پنجشنبه 07 فروردين 1404 - Thu 27 Mar 2025
بنر پویش نه به تصادف برای استفاده پایگاه‌های خبری
  • تصاویر هوایی از منابع قدرت ایران

  • آیا آمریکا برای سومین دوره ریاست جمهوری ترامپ آماده است؟

  • حضور مردم در نماز جمعه نصر دنیا را متعجب کرد/ آمریکایی‌ها بدانند در برابر ملت ایران با تهدید به جایی نمی‌رسند/ دشمنان بدانند اگر خباثتی نسبت به ملت ایران انجام دهند سیلی سخت خواهند خورد/ مراکز مقاومت

  • پاسخ رهبر انقلاب به یک سؤال فراگیر؛ وظیفه امروز جوان مؤمن انقلابی چیست؟

  • پیام نوروزی رهبر انقلاب: سال ۱۴۰۴ سال سرمایه‌گذاری برای تولید خواهد بود+عکس و فیلم

  • جنگ در بن بست!

  • بازنشر دستخط رهبر انقلاب درپی ادعای خلاف واقع روحانی

  • ترامپ به دنبال جنگ محدود است

  • ما فقط حوثی‌ها را پاسخگو نخواهیم کرد، بلکه ایران و حامیان آن را نیز پاسخگو خواهیم کرد

  • سرقت اردوغان از گاز گلخانه‌ای ایران

  • ناگفته های تجمع حجاب

  • ستاره پرسپولیس بازی تیم ملی را از دست داد

  • لبنان در مسیر عادی‌سازی روابط؟!

  • طرح ترافیکی نوروز از فردا آغاز می‌شود

  • یک ساعت پیش بابا از امامدام انتقاد کردم که چرا باید با آقای منتظری این کار را بکند؟/ مهدی که زندان بود مامان خیلی با بابا دعوا می کرد

  • ما با پیشنهاد آتش‌بس موافقیم/ اگر با واشنگتن در زمینه انرژی به توافق برسیم، گاز روسیه را به اروپا باز خواهیم گرداند.

  • چها«قاشق‌زنی» چهارشنبه‌سوری در قزوین

  • عجیب ترین پل دنیا در ژاپن

  • پیچیدگی مواجهه با واسطه‌گری روسیه

  • سوریه در میانه ناآرامی و اتحادی تاریخی!

  • بنر پویش نه به تصادف برای استفاده پایگاه‌های خبری
    |ف |
    | | | |
    کد خبر: 331920
    تاریخ انتشار: 19/بهمن/1401 - 12:50

    «ساواکی‌ها» این طوری ناخن می‌کشیدند

    سوزن ته گرد را زیر ناخن رد می‌کردند، دو تا سه تا زیر هر ناخن! بعد با فندک یا شمع این سوزن‌ها را داغ می‌کردند، سوزن که داغ می‌شد حرارت زیر ناخن می‌رفت و باعث عفونت ناخن می‌شد، بعد ناخن می‌افتاد.

    «ساواکی‌ها» این طوری ناخن می‌کشیدند

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس؛اگر در اسامی افرادی که زندان‌های مخوف و منحوس پهلوی را درک کرده‌اند، گذری کنید نام خواهر و برادری به چشمتان خواهد خورد به نام مراد و حمیده نانکلی. مراد یکی از اسطوره‌های شهید مبارزه علیه طاغوت بود که جان داد، اما اطلاعات نداد. حمیده خواهر مراد که تنها ۱۵ سال داشت به واسطه فعالیت‌های برادرش مبارزه را شروع کرد و سرانجام پایش به زندان وحشتناک کمیته مشترک باز شد.

    آنچه می‌خوانید برشی است از خاطره حمیده نانکلی که از شکنجه در این دوران می‌گوید:

    من ۱۵ سال داشتم که سال ۵۳ ساعت یک نیمه شب توسط ساواک دستگیر شدم. آن شب یک ساعت بعد از ورودم شکنجه آغاز شد. یک شکنجه اصلی که کلا هر کسی اول که وارد می‌شد، تخت را داشت. یعنی روی تخت می‌بستند دو دست از بالا و دو پا از پایین و با کابل به کف پا می‌زدند و همه آن را داشتند و بعد بستگی به سبک و سنگین بودن پرونده داشت و بعد شکنجه‌ها فرق می‌کرد. مثلا خانم دباغ و خانم سجادی سوزاندن با سیگار را چندبار تجربه کردند. روی نقطه‌های حساس بدن آتش سیگار را خاموش می‌کردند یا ناخن را می‌کشیدند.

    ناخن چسبیده را چطور می‌توانستند بکشند؟ سوزن ته گرد را زیر ناخن رد می‌کردند، دو تا سه تا زیر هر ناخن! بعد با فندک یا شمع این سوزن‌ها را داغ می‌کردند، سوزن که داغ می‌شد حرارت زیر ناخن می‌رفت و باعث عفونت ناخن می‌شد، بعد ناخن می‌افتاد. برای همین آنهایی که ندیدند، می‌گفتند ناخن را می‌کشیدند، ولی اصلش به همین صورت بود. برادر خود من به خاطر ضربه‌ای که خورده بود کلا کاسه چشمش تخلیه شد. عکسش در موزه عبرت هست؛ فکش شکسته، دندان‌هایش ریخته و جمجمه ترک خورده است. آخرین ضربه‌ای که می‌زنند به قلبش می‌زنند که باعث ایست قلبی‌اش می‌شود

    نظرات بینندگان
    نظرات شما