به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ، انقلاب اسلامی ایران به گواه خودی و غیرخودی نقطه عطفی در طول تاریخ است، آنجا که ملتی آزاده با راهبری رهبری فرزانه انقلابی را علیه رژیم طاغوت رقم زدند که هیمنه ظلم و ظالمان عالم را فروریخت. این انقلاب تاریخی، با پسوند «اسلامی» ضمانت تثبیت در جان و قلب ملت را گرفت و ایران طاغوتی را به ایران اسلامی تبدیل کرد. اهمیت و عمق این انقلاب نورانی آنقدر زیاد است که هر مقدار تاریخ پرافتخار آن مرور شود، باز هم جای پرداختن دارد.
انقلاب اسلامی را افراد رقم زدند، انقلابیهایی که گوش به فرمان و چشم به مشی خمینی(ره) طی روزها، ماهها و سالها تلاش موفق شدند تا انقلاب را به ثمر برسانند. یکی از این انقلابیهایی که در سالهای انقلاب در اهواز میزیسته سیدمحمدعلی پورموسوی است.
سید محمدعلی پورموسوی متولد ۱۳۳۶ در محله باغ شیخ اهواز و دانش آموخته دکترای تاریخ است که در این رشته در دانشگاه نیز تدریس میکند؛ او هماکنون عضو شورای شهر اهواز است و به بهانه سالگرد چهل و سومین بهار انقلاب اسلامی، گفتوگویی با حال و هوای انقلاب با وی ترتیب دادیم. او همچنان با شور و انرژی خاصی درباره سالهای انقلاب صحبت میکند، چنان که گویی یک تاریخ شفاهی ناطق است.
فارس: از حال و هوای روزها و سالهای منتهی به انقلاب در اهواز برایمان تعریف کنید.
پورموسوی: در آن زمان جریانها و گروههای مخالف رژیم، علاوه بر جریانهای مارکسیسم، لنینیسم و جریانهای التقاطی که در اهواز فعال بودند، گروههای اسلامی نیز در اهواز شکل گرفتند که بعضا شاخههای کشوری و حتی شهرستانی نیز داشتند، گروههایی مانند موحدین و منصورون که اصطلاحا زیرزمینی و مخفیانه فعالیت میکردند. علاوه بر اینها، جریانات مردمی در اهواز بسیار فعال بودند، از جمله جریان بازار اهواز که فعالیتهای زیادی برای انقلاب انجام میداد، همچنین جریان انجمن دانشوران که جلسات بسیار خوبی را با حضور سخنرانان مطرح کشوری برگزار میکردند و مورد استقبال مردم بودند.
فارس: خیلی از فعال بودن برخی مساجد و جلسات مذهبی اهواز در دوران انقلاب شنیدهایم، نقش مساجد در آن زمان چگونه بود؟
پورموسوی: عمده فعالیت جریانهایی که عرض کردم همچنین مساجد، فعالیتهای فرهنگی بود که به انقلاب اسلامی ارتباط پیدا میکرد و میشود گفت مبانی نظری و فکری انقلاب را تبیین میکرد. شهید بهشتی، شهید مطهری، آقای قرائتی و آقای آل اسحاق از جمله سخنرانان مطرح این جلسات بودند و البته مکتب قرآن اهواز نیز تشکلی بود که به جمع گروههای فعال انقلابی اضافه شد و آن هم پایگاهی برای فعالیتهای انقلابی بود. مساجدی چون مسجد آیتالله جزایری، مسجد چیت ساز، مسجد آیت الله شفیعی و برخی مساجد دیگر بسیار فعال و محوری بودند. همچنین مسجد و کتابخانه آیتالله بهبهانی در جذب نیروهای انقلابی بسیار موثر بودند، مساجد دیگری همچون مسجد خیری، مسجد حجت در لشکر آباد و مسجد شفیعی با محوریت خود آیتالله شفیعی نیز فعالیتهای مخصوصا فرهنگی بسیار موثری داشتند.
فارس: پس اهواز را میتوان از مهمترین شهرهای فعال انقلابی کشور برشمرد؟
پورموسوی: قطعا اینگونه است؛ جنب و جوش گروههای مختلف در اهواز در زمان انقلاب، اهواز را تبدیل به یک شهر انقلابی کرده بود و نشانههای زیادی گواه این مدعا است. در پیروزی انقلاب اسلامی بحثهای فرهنگی را بسیار مؤثر میدانم و از این بابت در اهواز فعالیتهای شاخصی انجام میشد که پیشتر به برخی اشاره کردم، جالب است بدانید جریانات دیگر در رژیم گذشته همچون جریانهای روشنفکری، جریانهای باستانگرایی برای خمودگی و پژمردگی نسل جوان بهشدت فعال بودند که در اهواز هم خیلی فعالیت میکردند، یک کار جدی که در انقلاب انجامشده این است که یک گروه بزرگی از آن جریان را توانستیم به انقلاب اسلامی اضافه کنیم و اصطلاحا جذب کنیم. بهعبارتی اهواز و اهوازیها، شاگرد ممتاز کلاس انقلاب اسلامی بودند.
فارس: در بین دانشآموزان و دانشجویان در چند ماه منتهی به پیروزی انقلاب، آیا تحرکات انقلابی خاصتری دیده میشد؟
پورموسوی: قبلاز انقلاب در هر کلاس معمولا دو یا سه نفر مسائل انقلاب را پیگیر بودند که بهرغم فشارهای ساواک، آن افراد هم در مدارس دخترانه و هم پسرانه همدیگر را بسیار زود پیدا میکردند. جریان روشنفکری در مدارس و دبیرستانها قویتر بود و جریانات لهو و لعبی که شاه به وسیله آن قصد داشت جوان را مشغول بکند بسیار فعال بودند و اینها در کنار همدیگر هر کدام کارکرد متناسب خودش را داشته، ولی نیروهای مذهبی همدیگر را بسیار زود پیدا و ارتباط برقرار میکردند و در کلاس درس هم معمولا مشخص بود که چه کسانی مذهبی و انقلابی هستند.
در دوره قبل از انقلاب این جوانهای دبیرستانی و دانشگاهی بودند که به تناسب جایگاه خود، فضای مورد نیاز فکری و تبیینی پیشاز انقلاب را پر میکردند. قبلاز انقلاب، جهاد تبیین یک چیز واقعی بود که ازقضا دانشآموزان و دانشجویان انقلابی نسبت به آن احساس مسؤولیت داشتند، بهعنوان مثال از بعضی موضوعاتی که شاه ترویج میکرد جلوگیری میکردند و نسبت به ترویج نماز و حجاب بسیار تلاش میکردند.
با این شرایط عمده نیروهای و خانوادههای مذهبی گذرشان به دباغخانه ارشاد افتاده بود و زهر چشمی از ساواک دیده بودند. ساواک عدهای از دختران را به دلیل حجاب مورد مؤاخذه سنگین قرار میداد و از خانواده آنها التزام یا تعهد میگرفت اما این جریان، جریانی بسیار قوی بود و به مسیر خودش ادامه داد.
فارس: بهطور مصداقی رفتار ساواک با تحرکات انقلابی چگونه بود؟
پورموسوی: مواردی را قبلتر گفتم، اما بعنوان مثال در دبیرستان خودمان گروه بسیار زیادی را دستگیر کردند و مورد شکنجه قرار دادند به دلیل اینکه یک اطلاعیه سیاسی را یک گروه مارکسیست میان کتابی گذاشت و این کتاب دست به دست شده بود تا همه این اطلاعیه را بخوانند و سختگیری در حدی بود که تمام کسانی که این کتاب را خوانده بودند، دستگیر کرده و مورد شکنجه قرار دادند. یا گاهی شخصی انشایی مینوشت که به دلیل اینکه طعنه یا کنایهای در متن بود توسط معلمی که عضو ساواک بود مورد اذیت قرار میگرفت.
فارس: اگر بخواهید شبکه یا افرادی را نام ببرید که هسته مرکزی فعالان انقلابی اهواز بودند و با هم ارتباط داشتند، چه پاسخی میدهید؟
پورموسوی: قبلاز انقلاب، مؤثرترین مجموعهای که انقلاب را در اهواز هدایت میکرد مسجد جزایری و بچههای آن بود که البته این مجموعه در جنگ هم بعداً افتخارآفرین بودند.
فارس: شخص آیتالله جزایری هم فعال بودند؟
پورموسوی: بله و در خیلی از موضوعات انقلابی پیشتاز بودند، مثلا هنگامی که حضرت امام برای تامین سوخت کشور، گروهی را به اهواز فرستاد تا با اعتصابیون نفت مذاکره کند، آیتالله جزایری در اینموضوع هم نقش اصلی را ایفا کردند.
فارس: فعالیتهای انقلابی در اهواز، منحصر به اقشار(چه از نظر صنفی یا سطح فرهنگی و اقتصادی) خاص بوده یا از همه اقشار بودند؟
پورموسوی: همه اقشار بودند، حتی خانوادههای ارتشیها هم بودند، اما آموزش و پرورش و بازاریها جزو نیروهای پیشتاز در انقلاب اسلامی بودند، ادارات و کارخانجات نیز بعضا بسیار خوب درخشیدند. اما جامعه زنان نیز نقش بسزایی داشتند و مجموعهای که در زینبیه اهواز و عصمتیه فعال بودند کارکرد بسیار موثری در آن دوران نشان دادند که باعث روشنگری در بین بانوان بود.
فارس: یکی از خاطرات شاخص و جالب خود از روزهای انقلاب را بفرمایید
پورموسوی: بیتردید ماجرای چهارشنبه سیاه اهواز که در ۲۷ دی ماه ۵۷ رخ داد، از یادم نمیرود؛ چهارشنبه سیاه روزی بود که نیروهای ارتش شاه و همچنین ساواک به خیابان ریختند و با نیروهای انقلابی درگیر شدند و به سوی مردم بهطور کور و بیهدف تیراندازی کردند و جنگ و گریز وسیعی بین جوانان انقلابی و اینها رخ داد که یک روز طول کشید که متاسفانه در این بین مردم و بچههای خردسال نیز شهید شدند.
آن روز دو جلسه سخنرانی بود و دو گروه شدیم، گروهی به دانشگاه رفتند و گروهی به حسینیه اعظم. سخنران دانشگاه آقای خزعلی و سخنرانی حسینیه اعظم آقای پیشوایی بود، ما به حسینیه اعظم رفتیم و هنگامی که درگیری زیاد شد من و برادرم در منطقه مرکزی شهر از صبح تا غروب از این کوچه به آن کوچه میدویدیم و با پرتاب سنگ با نیروهای طاغوت مقابله میکردیم.
آنجا صحنههای بسیار جالبی از اتحاد مردم در اهواز میدیدیم و هر شخص ناظری میتوانست ببیند که چطور جوانها متحدانه دفاع میکردند. دربهای خانهها به روی جوانان باز بود و به آنها پناه میدادند. یادم میآید وقتی به یکی از این خانهها پناه بردیم دیدیم صاحبخانه خودش ارتشی است که هم قطارهایش آن حادثه را آفریده بودند ولی اینها به جوانها پناه داده بودند.
صحنههای زیبایی بود که گاهی صدای تیر میشنیدی، صدای نارنجکهای دستی که بچهها درست میکردند و سلاح ما آنجا سنگ بود که به سمت ارتشیها پرت میشد. آن روز روز تلخ و درعینحال بزرگی بود روزیکه اهواز در مقابل ارتش شاه ایستاد و آنها را سرافکنده کرد.
فارس: با توجه به اینکه سالهای بعد از انقلاب تا الان در ردههای مختلف مدیریتی مسوولیت داشتید و خدمت کردید رفتار و عملکرد مدیران ما در این 44 سال چقدر به آرمانهای امام و انقلاب نزدیک بود و چقدر باید نزدیکتر شود؟
پورموسوی: ما خیلیخوب شروع کردیم امسال من در جایی به مناسبتی سخنرانی داشتم و گفتم ما انقلاب را خیلیخوب و با قدرت شروع کردیم منتها کمکم انگار طنابها شل شد و انرژیها تحلیل رفت.
اوایل انقلاب برای اینکه کسی مسوولیت بگیرد با آن دعوا میکردیم، برای اینکه کسی جبهه نرود و در اداره کار کند، یقه آن را میگرفتیم. مثلا شهید حمویی در دفتر فرهنگی کار میکرد اما به جبهه رفت و شهید شد. شهید مرعشی در استانداری مسوولیت داشت و به کار ایشان نیاز بود و مسؤولان از جبهه رفتن ایشان ناراضی بودند.
ما با این فضا و نگاه شروع کردیم و اینها بچههایی بودند که حماسه آفریدند و جنگ را بردند ولی بعداً جریاناتی ایجاد شد مثل دوران سازندگی که یکی از زشتترین دورههایی است که به لحاظ مسوولیتی در ایران اتفاق افتاد. زشت از جهت اینکه ترویج میشد افراد دنبال اقتصاد بروند دنبال مالاندوزی وضع زندگی لوکس و اشرافی بروند. حتی موضوعاتی مثل ترویج جلوگیری از ازدیاد نسل یک چیز رسمی شده بود و یک زندگی غربگرایانه بسیار بد را ترویج میکردند.
با این حال بهنظر من انقلاب، تأثیر خودش را عمیقا در ایران ایجاد کرد که امام میگوید انفجار نور بود یعنی نور آمد و پاکی و طهارت و نکاحت و نزاهت ایجاد کرد. شما ببینید در جنگ هم بسیار درخشان عمل کردیم، صدام را اول زمینگیر و بعد شکستیم. باز هم میگویم ما خوب شروع کردیم اما نتوانستیم راه امام را خوب ادامه دهیم.
این مطلب که عرض کردم در فرمایش رهبر انقلاب نیز آمده که ما انقلاب کردیم و انقلاب اسلامی تشکیل شد اما دولت انقلابی تشکیل نشد. ما دولتی در طراز انقلاب اسلامی نداشتیم. اما با اینوجود جریان حق، جریان قاهر و پیروزی هست و خداوند این را تضمین کرده برای همین میگویند باطل جولان میدهد ولی آنچه که پیروز میشود جریان حق است. با وجود تمام کاستیها، به قول حضرت امام که میگوید ما قلههای استراتژیک عالم را فتح خواهیم کرد، معتقدم این جریان انقلاب اسلامی بر تارک بسیاری از این قلههای استراتژیک که امام تعریف کرده بود، با رهبری حضرت آقا دارد میدرخشد.
عرض من این است که خوب شروع شد ولی از انقلاب واقعی و آرمانهای تبیین شده حضرت امام تا حدی فاصله گرفتیم که از این جهت باید با توجه بیشتر به منویات مقام معظم رهبری انقلاب را به جایگاه اصلیاش برگردانیم. برخی روشها و فرآیندها باید اصلاح شود. کارها باید به مسیر اصلی خودش برگردد تا این درخشندگی و عظمت انقلاب که الان چشم دنیا را کور کرده، چندین هزار برابر باشد.