پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403 - Thu 02 May 2024
  • نحوه رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی اعتمادی به آمریکا است/ جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل را بدانند/ دیدار تیم ملی والیبال دانش‌آموزی ایران با رهبر انقلاب+فیلم

  • حزب‌الله با رگبار موشکی حمله ارتش اسرائیل را تلافی کرد

  • جنایات کومله به‌روایت تنها معلم بازمانده «برده‌سور»

  • فرمانده نیروی هوافضای سپاه: عملیات «وعده صادق» نکات پنهان زیادی دارد/آمریکایی‌ها گفته بودند دخالت نمی‌کنیم اما کردند+ فیلم

  • مانور عجیب روی کاهش نقدینگی

  • استایل گران قیمت بهاره رهنما

  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود

  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخر به مادرش+ عکس و فیلم

  • زندگینامه شهید مرتضی مطهری، معلمی بزرگ و برگزیده

  • تجارت خاموش گلرنگ با «افعی تهران» در شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور +عکس

  • تصمیم‌گیری سلیقه‌ای عربستان در افزایش سهمیه حج+ عکس

  • پلیس در حال انجام وظیفه/ به ترک فعل ۳۲ دستگاه مسئول درباره حجاب رسیدگی خواهد شد؟+ فیلم

  • افزایش ۴۰ درصدی حقوق بازنشستگان از پایان اردیبهشت

  • امکان آزادی مشروط بابک زنجانی وجود دارد ؟

  • دلالت‌های مهم قانون H.R.815 برای ایران

  • جزئیات جدید درباره کاهش ساعت کاری ادارات

  • زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بی‌سابقه بود

  • روند خوب تولید؛ توقف فروش رسمی/ خودروهای تولیدی کجا هستند؟

  • ماجرای زمین خوردن شهید خرازی و روضه زنده

  • با خانواده توماج صالحی آشنا شوید+عکس‌ و فیلم

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 313180
    تاریخ انتشار: 24/شهريور/1401 - 12:21

    مشهورترین شهید کربلای ۵ چگونه به شهادت رسید؟

    در حدود بیش از ۷۰ روز تداوم عملیات کربلای ۵ (از ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ تا نوروز سال ۶۶) چیزی در حدود ۸ هزار نفر از رزمندگان دفاع‌مقدس به شهادت رسیدند.

    مشهورترین شهید کربلای ۵ چگونه به شهادت رسید؟

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» آمار فرماندهان شهید این عملیات نیز جالب توجه است. در خلال عملیات کربلای ۵ تعداد زیادی از فرماندهان واحدهای مختلف سپاه نیز شهید شدند که در میان آنها نام‌هایی چون اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر ۹ بدر، حجت‌الاسلام عبدالله میثمی مسئول دفتر نمایندگی امام در قرارگاه خاتم (ص) و شهیدحاج حسین خرازی به چشم می‌خورد.

    در این میان شاید بتوانیم حاج حسین خرازی را شهیرترین فرمانده شهید عملیات کربلای ۵ بدانیم که در مراحل پایانی این عملیات و به تاریخ هشتم اسفندماه ۱۳۶۵ در شلمچه آسمانی شد.

    در گفت‌وگویی که با سردارسیداحمد موسوی از همرزمان شهید خرازی انجام دادیم، خاطره نحوه شهادت وی را مرور می‌کنیم.

    فرمانده میدانی

    شهیدخرازی فرمانده میدانی بود. یعنی خودش دوشادوش نیروهایش در خط مقدم حضور می‌یافت. از آن دست فرماندهانی که خودش جلو می‌رفت، بعد از نیروها می‌خواست پشت سرش بیایند. به همین خاطر همیشه احتمال مجروحیت یا شهادت حاج‌حسین خرازی می‌رفت. حتماً می‌دانید که یکی از دست‌های حاج‌حسین خرازی در عملیات خیبر قطع شد. جانبازی ایشان در آن عملیات معروف است. بسیاری از تصاویر برجای مانده از شهیدخرازی نیز با همین دست قطع‌شده موجود است.

    در عملیات خیبر صبح روزی که قرار شد لشکر خط‌شکن امام حسین (ع) از طلائیه وارد عمل شود، حاج‌حسین شخصاً جزو اولین نفراتی بود که در منطقه حضور پیدا کرد. حضور ایشان در حالی صورت می‌گرفت که هنوز بچه‌های ما خط خودی را تشکیل نداده بودند و در منطقه خطرات زیادی وجود داشت. در آن لحظه من در چند متری ایشان بودم که ناگهان گلوله خمپاره‌ای به نزدیکی‌شان اصابت کرد و بی‌سیم‌چی همراه ایشان به شهادت رسید و خودش هم بشدت مجروح شد. طوری که بخاطر شدت جراحات وارده و همینطور قطع‌شدن دستش ابتدا فکر کردم حاج‌حسین به شهادت رسیده است اما عمرش به دنیا بود و خدا خواست آنقدر زنده بماند و خدمت کند تا اینکه در کربلای ۵ آسمانی شود.

    لحظه شهادت

    عملیات کربلای ۵ در دی‌ماه ۱۳۶۵ آغاز شد اما چند مرحله داشت و با سماجتی که دشمن نشان می‌داد، بسیار طولانی شد. تقریباً تا اواخر سال ۶۵، عملیات ادامه یافت و تا آخرین روزها نیز رزمندگان شهدایی را تقدیم کردند. چنانکه خود حاج‌حسین در مراحل پایانی عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. قسمت بود که من هم در مجروحیت ایشان در عملیات خیبر کنارش باشم و هم در لحظه شهادتش در کربلای ۵.

    روز هشتم اسفندماه ۱۳۶۵ همراه شهیدخرازی در شلمچه بودیم. خط مقدم چندصد متر از ما جلوتر بود اما خمپاره‌های دشمن مرتب منطقه‌ای را که ما در آن قرار داشتیم هدف قرار می‌دادند. شهیدخرازی یک اخلاقی که داشت، همیشه دغدغه نیروها را داشت و خیلی وقت‌ها خودش شخصاً غذای نیروها و امکاناتشان را تأمین و مهیا می‌کرد. آن روز هم شهیدخرازی از بی‌سیم متوجه شد که به دلیل نرسیدن آذوقه و مهمات به بچه‌های حاضر در خط مقدم، آن بچه‌ها در مضیقه و سختی هستند. خیلی ناراحت شد و از ما خواست به سرعت خودرویی را برای فرستادن غذا به نیروهای خط مقدم آماده کنیم. قبل از آنکه ماشین از راه برسد، ایشان بخشی از وصیتنامه‌اش را داخل سنگر برای ما خواند. یادم است که گفت دوست دارد نام فرزندش که هنوز متولد نشده بود؛ اگر پسر است مهدی و اگر دختر است زینب باشد و او را با نان و رزق حلال بزرگ کنند. حالتش عجیب بود. حتی گفت که از خدا شهادت خواسته و می‌خواهد بدون اینکه زخمی بشود، مستقیماً به شهادت برسد. در همین حین خبر رسید که راننده موردنظر با خودرویش بیرون سنگر ایستاده است؛ این را هم بگویم که حاجی خواسته بود راننده ماشین آذوقه قبل از رفتن به خط مقدم کنار سنگر فرماندهی بیاید و با حاجی صحبت کند. حاج‌حسین که از سنگر بیرون رفت، ما هم دنبالش رفتیم. لحظات کوتاهی با راننده حرف زد. گفت که اگر احساس می‌کند رساندن آذوقه به خط مقدم برایش خطر دارد، سوئیچ را بدهد تا خود حاجی آن را برساند. راننده هم گفت که هیچ ترسی از این کار ندارد و خودش داوطلب شده تا به بچه‌های خط مقدم کمک‌رسانی کند. در همین لحظه یک گلوله خمپاره کنارشان منفجر شد. حاج‌حسین همان لحظه به شهادت رسید و راننده هم به نظرم روز بعد از آن شهید شد.

    نظرات بینندگان
    نظرات شما