به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از سراج 24 ،
در پی آتشبس نانوشتهای که پس از تبادل کمسابقه حملات میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی شکل گرفت، بسیاری از ناظران منطقهای و بینالمللی این پرسش را مطرح کردهاند که: آیا این پایان درگیری بود یا آغازی بر جنگی جدید؟ بررسی شواهد میدانی و معادلات راهبردی منطقه نشان میدهد که پاسخ به این سؤال ساده نیست و به چند مؤلفهی کلیدی بستگی دارد.
۱. توازن قوا؛ تغییر به نفع ایران
جنگ اخیر نشان داد که دکترین بازدارندگی اسرائیل عملاً فروریخته است. سامانههای پدافندی اسرائیل با وجود همراهی آمریکا و چند کشور غربی، نتوانستند تمامی موشکها و پهپادهای ایران را رهگیری کنند. حمله مستقیم ایران، نخستین اقدام آشکار یک کشور به اسرائیل در چند دهه اخیر بود که ضربهای روانی و راهبردی به امنیت اسرائیل وارد کرد.
اگر این وضعیت ادامه یابد و اسرائیل نتواند جایگاه نظامی خود را بازسازی کند، بعید نیست در اقدامی شتابزده و با هدف بازگرداندن قدرت بازدارندگی، دست به حمله مجدد بزند.
۲. موقعیت شکننده داخلی در تلآویو
اسرائیل در بدترین وضعیت داخلی خود طی دهههای اخیر قرار دارد:
شکاف شدید میان ارتش، دولت و جامعه صهیونیستی
بحران سیاسی و افزایش مطالبهگری برای استعفای نتانیاهو
فشار خانوادههای گروگانها
اعتراضات عمومی و فرار سرمایهها
نتانیاهو در تلاش است با صدور بحران به بیرون و بازگرداندن فضای امنیتی، کنترل سیاسی داخلی را حفظ کند. در این چارچوب، تحریک به درگیری مجدد با ایران میتواند یکی از گزینههای او باشد.
۳. نقش آمریکا و غرب؛ تمایل به مدیریت بحران نه گسترش آن
ایالات متحده و متحدان اروپاییاش در آستانه انتخابات آمریکا، بهویژه دولت بایدن، به هیچوجه خواهان گسترش تنش در منطقه نیستند. هزینههای سیاسی و اقتصادی یک جنگ فراگیر با ایران، بهویژه در سایه بحران انرژی و تزلزل اقتصادی اروپا، برای آنها بسیار سنگین است.
از این رو تلاش آمریکا بر مهار اسرائیل، نه تحریک آن است؛ هرچند در صورت تغییر دولت در واشنگتن، این معادله میتواند بهطور جدی دگرگون شود.
۴. اتحاد محور مقاومت؛ تهدید چندوجهی برای تلآویو
رژیم صهیونیستی میداند که جنگ با ایران، تنها جنگ با یک کشور نیست، بلکه تقابل با محور مقاومت است.
حزبالله لبنان
انصارالله یمن
گروههای مقاومت عراق و سوریه
و حتی ظرفیتهای جدید مردمی در فلسطین
این نیروها در طول جنگ اخیر، در هماهنگی آشکار یا ضمنی با تهران، جنگ فرسایشی و چندوجهی را به خاک اسرائیل تحمیل کردند. بنابراین اسرائیل اگر بخواهد دوباره وارد درگیری شود، باید ریسک یک جنگ تمامعیار چندجبههای را بپذیرد.
۵. آیا ایران به دنبال جنگ است؟
به نظر نمیرسد جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی به دنبال جنگ پیشدستانه یا تقابل گسترده جدید باشد. تهران با ضربه دقیق و حسابشده خود، پیام بازدارندگیاش را منتقل کرده و در حال تثبیت موقعیت ژئوپلیتیکی خود در منطقه است. هدف ایران، افزایش هزینههای دشمن برای تهاجم مجدد و حفظ ابتکار عمل در میدان است.
جمعبندی و چشمانداز:
جنگ تمام نشده، بلکه وارد فاز آرامش موقت و درگیریهای پنهان شده است. این وضعیت میتواند با یک تحریک هدفمند یا اشتباه محاسباتی از هر دو طرف شعلهور شود.
به بیان دیگر:
ما اکنون در "دوران بین دو جنگ" قرار داریم؛ نه در عصر صلح.
تا زمانی که ساختار رژیم صهیونیستی در وضعیت شکننده فعلی باقی بماند و نیروهای مقاومت به تقویت توان خود ادامه دهند، احتمال شروع دوباره جنگ هرگز صفر نخواهد بود.