حسین باستانی، تحلیلگر ارشد شبکه بی بی سی فارسی، بعد از دیدار مقام معظم رهبری با برخی از دانشجویان کشور و نمایندگان تشکلهای علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و صنفی آنها، یادداشتی را در وب سایت بی بی سی و کانال تلگرامی خود با تیتر" آیت الله خامنهای با چه استنادی منکر مسئولیت خود در برجام شده؟" را منتشر کرد.
جام نیوز، ضمن اشاره به موارد استدلالی باستانی در این یادداشت، با اشاره به مستندات، غیر واقعی بودن ادعاهای او و شبکه بی بی سی را بیان می کند.
در این یادداشت آمده است:
رهبر جمهوری اسلامی گفت: "نامهای که دربارهی برجام نوشته شد و شرایطی که ذکر شده که در این صورت تصویب میشود را ببینید. منتها اگر این شرایط اجرا نشده، وظیفه رهبری این نیست که وارد بشود." او تاکید کرد: "آنطور که برجام عمل شد، من خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به رئیسجمهور و وزیر خارجه گفتیم و تذکر دادیم." منظور آقای خامنه ای از "شرایط" تصویب برجام، بهوضوح نامه ۲۹ مهر ۱۳۹۴ است: زمانی که رهبر جمهوری اسلامی، دو ماه و نیم بعد از تصویب برجام در شورای عالی امنیت ملی، فرصت داشت که نظر نهایی خود را در مورد توافق هستهای اعلام کند.
در این بخش از یادداشت، فقط به تاریخ نامه اشاره شده در حالی که توجه به متن نامه و نحوه شروع آن بسیار مهم و قابل توجه است.
رهبر انقلاب اسلامی در تاریخ 29 مهر 1394 خطاب به رئیس جمهور و جایگاه دیگر ایشان یعنی ریاست شورای عالی امنیت ملی می فرمایند:
جناب آقای روحانی
رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیّت ملّی (دامت توفیقاته)
با سلام و تحیّت؛
اکنون که موافقتنامهی موسوم به «برجام» پس از بررسیهای دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیونها و نیز در شورای عالی امنیّت ملّی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دستاندرکارانِ مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملّی و مصالح عالیهی کشور در اختیار داشته باشید.
در ادامه نامه رهبر معظم انقلاب می فرمایند:
جنابعالی (رئیس جمهور) با سابقهی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانستهاید که دولت ایالات آمریکا، در قضیّهی هستهای و نه در هیچ مسئلهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیسجمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازیِ جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریاش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حملهی نظامی و حتّی هستهای –که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود– پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت.
توضیح اینکه؛
اولا؛ همچنان که از نامه رهبری برمیآید، ایشان برجامی که شروط 9 گانه در آن محقق شده باشد را قبول دارند.
رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان تاکید کردند: "نظر ما این است که رهبری وارد کار اجرایی نشود، مگر جایی که به حرکت کل انقلاب ضربه میزند."
در حقیقت، به دلیل اینکه برجام مربوط به امور اجرایی کشور بوده و باید در مجلس و دولت تصویب میشد، رهبر انقلاب تنها در مورد آن اعلام نظر فرمودند و دخالتی در آن نداشتند.
و به عبارت دیگر رهبر معظم انقلاب در موضوع برجام، همان اختیاری را که آقای روحانی چند هفته ای است از آن سخن میگوید و خواهان آن است را به ایشان تفویض کردند و دست رئیس جمهور را در آن، باز گذاشتند.
دوم اینکه مخالفت رهبری در حقیقت به اعتماد بیش از حد دولتمردان در برجام به طرف های غربی بود؛ اعتمادی که با گذشت زمان معلوم شد که اشتباه محض بوده است. ایشان در نامه خود به صراحت اعلام می کنند آمریکا در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اختلال در پیش نگرفته و همچنین پیش بینی می کنند که در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند.
در بخش دیگر یادداشت حسین باستانی آمده است.
دستور رئیس جمهور آمریکا در این مورد، از قضا سه روز پیش از اعلام نظر رهبر صادر شده بود که به وضوح نشان می داد شرط آیت الله خامنهای تامین "نشده است". در دستور باراک اوباما، به نهادهای آمریکایی ابلاغ شده بود که اجرای تحریم های هسته ای ایران را "متوقف" -و نه "لغو"- کنند. متن برجام هم، از سه ماه پیش در دسترس عمومی بود و به صراحت حکایت داشت که تحریم های آمریکا صرفا به دستور رئیس جمهور آمریکا "تعلیق" خواهند شد -چون لغو نهایی آنها نیاز به مصوبه کنگره داشت .... آقای خامنه ای اما، با وجود مشخص بودن "عدم لغو" بخش عمدهای از تحریم های آمریکا، دستور اجرای برجام را داد. در حالی که گذشته از تمام سخنرانی ها و پیام های سیاسی قبلی، ۲۹ مهر ۱۳۹۴ فرصتی "عملی" برای جلوگیری رهبر از اجرای توافقی بود که به صراحت با شرایط اعلام شده از سوی او تناقض داشت.
اتفاقا باستانی با این بخش از یادداشت خود، سخنان رهبر انقلاب را ناخواسته تایید کرده اند؛ رهبری هم فرمودند که در امور اجرایی کشور دخالت نمی کنند و تنها اعلام نظر می کنند؛ بر خلاف ادعای باستانی، رهبری دستوری برای اجرای برجام صادر نکرده اند.
توضیح اینکه رهبر انقلاب با نامه 29 مهر 1394 نظر مشروط خود را به مصوبه دولت، مجلس و شورای عالی امنیت ملی بیان کرده اند و هر منصفی قبول دارد که تایید مشروط، دستور اجرا نیست و در حقیقت حسین باستانی تایید می کند که رهبری موافق برجام نبوده اند اما چون دولت به دنبال آن بود و رفع تمامی مشکلات را در تحقق برجام می دید، دخالت نکرده و اجازه دادند دولت به خواست خود برسد.
در بخش دیگری از یادداشت باستانی می گوید:
نتیجه آنکه در ۲۱ مهر، اجرای توافق هسته ای در عرض ۲۰ دقیقه به تصویب مجلس نهم رسید. درواقع، در مجلس اصولگرایی که مخالفان توافق هسته ای در آن اکثریت قاطع را داشتند، تنها ۵۹ نماینده به اجرای این توافق رای منفی دادند.
این در حالی است که در همان مجلس هم بسیاری از اصولگرایان به شدت با برجام مخالفت کردند و اتفاقا این بخش از یادداشت باستانی نیز دلیلی بر استقلال نمایندگان مجلس در رایدهی است؛ حقیقتی که بارها از سوی بیبیسی انکار شده است. البته در همین مجلس هم، با توجه به بدعهدی های آمریکا، سازوکاری برای نظارت بر برجام تصویب شد که متاسفانه در عمل اجرا نشد.
حسین باستانی در بخش پایانی یادداشت خود می گوید:
درنهایت، همه اینها در حالی بود که آیت الله خامنه ای کمتر از سه ماه قبل، در ۲ تیر ۱۳۹۴ به منتقدان مذاکرات توصیه کرده بود توجه داشته باشند "تیم هسته ای برخی از مسائلی را که مورد انتقاد است میداند اما بعضی ضرورت ها او را به برخی اقدامات میکشاند".این "ضرورتها"، قاعدتا همانها بودند که باعث موافقت رهبر با مذاکره محرمانه ایران و آمریکا در سال ۱۳۹۱، حتی قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم شده بودند. یعنی: رسیدن تحریمهای هستهای -در همان سال- به مراحل "ویرانگری" که مقامهای ارشد نظام، هرگز پیشبینی نکرده بودند.
این در حالی است که رهبری بارها فرموده اند که هرگز مخالف مذاکره نیستند اما به شرطی که اصول و شرایط مذاکره وجود داشته باشد و طرف مقابل هم پایبند به تعهدات خود باشد؛ مخالفت اصلی رهبری، همچنان که بارها تاکید کردند اعتماد بیش از حد به آمریکا در برجام بود؛ به این معنا که ایران بسیاری از تعهدات خود را به اجرا درآورد اما چون مذاکره کنندگان، امضای جان کری را تضمین می دانستند، سازوکار محکمی برای انجام تعهدات از سوی آمریکا در نظر نگرفتند و همین امر باعث شد تا برجام به وضعیت کنونی برسد.
بدون شک رهبر انقلاب هم موافق لغو تحریم ها بوده اند، به خصوص که ایران حق غنی سازی را هم همچنان داشت اما آنچه مخالف نظر رهبر انقلاب صورت گرفت، اعتمادی بود که به طرف غربی شد.
علاوه بر این، ضرورتی که رهبری از آن یاد کرده اند، اصل تعامل با جهان است و رفع سوء تفاهم ها وگرنه تحریم ها از ابتدای انقلاب بوده است.
ضرورت مورد اشاره رهبر انقلاب، رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم بود که دولتمردان به امید رفع این مشکلات، به آمریکا و اروپا اعتماده کرده و می کنند. در حالی که کلید اصلی رفع مشکلات اقتصادی، توجه به داخل است؛ موضوعی که بارها رهبر انقلاب بر آن تاکید داشته اند.
اگر دولت به جای دل بستن به برجام و طرف های غربی، متوجه داخل میشد و اقتصاد مقاومتی را پیش میبرد، بدون شک بخش زیادی از مشکلات کنونی کشور به وجود نمیآمد.
پایان سخن اینکه رسانه هایی که تا چند ماه پیش، با خوشحالی در تحلیل های خود می نوشتند که برجام به رغم مخالفت رهبر انقلاب تصویب و اجرایی شده، حالا با وقاحت مدعی اند که مقام معظم رهبری موافق آن بوده و خط رسانه ای جدیدی را علیه جمهوری اسلامی در پیش گرفته اند.
تایمز اسرائیل
یادداشت حقیقت نژاد در رادیو فردا
منبع : جام نیوز