به گزارش حامیان ولایت میخواستم به بهانه حملات اخیر به محمود کریمی مطلب جدیدی بنویسم، یادم افتاد سه سال قبل وقتی که میثم مطیعی در شعر نماز عید فطر به مسئولین اشرافی و ناکارآمد تاخت و به او هجمه های زیادی شد، مطلبی نوشته بودم که بازنشرش برای امروز کافی است. فقط کافی است بجای نام مطیعی، کریمی را جایگزین کنید چون منطق دعوا، همان است و فرقی نکرده:
ساده انگاری است اگر تصور کنیم تمام حملات به میثم مطیعی؛ صرفا به خاطر شعر حماسی و انتقادی او در مصلی بوده؛ این حملات ادامه همان حملاتی است که پیش از این حاج منصور ارضی، محمود کریمی، عبدالرضا هلالی و بسیاری دیگر از مداحان اهل بیت را نشانه رفته بود.
اما این حملات؛ حتی مداحان را نیز نشانه نگرفته، بلکه یک گام آنطرف تر "قدرت اجتماعی" و "بدنه اجتماعی هیتهای مذهبی" را هدف گرفته؛ همان چیزی که جریان روشنفکری در آن ضعف دارد و برای جبران آن (نداشتن پایگاه اجتماعی در هیات های مذهبی) تلاش میکند تا اولا این نقطه قوت جریان انقلابی را به هر بهانه ای زیر رگبار حمله قرار دهد و ثانیا با استعانت از سلبریتی ها آن را جبران کند.
اما این دعواها رونمایی سطحی و ساده از دعوای عمیق تری است که سالهاست بین جریان انقلابی با لیبرال ها در جریان است و در این دعوا آنها هر آنچه رنگ و بوی "دین" داشته باشد را میزنند؛ روزی مداحان سوژه میشوند و روزی دیگر علما؛ روزی طلاب و روز دیگر نهادهای انقلابی، روزی مدافعان حرم و روزی دیگر حتی هنرمندان و ورزشکارانی که حامل نمادی از گزاره های دینی_انقلابی در رفتارهای اجتماعی خود باشند.
خلاصه آنکه در این میان دعوای اصلی بر سر چیز دیگری است؛ هر آنچه ایمان مردم را تقویت و جامعه را "دینی" تر کند، و برای این هدف چه کاری آسان تر از هجمه به "نمادهای اجتماعی" هر آنچه که بوی "دین" بدهد؟
منبع : حامیان ولایت