چهارشنبه 22 اسفند 1403 - Wed 12 Mar 2025
بنر پویش نه به تصادف برای استفاده پایگاه‌های خبری
  • وارونگی «پایان تاریخ» ترامپ، کاتالیزور است

  • بغض و دلتنگی مریم سعادت برای شخصیت عروسکی «زی‌زی گولو»

  • روایت جدید اینترنشنال از ماه رمضان در ایران

  • اصرار قلدرها به مذاکره برای تحمیل توقعاتشان است؛ ایران نخواهد پذیرفت/ یکی از خطرناکترین مسائل در مدیریت‌ها، عدم تصمیم‌گیری و ترک‌فعل است+ فیلم

  • رونالدو با رکورد جدید و بی نظیر به دیدار استقلال می آید

  • حمایت یک مفسد اقتصادی از موزیک جدید ساسی مانکن/ حنجره‌ شیطانی که فقط برای ابتذال و توهین به مقدسات می‌خواند+عکس و فیلم

  • استقلال با مشکل روبرو شد/سه بازیکن اصلی استقلال غایب هستند+اسامی

  • ترامپ: نامه به رهبر ایران را دیروز ارسال کردم/نمایندگی ایران در نیویورک: تاکنون نامه‌ای از سوی ترامپ دریافت نکرده‌ایم

  • ارکستر موسیقی ملی ایران به استقبال بهار

  • تیراندازی نیروهای دولت حاکم سوریه به سوی خانه‌ی مخالفان

  • فضاپیمای استارشیپ برای دومین بار منفجر شد

  • ایران نیاز به واسطه ندارد؛ روسیه مراقب کلاهبرداری آمریکا باشد

  • پرونده مهدی یراحی مختومه شد

  • پرسپولیس با دو مصدوم،احتمال به کار گیری یک ستاره جوان به عنوان فیکس

  • با تخریب جنگل‌ها و تبدیل کاربری اراضی کشاورزی مقابله شود+عکس

  • سیاستمداری که بازی سیاسی" استعفاء کردن" را بخوبی بلد است

  • درخواست ترامپ از پوتین برای میانجی‌گری جهت مذاکرات هسته‌ای با ایران

  • پایان وفاق و خیرخواهانه با رئیس جمهور

  • آیا دولت پنهان اجازه‌ی افشای شبکه‌ی خود را می دهد؟ + عکس

  • چه کسانی پُفک نمی‌خورند؟!

  • بنر پویش نه به تصادف برای استفاده پایگاه‌های خبری
    |ف |
    | | | |
    کد خبر: 392289
    تاریخ انتشار: 29/دي/1403 - 09:42

    اعزام زورکی به جبهه!

    رضا(غلامرضا) هاشمی از نیروهای لشکر ۱۷ در یکی از خاطرات طنزآمیزش در اعزام به جبهه؛ از نوجوانی یاد می‌کند که به زور می‌خواست عازم جبهه شود اما با هوشمندی پدرش از محل اعزام به خانه‌شان بازگردانده شد که البته این روایت خواندنی است.

    اعزام زورکی به جبهه!

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»

    در دوران جنگ تحمیلی نوجوان‌های بسیاری بودند که با تغییر تاریخ تولد در شناسنامه و حتی بدون اجازه پدر و مادرشان داوطلبانه و مشتاقانه عازم جبهه می‌شدند. این در حالی بود که بعثی‌ها در ادعای دروغین می‌گفتند امام خمینی(ره) بچه‌ها را به اجبار به جبهه می‌فرستد. رضا(غلامرضا) هاشمی از رزمندگان اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی‌این ابیطالب(ع) در خاطره‌ای به اعزام نوجوانی به نام مجید به جبهه اشاره دارد .
     

    در یکی از اعزام‌های سال۶۳ که از دانشگاه اراک [محل اعزام نیرو به جبهه] صورت گرفت، بعد از اینکه همه به خط و سازماندهی شدیم، اتوبوس‌ها آمدند و قصد سوارشدن داشتیم.نوجوانی به نام مجید نوروزی که داخل ستون بود، مثل من و خیلی‌های دیگر بدون اجازه والدین قصد سفر به مناطق عشق و شعور را داشت. از آنجایی که پدر این رزمنده متوجه شده بود که پسرش تصمیم به رفتن جبهه را دارد، خیلی عصبانی به قصد برگرداندن پسرش در حال آمدن به سمت ستون ما بود.مجید با دیدن این صحنه دیگر فرصت پنهان شدن و فرار کردن نداشت؛ فقط تنها فکری که به نظرش رسید، این بود که تغییر لباس بدهد و خود را استتار کند.

    چون همه نیروهای اعزامی با لباس شخصی بودند و پدرش از روی لباس می‌توانست پسرش را شناسایی کند، لذا سریع دست به کار شدیم و در عرض یک دقیقه لباس‌هایش را در صف با بقیه عوض کردیم.

    یکی به او کاپشن داد، یکی کلاه، یکی کفش، یکی شال و عینک و ...ظاهرِ مجید کاملاً تغییر کرده بود. پدرش چون مطمئن بود مجید در ستون است، چند بار از اول ستون تا آخر بادقت همه را بررسی کرد تا بالاخره بعد ازچند بار بررسی ستون، پسرش را شناخت و سریع دست او را گرفت و با زور و کشان‌کشان به طرف درب خروجی دانشگاه برد.ما ۶- ۵ نفر که لباس‌هایمان را با مجید تعویض کرده بودیم، به دنبالشان می‌دویدیم و خواهش می‌کردیم لباس‌هایمان را پس بدهد.

    پدر مجید هم گوش نمی‌داد و نمی‌گذاشت ما نزدیک مجید شویم.بالاخره با التماس و تلاش توانستیم لباسهایمان را از مجید بگیریم. برگشتیم و سوار اتوبوس‌ها شدیم. مجید باحسرت و اشک و آه فراوان ما را بدرقه کرد.

     

    نظرات بینندگان
    نظرات شما