یکشنبه 25 آبان 1404 - Sun 16 Nov 2025
  • بارش برف و باران در استان‌های غربی کشور

  • مراسم یادبود همایون ارشادی

  • واکنش مشاور روحانی به یک خبر و پاسخ کیهان

  • تصمیم تاریخی امام خامنه‌ای چگونه ایران را یک قدرت جهانی کرد؟ +عکس

  • لگدمال‌کردن پرچم اسرائیل اونم تو جام جهانی شمشیربازی ،

  • وضعیت سد امیرکبیر - ۱۹ آبان

  • صحن علنی مجلس - 20 آبان

  • تلف شدن یکد قلاده ببر الیمالات نور در مازندران

  • ابراز همدری رهبر معظم انقلاب با خانواده صابر کاظمی

  • همایون ارشادی آسمانی شد

  • رضا پهلوی، پسر تبعیدی شاه ایران، خود را در نقش منجی می‌بیند

  • دستور اژه‌ای برای پیگیری پرونده بانک آینده تا نتیجه نهایی

  • شهر دیجیتالی «‌نئوم» بن سلمان؛ واقعیت است یا سراب؟

  • اسرائیل به این زودی‌ها وارد درگیری مجدد با ایران نمی‌شود

  • حضور رئیس جمهور در تمرین تیم ملی فوتبال شب گذشته

  • در پرسپولیس در حال جنگیدن هستیم

  • عیار اوسمار با شکست استقلال خوزستان مشخص نمی‌شود

  • زیردریایی گمشده نازی‌ها در اعماق اقیانوس پیدا شد؛ آیا هیتلر واقعا به آمریکای جنوبی گریخت؟

  • دستور وزارت خارجه «نتانیاهو» در مورد شهردار جدید نیویورک/اسرائیل به دنبال یک استراتژی پس از پیروزی «ممدانی»

  • هیچ دختری نمی‌تواند با ما ازدواج کند

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 175097
    تاریخ انتشار: 27/اسفند/1398 - 16:03

    قصاص خواهرزاده به خاطر قتل دایی

    مردی که در پی اختلاف با دایی اش او را به قتل رسانده بود، با در خواست مادرش به یک قدمی چوبه دار رسید.

    قصاص خواهرزاده به خاطر قتل دایی

     رسیدگی به این پرونده از فروردین امسال با شکایت خواهر مقتول در دستور کار پلیس قرار گرفت. او به مأموران گفت: دو سال قبل برادرم پس‌از طلاق همسرش به خانه من آمد و با ما زندگی می‌کرد. روز حادثه من و شوهرم برای عید دیدنی از خانه خارج شدیم و وقتی برگشتیم با پیکر بی‌جان او روبه‌رو شدیم و حالا به‌دنبال قاتل برادرم هستیم.


    پس‌از اظهارات این زن مأموران با تحقیقات بیشتر متوجه شدند مقتول به مواد مخدر اعتیاد داشته و همین مسأله موجب جدایی او از همسرش شده است و مسأله بعدی اختلاف قدیمی مقتول با خواهرزاده ۳۴ ساله‌اش به‌نام سعید بوده است. این مسأله باعث احضار سعید به اداره آگاهی شد و او مورد بازجویی قرار گرفت.


    سعید در مراحل اولیه بازجویی تلاش می‌کرد تا با منحرف کردن مسیر بازجویی خودش را بی‌خبر از ماجرا نشان بدهد اما وقتی با مدارک مأموران مواجه شد به قتل دایی‌اش اعتراف کرد و درباره انگیزه‌اش از قتل گفت: پس از آنکه دایی‌ام زنش را طلاق داد به خانه ما آمد و از همان زمان هم زندگی خانواده ما تحت‌الشعاع حضور او قرار گرفت چراکه او برادر کوچکم را معتاد کرده بود و پدر و مادرم هم از کارهای او خیلی رنج می‌کشیدند اما مادرم نمی‌خواست با بیرون کردن برادرش موجب ناراحتی او شود. برادرم را به کمپ بردیم و اما پس از هربار ترک، دایی‌ام او را دوباره معتاد می‌کرد. روز حادثه وقتی از بیرون آمدم دایی‌ام در خانه تنها و در حال استعمال مواد مخدر بود.


     دیدن این صحنه آنقدر عصبانیم کرد که به یکباره با فریاد به او گفتم که وسایلش را بردارد و از خانه ما برای همیشه برود اما او گفت که من صاحب خانه نیستم و ماندن و نماندنش هم ارتباطی به من ندارد. همین موضوع باعث درگیری فیزیکی ما شد و چند ضربه‌ای به‌صورت من زد و بعد هم با چاقو به سمت من حمله کرد که من هم برای نجات جان خودم من هم به او حمله کردم و او را زدم که به یکباره به زمین افتاد و خونریزی شدیدی کرد. همان لحظه با خودم فکر کردم که اگر او زنده بماند من باید سال‌ها درگیر زندان و بدبختی ‌شوم به همین خاطر سرش را از تنش جدا کردم و بعد هم از خانه خارج شدم. چند ساعتی در خیابان پرسه می‌زدم که توسط پلیس دستگیر شدم.


    با توجه به شکایت اولیای‌دم و اعترافات متهم و سایر مدارک به دست آمده کیفرخواست متهم پرونده صادر شد و سعید برای محاکمه به دادگاه رفت.


    در جلسه رسیدگی به این پرونده بار دیگر اولیای‌دم درخواست قصاص را مطرح کردند. سعید هم در دفاع از خودش عنوان کرد: همه افراد خانواده بخوبی می‌دانند که دایی من چگونه باعث بدبختی زندگی ما شده بود اما کسی حرفی نمی‌زد. قبول دارم که کارم اشتباه بوده اما در یک لحظه عصبانیتم را نتوانستم کنترل کنم و حالا هم از خانواده‌ام درخواست بخشش دارم. من می‌دانم مادرم برادرش را چقدر دوست داشت اما من هم برادرم را خیلی دوست دارم و با چشم خودم می‌دیدم که او ذره ذره برادرم را نابود کرد.


    بعد از اظهارات متهم، وکیل مدافع او هم در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خودش را از موکلش مطرح کرد و در پایان هیأت قضات وارد شور شدند و با توجه به درخواست اولیای‌دم حکم قصاص متهم صادر شد.

    منبع : روزنامه ایران

    نظرات بینندگان
    نظرات شما