به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از خبرگزاری آذربایجان
زیئِو خانین، استاد علوم سیاسی در دانشگاه بار-ایلان اسرائیل و رئیس برنامه تحقیقاتی منازعات پساشوروی در مرکز مطالعات استراتژیک BESA در یادداشتی به بررسی محور ارتباطی تهران و مسکو پرداخت و نوشت: به نظر میرسد که ما شاهد شکلگیری یک مثلث نوظهور در روابط میان واشنگتن، مسکو و تهران هستیم. برای دولت کنونی ایالات متحده، بستن پروندهی آن دسته از درگیریهای نظامی که دیگر با منافع راهبردی آمریکا همخوانی ندارد، از اهمیت حیاتی برخوردار است. هدف روشن است: تمرکز منابع و توجه بر روی مهار چین.
از همین رو است که تیم ترامپ بهشدت در پی پایان دادن به درگیریهای خاورمیانه—بهویژه در غزه—و همچنین خاتمهی هرچه سریعتر جنگ در شرق اروپا، یعنی اوکراین، است. در این پازل راهبردی گستردهتر، خنکسازی روابط میان روسیه و چین نیز برای ترامپ اهمیت کلیدی دارد؛ هدف نهایی، ایجاد شکاف میان مسکو و پکن و تضعیف همگرایی استراتژیک آنهاست.
این تحلیلگری با اشاره به ابتکارات صلح در مورد اوکراین و تلاش برای آغاز تدریجی روند مذاکرات ادامه داد: اما تا کنون نتایج ملموسی در پی نداشته. همزمان، تلاشهای واشنگتن برای مذاکره مستقیم با مقامات ایران نیز پیشرفتی نداشته است. حتی پیشنهاد بازگشت به برخی از مفاد اصلی «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) سال ۲۰۱۵—هرچند با اصلاحاتی جزئی—نتوانسته نظر تهران را جلب کند.
خانین معتقد است چنین پیشنهادهایی به تهران نه به عنوان نشانهای از عملگرایی، بلکه بهمثابه ضعف آمریکا تفسیر میشود. مقامات ایرانی، طبق الگوی آشنایی، وارد یک بازی دیپلماتیک شدهاند—یا برای بهدست آوردن امتیازات بهتر، یا صرفاً برای خریدن زمان.
آیا ترامپ میتواند میان تهران و مسکو اختلاف بیندازد؟
این تحلیلگر با اشاره به تحریم های علیه روسیه و ایران ادامه داد: در شرایطی که هر دو کشور تحت تحریمهای شدید قرار دارند، همکاری میان ایران و روسیه همچنان منطقی بهنظر میرسد.
او مدعی است برای کرملین، مذاکرات بیپایان بین آمریکا و ایران مطلوب است، چرا که هیچکدام از دو سناریوی دیگر—حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران یا توافق جامع واشنگتن-تهران—برای روسیه خوشایند نیست. اگر توافقی تمامعیار حاصل شود، انگیزه تهران برای حفظ پیوند استراتژیک با مسکو کاهش مییابد.
وی مدعی است: بر روی کاغذ، شراکت ایران و روسیه شاید حفظ شود، اما در عمل دچار تغییر میشود. ارسال تجهیزات نظامی ایران به روسیه، چه تسلیحات و چه اقلام دومنظوره، احتمالاً کاهش یافته یا صرفاً بهصورت تجاری و بدون ملاحظات سیاسی ادامه خواهد یافت. در حال حاضر، این رابطه برای تهران بیشتر زیانبار است، اما در عوض از حمایت یک متحد قدرتمند ژئوپولیتیکی بهرهمند میشود.
خانین معتقد است اگر توافق هستهای امضا شود، تهران احتمالاً تمایلی به حفظ این روابط با روسیه نخواهد داشت. از این رو، ترامپ ممکن است بخواهد یا مسکو را مطمئن کند، یا مسیر جایگزینی برای همکاری به آن پیشنهاد دهد—مسیرهایی که منافع حیاتی روسیه را در بر گیرد، نه فقط در اوکراین بلکه در سایر مناطق مورد مناقشه.
برنامه هستهای ایران؛ تهدیدی واقعی
این کارشناس با تکرار ادعاهای رسانه های درباره تلاش ایران برای ساخت تسلیحات هستهای ادامه داد: این تحولی برگشتناپذیر در واقعیت ژئوپولیتیکی منطقه خواهد بود. حتی اگر ایران قصد استفاده فوری از این تسلیحات را نداشته باشد، تنها در اختیار داشتن آنها بهمثابه یک چتر بازدارنده عمل خواهد کرد. این یک نگرانی نظری نیست، بلکه تغییری واقعی در موازنه قدرت منطقهای است. به همین دلیل، سیاستگذاران در واشنگتن، اورشلیم، پایتختهای اروپایی، کشورهای عربی—و حتی به احتمال زیاد در باکو—کاملاً درک میکنند که دستیابی ایران به توان هستهای، به معنای دگرگونی فاجعهبار معماری ژئوپولیتیکی منطقه خواهد بود.
گزینههای باقیمانده چیست؟
این تحلیلگر معتقد است اگر رهبری ایران تصمیم سیاسی برای تکمیل برنامه هستهای بگیرد، تنها پاسخ مؤثر میتواند یک بسته تحریمی بسیار شدید، همراه با تهدید یا اجرای واقعی حمله نظامی باشد. اما هیچ کشوری بهتنهایی نمیتواند چنین اقدامی را انجام دهد—نه اسرائیل، نه عربستان سعودی و حتی نه ایالات متحده. آنچه لازم است، شکلگیری یک ائتلاف جدید است—ائتلافی فوری، انعطافپذیر، و قادر به هماهنگی همزمان نظامی و دیپلماتیک.