به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ،
اعطای جایزه صلح نوبل به اپوزیسیون ونزوئلا که حالا در شرایط تشدید وضعیت نزاع با آمریکا حتی تا میزان جنگ مستقیم است بازهم نگاهها را به این نظر که جایزه صلح نوبل دستاویزی برای اهداف سیاسی غرب است، جلب کرده است.آخرین خبر درباره شدت گرفتن تنش میان آمریکا و ونزوئلا این است که گفته میشود امکان حمله و بمباران این کشور توسط واشنگتن وجود دارد.
حالا یورونیوز رسانه اروپا درباره تبدیل جایزه صلح نوبل به ابزار سیاسی غرب مینویسد: « کمیته نوبل صلح در نروژ با اهدای جایزه امسال به ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا، موجی از جنجال سیاسی را برانگیخته است؛ اقدامی که به گفته ناظران، نشان میدهد این جایزه بیش از پیش به ابزاری سیاسی بدل شده است.»
.png)
بر اساس این گزارش، «نشریه آمریکایی هیل» در مطلبی به این موضوع پرداخته و می نویسد: «تصمیم کمیته در حالی اعلام شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در هفتههای اخیر آشکارا از تلاشها برای سرنگونی دولت نیکلاس مادورو در کاراکاس حمایت کرده است. در همین حال، ماچادو پس از دریافت جایزه، آن را به «مردم ونزوئلا و به رئیسجمهور ترامپ بهخاطر حمایت قاطع از آرمان ما» تقدیم کرد.»
این رسانه اروپایی میافزاید: «از وصیت آلفرد نوبل تا ملاحظات ژئوپلیتیک جایزه صلح نوبل که برخلاف سایر جوایز نوبل در نروژ اهدا میشود، بارها بهدلیل تصمیمات بحثبرانگیز مورد انتقاد قرار گرفته است. آلفرد نوبل در وصیتنامهاش تصریح کرده بود که این جایزه باید به فردی تعلق گیرد که بیشترین تلاش را برای «ایجاد برادری میان ملتها، کاهش تسلیحات و ترویج صلح» انجام داده باشد.»

این گزارش ادامه میدهد:«ناظران میگویند کمیته نوبل در سالهای اخیر بارها از این مأموریت اصلی منحرف شده و تصمیمهایش بیش از آنکه مبتنی بر صلح باشد، بر مبنای منافع سیاسی غرب گرفته شده است.»یورونیوز درباره برخی از جوایزی که کاملا سیاسی اعطا شده مینویسد:«نمونههای تاریخی متعددی وجود دارد: هنری کیسینجر، معمار بمبارانهای سری در کامبوج و لائوس، در سال ۱۹۷۳ برنده نوبل صلح شد.
اسحاق رابین، نخستوزیر پیشین اسرائیل که سیاست «زور، قدرت و سرکوب» را در جریان انتفاضه اول فلسطین اعمال کرد، نیز در میان برندگان این جایزه بود. منتقدان میگویند جایزه امسال به ماچادو نیز در همین مسیر قرار میگیرد؛ چرا که بیش از آنکه ستایشگر صلح باشد، تأییدی بر سیاست تغییر رژیم در ونزوئلا است.»

بر اساس این گزارش، کمیته نوبل در گذشته نیز چهرههایی را برگزیده که انتخابشان پیام سیاسی آشکاری به رقبا یا مخالفان غرب بوده است. آنگ سان سو چی در میانمار و لیو شائوبو در چین نمونههای شاخص این رویکردند؛ دو انتخابی که روابط نروژ با چین را برای سالها دچار بحران کرد.
در این گزارش از بی اعتباری جایزه صلح نوبل صحبت شده و حتی عنوان شده که جایزه صلح نوبل باید کنار رفته و یک جایزه و کمیته واقعی در این حوزه راه اندازی شود.

این گزارش مطرح میکند:«منتقدان معتقدند اگر کمیته نوبل میخواهد اعتبار ازدسترفته خود را بازیابد، باید به وصیت آلفرد نوبل بازگردد و جوایز را به کسانی اختصاص دهد که واقعاً به کاهش جنگها و تقویت همبستگی ملتها کمک کردهاند، نه آنهایی که تنها ابزار سیاستورزی قدرتهای بزرگ هستند. بهگفته تحلیلگران، جهان امروز به «تندیس سیاسی دیگری» نیاز ندارد، بلکه به نمادی واقعی از صلح و انسانیت احتیاج دارد، نمادی که بتواند از مرزهای ایدئولوژی فراتر رود و دوباره به «چراغی برای صلح در دنیای پرآشوب» بدل شود.»
به سیاسی کاری صلح نوبل باید جایزهبگیران ایرانی از جمله «شیرین عبادی» و «نرگس محمدی» را نیز افزود که این دو با توجه به اینکه سیاستهای آمریکا را در قبال ایران پی گرفتند برای دادن وجهه چنین جایزهای به آنان تعلق گرفت. هر چند که این دو بعد از دریافت این جایزه نشان دادند که لایق صلح نیستند چرا که علیه مردم خود از این جایزه استفاده و از تحریم و بمباران مردم ایران طرفداری و حمایت کردند.



