به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس
از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر، جهان دوباره شاهد اجرای کارزار ۱۶ روزه سازمان ملل برای «پایان دادن به خشونت علیه زنان» است؛ کارزاری که امسال با شعار «متحد شوید برای پایان خشونت دیجیتال علیه زنان و دختران» برگزار میشود.اما پرسش مهمی که در این میان کمتر شنیده میشود این است: آیا واقعاً مسئله خشونت دیجیتال، آنگونه که سازمان ملل روایت میکند، یکسویه و زنمحور است؟ یا با وارونهسازی حقیقت، فقط بخشی از واقعیت دیده میشود؟
این کارزار جهانی، بدون هیچ تردید، بر اهمیت ایمنی دیجیتال تأکید میکند؛ اما نسخهای که ارائه میدهد، نسخهای ناقص، سیاسیسازیشده و در بسیاری از موارد، برساختهی گفتمان فمینیستی غرب است؛ گفتمانی که نهتنها با ساختار فرهنگی–دینی جامعه ایرانی بیگانه است، بلکه با نادیدهگرفتن نقش زنان در فروپاشی حریمها، عملاً راه را برای تشدید خشونت دیجیتال باز میگذارد.
1. خشونت دیجیتال یا نادیدهگرفتن سرچشمه خشونت؟
سازمان ملل از «حالت اضطراری حقوق بشری» سخن میگوید، اما هرگز به ریشه اصلی این آسیب اشاره نمیکند:فروپاشی حریمها، ترویج نمایشگری جنسی و عادیسازی رفتارهای تحریکزا در فضای مجازی.اسلام، ادیان ابراهیمی و حتی سادهترین قوانین عرفی جهان، حریم و پوشش را سپری برای سلامت اجتماعی میدانند.این حریمها هرگز محدودیت نیستند؛ سپرِ امنیتاند.اما کارزارهای بینالمللی، به جای یادآوری این ریشهها، تحریک جنسی، خودنمایی، برهنگی دیجیتال و نمایش اروتیک را مصداق «حق انتخاب» و «آزادی» معرفی میکنند و سپس از افزایش خشونت دیجیتال گلایه.آیا میتوان خانهای از پنجره بدون پرده ساخت و سپس از رهگذران خواست که به داخل نگاه نکنند؟
۲. پوشش «انتخاب من» نیست؛ انتخابی اجتماعی است
امروز در فضای مجازی فارسی زبان، زنانی را میبینیم که با ظاهری پوشیده اما عملاً تحریکزا، سهم قابل توجهی در ایجاد زمینه خشونت دیجیتال دارند.این واقعیت تلخ در کارزار سازمان ملل جایی ندارد؛ چرا؟زیرا اعتراف به آن، فرو ریختن بخش بزرگی از گفتمان فمینیستی را در پی دارد.بیحریمی دیجیتال، اقتصاد «جلب توجه» و نمایشگری، به ابزاری برای جذب دنبالکننده، تبلیغ و درآمد تبدیل شده است.اما قربانیان اصلی این روند چه کسانیاند؟همان زنانی که کارزار ادعا میکند از آنها دفاع میکند.زنان در این میدان، در رقابت بیرحمانهی دیدهشدن، ناخواسته خود را به خوراک نگاههای بیمار، مزاحمان مجازی و سوءاستفادهگران تبدیل میکنند؛ سپس کارزار جهانی بدون اشاره به نقش محوری این روند، تنها مردان و ساختارها را متهم میکند.
3. مردانِ قربانی؛ واقعیتی که جایی در کارزار ندارد
در کارزار امسال، تنها زن و دختر «قربانی» معرفی میشوند؛ در حالیکه جامعه امروز شاهد نوع دیگری از خشونت است:خشونت دیجیتال علیه مردان.از تهمتهای جنسی، تهدیدهای احساسی، فریبکاری هویتی، تا باجگیری احساسی–جنسی و تخریبهای حیثیتی در شبکهها.اینها بخشی از واقعیت خاموش فضای مجازی است؛ اما چون در گفتمان جهانی جایگاهی ندارد، دیده نمیشود.اینکه قربانی در فضای دیجیتال «همیشه زن» است، یک افسانه رسانهای است، نه واقعیت اجتماعی.
۴. جامعهای که اتاقخوابش ضعیف شود، خیابان و فضای مجازیاش آلوده میشود
مطالعات دادگاههای خانواده نشان میدهد:هر زمان رابطه زناشویی در خانواده ضعیف میشود، میل به خودنمایی و جبران کمبودهای عاطفی–جنسی در فضای عمومی و مجازی افزایش مییابد.این حقیقت ساده اما حیاتی، هیچگاه در کارزارهای سازمان ملل مطرح نمیشود؛ زیرا نقش بنیاد خانواده در گفتمان غرب، عملاً حذف شده است.کارزاری که خانواده و حیا را نمیبیند، نمیتواند نسخهای برای امنیت دیجیتال بنویسد.
۵. سیاستگذاران داخلی: ترس را کنار بگذارید
دهها گزارش رسمی و غیررسمی نشان میدهد که بیحریمی آنلاین و آفلاین، اگر با واکنش قاطع همراه نباشد، امنیت اجتماعی را فرو میریزد.اما بسیاری از مدیران، از ترس هزینههای رسانهای یا فشار برخی گروهها، از اجرای جدی قوانین حریمساز خودداری میکنند.نتیجه؟فضای مجازی تبدیل به زیستبوم «گرگهای دیجیتال» شده است؛جایی که زن و مرد، کودک و نوجوان، همه در معرض تحریک و آسیباند.تا وقتی نمایشگری جنسی در شبکهها آزاد، کمهزینه و حتی پاداشمحور باشد،هیچ قانون و هیچ کارزاری، امنیت دیجیتال را تضمین نمیکند.
۶. زن مسلمان ایرانی باید از تعارف بیرون بیاید
زن ایرانیِ مسلمان، قربانی این دوگانهسازیهاست:از یکسو شاهد کارزارهایی است که او را صرفاً «قربانی» معرفی میکنند،و از سوی دیگر، او را به نمایشگری، بیحریمی و عبور از حجاب و حیا تشویق میکنند.اما حقیقت این است:امنیت زن، با بازگشت به حریمها آغاز میشود؛ نه با نسخههای فمینیستی غرب.زن ایرانی باید بداند:آزادی بدون حریم، ابزار آسیبپذیر کردن اوست، نه توانمندسازیاش.
خشونت دیجیتال، مسئلهای جدی است
اما نسخهای که سازمان ملل ارائه میدهد، ناقص، سوگیرانه و مبتنی بر گفتمانی است که با فرهنگ ایرانی–اسلامی سازگار نیست.برای مقابله واقعی با این خشونت، باید:حریمها احیا شوند،خانواده تقویت شود،نمایشگری جنسی متوقف گردد،قوانین حریمساز با قدرت اجرا شوند،و زن و مرد، هر دو» به عنوان قربانیان بالقوه خشونت دیجیتال دیده شوند.خشونت علیه زنان باید متوقف شود؛اما خشونت علیه مردان نیز همینطور.و نقطه شروع هر دو، تنها یک چیز است:بازگشت به حریم.



