چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 - Wed 08 May 2024
  • لحظۀ تصادف امام‌جمعۀ شهر بلوک جیرفت/فیلم

  • حماس با طرح قطر و مصر برای آتش‌بس موافقت کرد

  • انتشار سند جدیدی که نشان می‌دهد، مادر نیکا شاکرمی حدس‌هایی درباره احتمال خودکشی دخترش می‌زده است+ عکس

  • از سوءاستفاده صهیونیست‌ها و عناصر ضدانقلاب از اقلیم کردستان علیه ایران جلوگیری کنید

  • زمان اعزام حجاج بیت الله الحرام مشخص شد

  • با توجه به حوادث غزه حج امسال حج برائت است / آنچه در غزه اتفاق می‌افتد در تاریخ می‌ماند

  • صفحات سلبریتی‌ها طرح نور مجازی می‌خواهد

  • نویسنده گزارش جعلی بی‌بی‌سی چه کسی است؟+ عکس

  • نگاه واقع‌گرایانه به آسیب‌های اجتماعی داشته باشید/ مسئولان منفعل توبیخ می‌شوند

  • رونمایی از مدارک فساد پسر معاون اول سابق قوه قضائیه

  • سناریو جنجال‌سازی برای شهرداری تهران+ عکس و فیلم

  • کار بچگانه ابراهیم هادی که عملیات را نجات داد

  • اعتراف روزنامه غربگرا: ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است

  • جزییات سه پیشنهاد ارزی فعالان معدنی به دولت/ ارز را نیمایی می دهیم

  • تصمیمی که استقلال را نجات داد+ عکس

  • موشک‌های ایرانی کشورهای عربی را بر سر عقل آورد؟+ عکس و فیلم

  • سال کشته‌سازی؛ «ترانه»ای که به «نیکا» ختم شد+ عکس و فیلم

  • برخورد قانونی با معلم بلاگرها در مدارس

  • حجاب‌استایل‌های ضدحجاب!

  • تمهیدات شورای نگهبان برای انتخابات الکترونیک/ آخرین وضعیت لایحه عفاف و حجاب

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 286295
    تاریخ انتشار: 04/اسفند/1400 - 23:30

    گفتگوی ویژه سید حسن نصرالله به مناسبت سالگرد شهادت سیدعباس موسوی

    سید حسن نصرالله؛ دبیرکل حزب الله لبنان، در گفتگویی ویژه به مناسبت سالگرد شهادت سیدعباس موسوی دبیرکل سابق این حزب، به جنبه های مختلف زندگی و مبارزات این شهید پرداخت.

     گفتگوی ویژه سید حسن نصرالله به مناسبت سالگرد شهادت سیدعباس موسوی

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از ایسنا، سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان، شامگاه امروز (چهارشنبه)، در مصاحبه‌ای با شبکه «المنار» خاطراتی از زندگی شهید «سید عباس الموسوی» دبیرکل سابق این جنبش روایت کرد.

     نصرالله گفت: پیکر سید عباس موسوی رفت؛ اما روح، اندیشه، فرهنگ، برادران، دوستان، شاگردان، خانواده و تمام کسانی که راه او را ادامه دادند، همچنان هستند.

    به گزارش العالم، وی خاطرنشان کرد: من با سید عباس موسوی در شانزدهم یا هفدهم دسامبر سال ۱۹۷۶ در نجف اشرف آشنا شدم، شهید شیخ علی کریم که با او آشنایی داشتم من را با سید عباس الموسوی در نجف اشرف آشنا نمود.

    آشنایی با شهید موسوی

    وی خاطرنشان کرد: من با سید عباس موسوی در شانزدهم یا هفدهم دسامبر سال ۱۹۷۶ در نجف اشرف آشنا شدم، شهید شیخ علی کریم که با او آشنایی داشتم من را با سید عباس الموسوی در نجف اشرف آشنا نمود.

    دبیرکل حزب الله لبنان ادامه داد: زمانی که به نجف رسیدم، شانزده‌ساله بودم. اولین بار بود که به خارج از لبنان سفر می‌کردم. به همراه سید عباس الموسوی با سید محمد باقر صدر (قدس) دیدار کردم پس از آنکه به خانه‌اش رفتیم. سید محمد باقر صدر چند سؤال از من درباره لبنان و تحصیلم پرسید و از سید عباس الموسوی خواست که تمام امور مربوط به محل سکونت، معیشت و تحصیلم را انجام دهد. کمی پول نیز به من داد.

    وی یادآور شد: سید عباس الموسوی بسیار باهوش بود. او در کار و تحصیلش جدی بود. سید عباس طلبه‌ای بسیار سخت‌کوش بود و وقتی برای تلف کردن نداشت. در اولین سفر او به نجف، برخلاف عادت طلبه‌ها، سه سال به صورت مستمر در آنجا ماند. سید عباس الموسوی مسئولیت گروهی از طلبه‌ها را برعهده گرفت. از شانس خوب، در کنار منزل او یک مدرسه بود که من را به یکی از اتاق‌های آن مدرسه برد و در آنجا اسکان داد.

    دبیرکل حزب الله لبنان درخصوص نحوه تدریس شهید موسوی گفت: سید عباس زمانی که درس می‌داد، روز بعد همان مسائل را تکرار می‌کرد. در اولین سال تحصیل در نجف با او هیچ روز تعطیلی در کار نبود. آخر سال تحصیلی با سید بدون مبالغه برابر با سه سال [کامل] بود از نظر روزها و درس‌ها جدیت در تحصیل. سید عباس همیشه و هر روز از طلبه‌ها درباره خورد و خوراک و امورشان می‌پرسید؛ تمام امورشان. او در نجف اشرف برای طلابش هم پدر بود و هم مادر.

    وی در ادامه بیان کرد: سید عباس حدود سه کیلومتر را برای درس و زیارت حرم امیرالمؤمنین (ع) پیاده می‌رفت. ما با سید عباس با پای پیاده برای زیارت به کربلا رفتیم. بعد از آنکه دستگیری‌ها آغاز شد و سید عباس برای دعوتگری به لبنان رفته بود، مقامات صدام درباره او می‌پرسیدند. به سید خبر دادیم که مقامات صدام به دنبال او هستند و او نباید به نجف بازگردد تا دستگیر نشود.

    سید حسن نصرالله همچنین گفت: مقامات صدام به مدرسه ما آمدند و طلاب را بردند؛ اما ما به زیارت امیرالمؤمنین رفته بودیم و این ما را از دست آن‌ها نجات داد. پس از بازگشت از نجف به منزلشان در الشیاح رفتیم و پرسیدیم چه باید بکنیم.

    در حال تکمیل...

    نظرات بینندگان
    نظرات شما