یکشنبه 09 ارديبهشت 1403 - Sun 28 Apr 2024
|ف |
| | | |
کد خبر: 305207
تاریخ انتشار: 23/تير/1401 - 10:58

وصیت شهید: چگونه زیستن را از فاطمه(س) بیاموزید

ای خواهرانم شما از زن نمونه اسلام فاطمه(س) چگونه زیستن را بیاموزید و زحماتی که برایم کشیده‌اید و تحمل کرده‌اید ببخشید و مرا حلال کنید و از همسایگانم و دوستانم می‌خواهم که مرا حلال کنند و ببخشند.

وصیت شهید: چگونه زیستن را از فاطمه(س) بیاموزید

به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» احمد باباکمال متولد دوم فروردین 1342، در شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش راضیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. یازدهم اسفند 1362، در طلاییه بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده محمد هلال بن علی (ع) زادگاهش واقع است.

در ادامه وصیت نامه این شهید بزرگوار را می خوانید:

 بسم اللّه الرحمن الرحیم

ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص
خدا آن مؤمنانی را که در صف جهاد در مقابل کافران مانند سد آهنین همدست و پاسدارند دوست می‌دارد.

با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت این آخرین ذخیره الهی و نایب برحقش امام خمین، روح خدا،‌ پیرجماران و قلب تبنده مستضعفین جهان و رحمت خدا بر ارواح طیبه پاک تمام شهدای اسلام از بدر و احد تا کربلای ایران و سیدالشهدای ایران شهید مظلوم دکتر بهشتی و با سلام به شما امت شهیدپرور وصیت‌نامه خود را آغاز می‌کنم.

سپاس و منت خدای را که لیاقتی عطا فرمودند در جهاد اصغر که امیدوارم مقدمه‌ای باشد برای جهاداکبر شرکت کردم و ازخدای تبارک و تعالی مسئلت می‌کنم تا من را از اشخاصی که در مقام ربوبیت معرفت پیدا کرده‌اند قرار بدهد و شکر آن خدایی را که می‌فرماید آنان‌که به دین اسلام گرویدند و از وطن هجرت نموده‌اند و در راه خدا جهاد کرده‌اند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آن‌ها بخشاینده و مهربان است. الهی به لطف تو بود که از ظلمات و قله‌های سقوط به دره‌هایی که منجر به هلاکت نفس می‌شود رهایی‌ام دادی و نجاتم دادی.
 برادران،‌ این زمانه، روزهای مهذب ساختن نفوس است و ارتفاع به کمال و سپس رجعت به سوی خدا، هان ای امت حامیان خمینی در جایی‌که یازده تن از ائمه ما به درجه رفیع شهادت رسیدند. ناگوار است بر من که با لفظ بگویم که پیروان آن‌ها هستم ولی در عمل نباشم و در بستر بمیرم. الهی شکر که من را در زمره برادران حزب‌الهی که در لشکر جندالله و در جهاد فی سبیل‌ الله که هم‌چون جبال استوار و بنیان مرصوص وارد شده‌اند قرار دادی وبا سرخی خون خود لوح تاریخ را رنگین کرده که در آن صفحه نوشته شده که خط سرخ شهادت،‌ خط سرخ محمد(ص) و آل‌محمد(ص) می‌باشد و هم‌چنان ادامه خواهیم داد تا در رکاب حضرت مهدی با کفار جهان به جنگ پرداخته و در صبح جمعه در بیت‌المقدس به نماز بپردازیم.

آری ای برادران اگر بر تاریخ این رادمردان الهی و رجال با هدف، هم‌چون امام حسین(ع) نگاهی کنم و با بصیرتباز می‌بینم که چگونه درس شهادت و شجاعت و از خودگذشتگی و صبر و بردباری می‌دهند به پیروانش می‌آموزد که در راه هدف چگونه باید استقامت ورزیده و سر را در کف گرفت و هزاران ناملایمات را تحمل باید کرد تا طومار فساد ستمگران و شرک و نفاق را درهم پیچید و جهان هستی را الهی کرد.

آری این‌چنین است که انسان‌ها از زمان تولد پا در امتحان می‌گذارندکه نتیجه امتحان آن‌ها را روز قیامت به آن‌ها می‌دهند پس ای خدا از تو می‌خواهم که مرا در صحنه قیامت در صف عاشقانت قرار بدهی.

ای امام علی(ع) اگر مظلوم و تنها بودی ، ای امام حسین(ع) اگر مظلوم بودی و یارانت رفتند و 72 نفر بیشتر باقی نماند، اینک ما پیروان راه سرخت با یاری خداوند یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح به دست گرفته و با عزمی آهنین به یاری فرزندتان امام خمینی به پا خیزیم و از آن‌ها که بر شما سد راه حق کردند و پیمان شکستند انتقام می‌گیریم.

شیعیان – مسلمانان، ‌به پا خیزید تا جبران کوتاهی و تنهایی‌‌هایی که بر امام علی(ع) و امام حسین(ع) و دیگر ائمه رفته است جبران کنیم.

شما ای مزدوران ملحد بعثی، جیره‌خوار شرق و غرب، شما اگر فکر می‌کنید که راه قبور ائمه‌اطهار را بر ما بسته‌اید امام حسین(ع) زوار ندارد، دیگر نمی‌توانید که عقیده‌مان و فکرمان را سد کنید و دراه عقیده‌مان به جهاد می‌پردازیم و از اهداف عالیه مقدس آن‌ها حراست می‌کنیم و اگر باقی بودن هدف آن‌ها که جز اسلام نمی‌باشد با ریختن خون ما انجام می‌گیرد ما را هزاران مرتبه بکشید و بسوزانید و زنده کنید باز دست از دین‌مان برنخواهیم داشت ولی بدانید که اگر با شهادت نور حق خاموش می‌شد، پس چرا مظلومیت امام و زنده کنید باز دست از دین‌مان برنخواهیم داشت ولی بدانید که اگر با شهادت نور حق خاموش می‌شد، پس چرا مظلومیت امام حسین(ع) و حسین(ع) تاکنون در جهان می‌درخشد و اینک هنگامه خونین به پا کرده است.

ای امت اسلامی بیاموزید و به دیگران و نسل‌های آینده بگویید که امام خمینی گام‌های استوار خود را جای گام جد بزرگوارش اباعبدالحسین(ع) می‌گذارد و خروشان و جوشان به سوی هدف پیش می‌رود و می‌گوید تا بانک لا اله الا الله و محمد رسول‌الله و علی ولی‌الله در جهان طنین بی‌افکند مبارزه هست و در هر کجا مبارزه باشد ما هستیم.

ای امت قهرمان خطر زمان ما را تهدید خواهد کرد که دست از روحانیت مقدس و ولایت‌فقیه که به حق وارث انبیاء می‌باشند و از آن‌ها به ارث برده‌اند. آن زمان گاهی به غرب و گاهی به طرف شرق کشانیده خواهیم شد و خاک ذلت بر سر خواهیم کرد پس جدا شدن از روحانیت همان و به هلاکت رسیدن همان پس کوشا باشید که دست از این ستارگان فروزان برندارید که رمز موفقیت و پیروزی در این دنیا و در آن دنیا در این راه است.

این ملت قهرمان همت خود را وسیع کنید و با همت وسیع و قدرتمندتان پرواز کنید به سوی جبهه‌ها و در آن‌جا از خدا بهترین مرگ را که آرزوی پیامبران و ائمه ما بوده بخواهید و به لقاء الهی برسید.

پدرم، مدتی است که کاروان در حرکت است و مسیر این قافله کربلاست و افراد آن پرچم قرمز به دست دارند که گاهی به این کاروان می‌رسیدم و گهی عقب می‌ماندم، آن موقعی را که در آران بودم حسرت آن را می‌خوردم که دیگر آیا سعادتی نصیبم خواهد شد که به کاروان برسم و ملحق بشوم یا نه، اینک دوباره رسیدم، این را می‌خواهم بگویم که این شما بودی که چنین فرزندی را با چنین عقیده‌ای پرورش دادی ای پدرم هر موقعی که به رخسار چهرة شما نگاه می‌کردم بر صورت برافروخته‌ات و زحمات و رنج‌هایی که برای من کشیدی احساس شرمندگی و خجالت می‌کردم و سرم را پایین می‌انداختم و امیدوارم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید و دعا کنید که خداوند گناه مرا ببخشد.

ای مادرم، این را می‌دانم که می‌خواستی داماد کنی ولی این جمله را بگویم که نسیمی از غرب و جنوب ایران وزید مرا نجوا می‌کرد و می‌گفت برخیز که معشوقه‌ات آن‌جاست مادر عزیزم می‌دانم که تنها فرزند پسر برای شما می‌باشم و با شهید شدن من احساس ناراحتی نمی‌کنید و اگر می‌خواهی گریه کنی گریه کن بر امام حسین(ع)،‌ مادرم زحمات فراوانی برایم تحمل کردی که زبان ندارم معذرت‌خواهی کنم خود می‌دانی ولی دعا کن خدا گناه مرا ببخشد و مرا ببخش و حلال کن.

ای خواهرانم شما از زن نمونه اسلام فاطمه(س) چگونه زیستن را بیاموزید و زحماتی که برایم کشیده‌اید و تحمل کرده‌اید ببخشید و مرا حلال کنید و از همسایگانم و دوستانم می‌خواهم که مرا حلال کنند و ببخشند.

                                 (خدایا خدایا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار)

والسلام علیکم
تاریخ: 02/ اسفند/ 62

مرتبط ها
نظرات بینندگان
نظرات شما