یکشنبه 09 ارديبهشت 1403 - Sun 28 Apr 2024
|ف |
| | | |
کد خبر: 333025
تاریخ انتشار: 27/بهمن/1401 - 11:31

رضاخان با مردم معترض خیلی مهربان بود +جزئیات

همه این کشتار‌ها و زندان‌ها به بهانه پیشرفت و ترقی بود، پیشرفتی که صنعت و دانشش از تهران و یک یا دو شهر بزرگ، آن‌هم به‌صورت محدود و گلخانه‌ای، فراتر نرفته بود، اما مظاهر ضد دینی‌اش با فشار حکومت، به دورافتاده‌ترین روستا‌های ایران هم رسیده بود.

رضاخان با مردم معترض خیلی مهربان بود +جزئیات

به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از [ihkYآن سال‌ها عموم خانم‌ها یا خانه‌نشین شدند یا به ناچار همراه با کسی از خانه بیرون می‌آمدند، اما همه هوای همدیگر را داشتند که مبادا چادری روی زمین جا بماند. حتی برخی از کارمندان حکومت هم، در این مبارزه همراه مردم بودند و وجدانشان اجازه نمی‌داد که به حجاب زنان مسلمان تعرض کنند.

برخی از کار کناره گرفتند و برخی چادر‌های پاره را می‌خریدند، تا به بالادستی‌ها  نشان دهند که مثلاً کارشان را به درستی انجام داده‌اند و چادر‌ها را از سر زنان برداشته‌اند! در کوچه‌ها پر از وحشت و اضطراب، چه حرمت‌هایی که شکسته نشد.

همه این کشتار‌ها و زندان‌ها به بهانه پیشرفت و ترقی بود، پیشرفتی که صنعت و دانشش از تهران و یک یا دو شهر بزرگ، آن‌هم به‌صورت محدود و گلخانه‌ای، فراتر نرفته بود، اما مظاهر ضد دینی‌اش با فشار حکومت، به دورافتاده‌ترین روستا‌های ایران هم رسیده بود.

بر اساس گزارش جوان، ده‌ها سال از روز‌هایی که استعمار تصمیم گرفته بود، تا هویت و فرهنگ دینی و بومی ایران را از بین ببرد گذشته بود، اما همچنان بیشتر مردم هویت اصیل خود را حفظ کرده بودند و تنها قله فتح شده استعمار، دربار قجر و خاندان‌های وابسته به آن بود که برخی از آن‌ها به بهانه تحصیل و کسب دانش رهسپار فرنگ شدند، اما به‌جای علم و فناوری، فرهنگ ضد دینی غرب و خودتحقیری را سوغات آوردند!

دادخواهی مردم از ظلم و استبداد شاهنشاهی تازه داشت جان می‌گرفت که انگلستان وارد ماجرا شد و در‌های سفارتش را گشود و سرانجام این انگلستان بود که توانست با کمک برخی از نیرو‌های داخلی، شعار عدالت‌خواهی مردم را به کلی از بین ببرد و حکومت استبدادی جدیدی را در ایران بنیان گذارد. قدرت رضاشاه و همفکرانش که تثبیت شد، برنامه‌های فرهنگی استعمار علیه هویت دینی و ملی ایران، تبدیل به قانون و لازم‌الاجرا گشت. علما و مردم نیز به اشکال مختلف، به‌دنبال مبارزه با سیاست‌های ضد دینی بودند.

رضاخان که قبل از پادشاهی تنها سابقه نظامی داشت، در پاسخ به خواست عمومی جامعه، مردم متحصن در مسجد گوهرشاد را با مسلسل به گلوله بست! صدای رگبار مسلسل‌ها و الله‌اکبر مردم، در همه محلات مشهد شنیده شد. کافی است پای صحبت کهن‌سالان مشهدی بنشینید، هنوز هم صدای کامیون‌های حمل پیکر شهدا را می‌شنوند، هنوز هم از بزرگ‌ترهایشان به یاد دارند که کشته و مجروح را با هم، در گودال خشت‌مال‌ها دفن کردند.

این‌ها داستان یا افسانه نیست بلکه روایت‌های ده‌ها هزار شاهد عینی این حادثه است. متاسفانه در زمان حاضر اکثر حاملان روایت‌های واقعی از آن سال‌ها از دنیا رفته‌اند، اما شبکه‌های ماهواره‌ای در این سال‌ها بی‌کار ننشسته و در راستای تطهیر پهلوی با ساخت برنامه‌های متعدد، تلاش کرده‌اند که صحنه‌ای نوستالژیک و نمایی همراه با اشتیاق را از دوران رضاخان به تصویر کشند و هیچ بحثی درباره سرکوب‌های آن دوران در این شبکه‌ها نمی‌شود.

 

مرتبط ها
نظرات بینندگان
نظرات شما