به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس: امروز آخرین جمعه سال است؛ دقیقا مصادف با آخرین جمعه سال 1363.
پنجشنبه (23 اسفند) همان سال بود که صدام اعلام کرده بود میخواهد نماز جمعه تهران را منفجر کند. این پیام تا تهران رسیده بود و مردم از آن مطلع بودند.
معمولا نماز جمعههای آخر سال به علت دغدغههای مردم برای سال نو، کمی خلوتتر از دیگر نمازجمعههای سال است.
اما بر خلاف آن، آخرین نمازجمعه سال 1363 با استقبال بی نظیر مردم برپا شد.
این درحالی بود که مردم پیام صدام را دریافت کرده بودند و از آن اطلاع داشتند، اما با این حال کودکان خردسالشان را نیز همراه خود به نماز جمعه آورده بودند.
آیت الله خامنهای، رئیس جمهور وقت که در آن زمان مشغلههای بسیاری داشت و با این حال که میدانست خطری قرار است او را تهدید کند، با شجاعت و صلابت خطیب نمازجمعه شد.
آن روزها منافقین بدنبال فرصتی بودند تا زهر خود را به خورد ملت ایران دهند و این این موضوع برای آنان چراغ سبزی بود که بتوانند با کمک رژیم بعث به هدف خود برسند.
محمود مرتضائیفر، مشهور به وزیر شعار که مجری آن روز نمازجمه تهران بود این گونه از خاطرات آن روز خود میگوید: «رهبر انقلاب اسلامی که خطیب نمازجمعهی تاریخی سال ۶۳ بودند، در حال ایراد خطبهها بودند که انفجار صورت گرفت.
من یک لحظه به اشتباه فکر کردم که منافقان ایشان را هدف قرار دادهاند که خوشبختانه اینطور نبود. موج و حرارت انفجار به جایگاه هم رسید، ولی خوشبختانه به ایشان آسیبی نرسید. با وجود اینکه صدای انفجار بسیار بلند بود و بر تمام فضای دانشگاه اثر گذاشته بود اما ایشان مکان سخنرانی را ترک نکردند. ایشان در عین حال اصرار داشتند که به صحبت خود ادامه دهند.
من هم میترسیدم مبادا حادثه ادامه داشته باشد و ایشان هدف سوءقصد قرار گیرند. نمازگزاران با صلابت هرچه بیشتر و بدون هیچ وحشتی با مشتهای گره کرده شعار " الله اکبر" را سر میدادند. از ایشان خواهش کردم اندکی به کنار جایگاه بیایند تا من مردم را به آرامش دعوت کنم؛ البته هدف دیگری هم داشتم. از قبل میدانستم که امام خمینی(ره) تمامی نمازهای جمعه تهران را بهطور مستقیم از طریق رادیو گوش میکردند و اگر مشکلی هم بود تذکر میدادند. آن روز هم که این اتفاق افتاد، احساس کردم الآن امام(ره) گمان میکنند که حتماً برای حضرت آیتالله خامنهای اتفاقی افتاده است.
سریعاً در جایگاه قرار گرفتم و سهبار این جمله را بیان کردم که: لطفاً توجه کنید! رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران، هماکنون به خطبههای عالمانهی خود ادامه میدهند. این سخن علاوهبر اینکه آرامش را به نمازگزاران برگرداند، در واقع به امام(ره) هم این پیام را رساندم که آقا سالم هستند.»
معمولا بعد از وقوع چنین حادثهای ترس و استرس در وجود انسان جا خوش میکند و این ترس بر روی ظاهر و حتی بر صدای انسان نیز اثر میگذارد، اما مرتضائی فر و شاهدان عینی آن روز اقرار میکنند که این حادثه حتی بر صدای رهبر انقلاب نیز تاثیر نگذاشت و ایشان با اقتدار به ادامه ایراد خطبه پرداختند.
زمان زیادی نگذشت که این اقتدار و صلاحبت رهبر انقلاب به مردم نیز تزریق شد و مردم هم از جای خود تکان نخوردند و نمازجمعه ادامه پیدا کرد.
رژیم بعث بدنبال این بود که به مردم القا کند، این عملیات از طریق جنگنده صورت گرفته است؛ برای همین جنگندههای خود را به آسمان ایران روانه کرده بود که قبل از انفجار بمب منهدم شدند.
گفتنی است این حادثه ۱۴ تن شهید به انقلاب و اسلام تقدیم کرد.