نوار غزه در طول جنگ نسلکشی این رژیم علیه فلسطینیها بود و در همکاری با سرویس جاسوسی و ارتش رژیم اشغالگر، جنایات زیادی علیه غیرنظامیان در غزه انجام داد.
در مورد مرگ ابوشباب و علت آن تحلیلهای گوناگونی وجود دارد، ثابت العمور، روزنامهنگار و نویسنده فلسطینی در این زمینه اعلام کرد که بررسی پیامدهای قتل ابوشباب به پاسخ دو سؤال اساسی بستگی دارد: ابوشباب چگونه کشته شد؟ و چهکسی او را کشت؟

سناریوهای قتل ابوشباب
العمور سه سناریو را برای قتل مطرح کرد: ممکن است ابوشباب در کمین رزمندگان مقاومت افتاده باشد. احتمال دارد صهیونیستها همزمان با نزدیک شدن به مرحله دوم طرح آتشبس غزه، او را کشته باشند و احتمال سوم هم این است که قتل او ناشی از اختلاف داخلی در تیمش بر سر نفوذ و دستاوردها انجام گرفته باشد.
وی افزود: قتل ابوشباب، صرفنظر از اینکه چهکسی آن را انجام داده است، پایان پروندهای است که اسرائیل آن را تلاشی برای از بین بردن پایگاه حمایت مردمی مقاومت با سوءاستفاده از قبیلهگرایی در جامعه غزه میدانست.
قمار ازپیشباخته اسرائیل روی مزدوران در جامعه غزه
این نویسنده فلسطینی تصریح کرد: صهیونیستها بیش از حد روی یاسر ابوشباب و تیم او حساب کرده بودند و قمار اسرائیل روی این گروههای مزدور شکست خورد، بنابراین ممکن است قتل ابوشباب در چارچوب یک توافق آمریکایی ـ اسرائیلی برای بستن پرونده او قبل از دادن نفوذ بیشتر به تشکیلات خودگردان فلسطین در نوار غزه باشد؛ زیرا تشکیلات خودگردان با حضور ابوشباب نمیتوانست به غزه برگردد.
ثابت العمور در مورد وضعیت داخلی غزه و موضع مردم این باریکه و قبایل آن مقابل مزدوران توضیح داد که قبیله ترابین از همان لحظهای که ابوشباب به همکاری با اشغالگران متهم شد، او را طرد کرده خونش را مباح دانستند، در همین راستا بعد از اعلام خبر مرگ یاسر ابوشباب شاهد استقبال مردم غزه و قبایل این باریکه از این خبر بودیم.
وی تصریح کرد: قتل ابوشباب ثابت میکند که این سرنوشت در انتظار سایر مزدوران نیز است و شکست اشغالگران در ایجاد یک جایگزین داخلی در غزه برای مقاومت را ثابت میکند،
بر این اساس، با پایان نقش یاسر ابوشباب، نشانههای قوی از فروپاشی پروژه اسرائیلی، که هدف آن ایجاد الگویی از مزدوران داخلی برای تحمیل واقعیتهای جدید در میدان بود که در خدمت برنامههای اشغالگران باشد، در حال ظهور است،
در این راستا دکتر ایاد القرا، کارشناس و تحلیلگر برجسته عربزبان اعلام کرد: پایان یاسر ابوشباب، صرفنظر از سناریوهای مختلف، نشاندهنده شواهد روشنی از فروپاشی پروژه اسرائیلی است که هدف آن ایجاد الگویی از عوامل مزدور داخلی در نوار غزه بود.

وی تأکید کرد: صهیونیستها در دوره اخیر بهدنبال تشکیل گروههایی داخل غزه بودند که بهعنوان مزدور عمل کنند و تبدیل به ابزاری برای تحمیل واقعیت موردنظر اسرائیل بر این باریکه شوند.
این نویسنده عربزبان گفت: اما این پروژه بهسرعت به سه دلیل اصلی شکست خورد؛ فقدان پایگاه اجتماعی برای آن، رد هرگونه تلاش برای ایجاد یک مرجع جایگزین در نوار غزه توسط قبایل، و توانایی مقاومت در از بین بردن هرگونه ساختاری که میتواند تهدیدی برای امنیت ملی فلسطین باشد.
چند پیام اصلی حذف ابوشباب از صحنه غزه
ایاد القرا تصریح کرد: مرگ ابوشباب صرفاً یک حادثه گذرا نبود، بلکه فروپاشی کل طرحی بود که اشغالگران برای تغییر شکل غزه از طریق عوامل مزدور داخلی به آن تکیه کرده بودند. پیام اکنون کاملاً واضح است؛ غزه تقسیم نخواهد شد، محیط ملی فلسطین از همه تلاشها برای نفوذ قویتر است و هر پروژهای که مبتنی بر مزدوران باشد، محکوم به شکست است.

عادل شدید، دیگر تحلیلگر سیاسی عربزبان هم بهنوبه خود گفت: آنچه اتفاق افتاده است، بار دیگر بر ناتوانی اشغالگران در درک ماهیت جامعه فلسطین، بهویژه در نوار غزه، تأکید میکند. جامعه فلسطین دارای یک نظام اجتماعی منسجم و یک آگاهی ملی است که هرگونه ساختار محلی مصنوعی تحمیلشده از خارج را رد میکند.
وی خاطرنشان کرد: تلاشهای رژیم صهیونیستی برای ایجاد گروههای نیابتی مزدور داخل جامعه فلسطین، همیشه با واقعیت ملی فلسطین در تضاد بوده است. این گروهها فاقد حمایت مردمی و مشروعیت اجتماعی هستند و همین امر آنها را به پروژههایی موقت و بهسرعت در حال فروپاشی تبدیل میکند.
عادل شدید تأکید کرد: تاریخ ثابت کرده است که صهیونیستها بعد از پایان تاریخ مصرف این مزدوران، آنها را رها میکنند و شرطبندی روی آنها از همان ابتدا قماری ازپیشباخته است. فروپاشی این پروژه پیام روشنی مخابره میکند، با این مضمون؛ غزه فضایی برای مهندسی مجدد سیاسی یا اجتماعی نیست، بلکه محیطی انعطافپذیر است که قوانین خود را بر هر کسی که سعی در دور زدن اراده آن یا تضعیف وحدت داخلی آن دارد، تحمیل میکند.
احمد الحیله دیگر کارشناس و نویسنده فلسطینی تصریح کرد: حادثه قتل یاسر ابوشباب، مزدور اسرائیل، عمق آگاهی ملی فلسطینیان را آشکار میکند و درس این حادثه نه در عامل پشتپرده، بلکه در پیامهایی است که به جامعه فلسطین منتقل میکند. تحولات اخیر، شکست اشغالگران را در یافتن یا ایجاد یک مرجع جایگزین که فاقد پذیرش مردم فلسطین باشد، ثابت میکند و هرگونه تلاشی برای ایجاد سازمانهای مزدور بهسرعت در مواجهه با قدرت آگاهی ملی و درک فلسطینیان از خطرات این پروژهها، شکست میخورد.

وی تأکید کرد که شادی گسترده مردمی در نوار غزه از مرگ ابوشباب، نشان میدهد جامعه غزه و بهطورکلی جامعه فلسطین، هرگونه همکاری با دشمن را رد میکند و مردم این سرزمین به مراجع ملی خودشان پایبندند. فلسطینیها قیمومیت و تسلیم در برابر هر طرفی را که بر تانک اشغالگران سوار شود یا در خدمت منافع آنها باشد، رد میکنند و جامعه فلسطین از یک تابآوری ملی قوی برخوردار است که مانع از تحمیل هرگونه واقعیت کاذب میشود.
نابودی توهم امنیتی اشغالگران در غزه با تکیه بر تشکیلات مزدور
طه عبدالعزیز، از دیگر کارشناسان و نویسندگان عربزبان است که به تحلیل مرگ یاسر ابوشباب و نتایج آن پرداخته آن را پایان یک توهم امنیتی برای اسرائیل دانست.
این نویسنده عربزبان تأکید کرد: در ماه هشتم جنگ نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و همزمان با حمله زمینی این رژیم به رفح در جنوب غزه، اشغالگران به یک طرح امنیتی متوهمانه روی آوردند که مبتنی بر استفاده از راهزنان، زندانیان فراری و سایر افراد فاقد صلاحیت بود. این افراد که سوادی بیشتر از نوشتن اسم خودشان نداشتند و همواره بهدنبال کینهتوزی با ساختار جامعه غزه که مقابل رفتارهای جنایتکارانه آنها میایستاد، بودند، ناگهان در ذهن مقامات صهیونیست به گزینه احتمالی برای اداره غزه در روز بعد از جنگ تبدیل شدند.
وی اضافه کرد: در این میان پرونده یاسر ابوشباب ابتدا در اختیار افسران عملیاتی ارتش رژیم صهیونیستی قرار گرفت و سپس نهاد امنیتی این رژیم تلاش کرد ابوشباب و گروهش را بهعنوان ابزاری ارزانقیمت برای پیشبرد برنامههای خود در غزه در نظر بگیرد، بنابراین ابوشباب و تیم او با دریافت کمی تجهیزات از صهیونیستها، مأمور تفتیش خانههای ویرانشده در غزه و تلههای انفجاری شدند تا در واقع سپر نظامیان صهیونیست باشند و خسارات ارتش اشغالگر در حمله زمینی به غزه را کاهش دهند.
این نویسنده عربزبان گفت: بعد از آغاز آتشبس در ژانویه گذشته، صهیونیستها باندهای مزدور را در نزدیکی نیروهای خود مستقر کردند و برای آنها پوشش آتش فراهم ساختند، این روند منجر به تلاشهایی برای بازآرایی و پاکسازی چهره این گروههای جنایتکار شد تا در قالب یک نیروی محلی و شبهامنیتی معرفی شوند.
وی ادامه داد: با نقض توافق آتشبس ژانویه توسط رژیم صهیونیستی و ازسرگیری جنگ در ماه مارس، یاسر ابوشباب شهرت بالایی در شبکههای اجتماعی پیدا کرد و بهعنوان مهره جدید صهیونیستها معرفی شد. مقاومت فلسطین در همان زمان این ابزار جدید اشغالگران و شرکای وی را هدف قرار داده دامنه فعالیت تیم او را بهشدت محدود کرد.
طه عبدالعزیز تصریح کرد: آگاهی اجتماعی بالای مردم غزه هم نقش مهمی در شکست این پروژه دشمن صهیونیستی داشت و به این ترتیب طرح جدید دستگاه امنیتی رژیم اشغالگر که شاباک امیدوار بود از آن برای ایجاد یک نیروی جایگزین در غزه استفاده کند بهسرعت شکست خورد. بعد از اعلام خبر هلاکت یاسر ابوشباب، رسانههای صهیونیستی با سانسور نظامی معمول خود روایات متناقضی منتشر کردند؛ از ادعای درگیری خانوادگی تا نسبت دادن قتل او به اعضای تیمش.
همزمان با آن رسانههای عبری و منابع امنیتی رژیم صهیونیستی به انتقاد از سرمایهگذاریهای شکستخورده و تکیه بر باندهای تبهکار برای اجرای پروژه سیاسی اسرائیل در غزه پرداختند، در واقع ترور ابوشباب نقطه پایان یک توهم امنیتی بود و صهیونیستها بار دیگر در تحمیل مزدوران خود بهعنوان حاکمان غزه شکست خوردند و اکنون مجبورند بپذیرند که پروژه جایگزین کردن یک باند مزدور بهجای حماس در غزه، یک طرح ازپیشباخته بوده است.



