پنجشنبه 24 مهر 1404 - Thu 16 Oct 2025
  • جاسـوس و جاسوسی از نگاه اسـلام

  • شرم‌الشیخ سوم روسیاهی پادوهای داخلی ترامپ

  • سخنان ترامپ درباره صلح با ایران، فریب است

  • آغاز عملیات آزادی اسرا در تل‌آویو و غزه/ بیانیه مهم گردان‌های قسام در باره توافق تبادل اسرا/ صلیب سرخ دومین گروه از اسرای اسرائیلی را تحویل گرفت/ اولین گروه اسرای فلسطینی وارد غزه شدند +عکس و فیلم

  • طرح ترامپ، اعتراف واضح به اقتدار مقاومت

  • ایران پس از شرم ‌الشیخ!

  • پروژه خطرناک جدید ظریف؛ خلع سلاح به نام «مردم»

  • دل آرام، اراده مستحکم، ایمان ژرف و امید زنده، نتیجه اقامه نماز با خشوع و دل‌سپاری به خداست

  • زور آخر حماس و اسرائیل!

  • ادعای سرزمینی یا دیکته زیرزمینی؟!

  • صلح به سبک ترامپ؛ فرمان از واشنگتن، سکوت از تل‌آویو

  • رویداد ملّی «ایران همدل» برگزار شد

  • بی هنران را بگو‌ حجاب قانون خداست

  • ترامپ چگونه آمریکا را بی‌اعتبار کرد؟ فارن‌افرز پاسخ می‌دهد

  • اسنپ‌بک؛ طلاق ایران از غرب و آغاز دوران جدید ژئوپلیتیکی / وقت تغییر پارادایم از غربگرایی به واقع گرایی

  • واقعیت میدانی یا سلاح روانی دشمن؟

  • آقای باهنر، منظورتان چیست؟!

  • افشای شبکه عملیات سایبری اسرائیل در ایران / جعل اخبار بی‌بی‌سی+عکس و سند

  • آیت‌الله خاتمی: راه مقابله با جنایات، مقاومت است

  • آقای ترامپ، سرسختی فلسطینی‌ها را از نتانیاهو بپرس

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 411558
    تاریخ انتشار: 24/مهر/1404 - 14:08
    صفر قهرمانی :

    جاسـوس و جاسوسی از نگاه اسـلام

    جاسوسی به معنای گردآوری پنهانی اطلاعات و اسرار نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، صنعتی با عناوین غیرواقعی و پنهانی از جمله عنوان خبرنگاری به نفع یکی از دو طرف درگیر و متخاصم، در همه قوانین جوامع بشری جرم و گناه نابخشودنی است که گاه حکم آن، فراتر از «تبعید»، «قتل» به بدترین شکل به عنوان سنت و قانون تبدیل‌ناپذیر الهی است.(احزاب، آیات 60 تا 62)

     جاسـوس و جاسوسی از نگاه اسـلام

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» 

    بر اساس آیات قرآن، جاسوسی برای دشمنان اسلام و مسلمانان، جزو مصادیقی چون ظلم(توبه، آیات 23 و 47) و خیانت(انفال، آیه 27) است و جاسوسان نه تنها در دنیا به سبب جرم و خیانت مورد مجازات و کیفر دنیوی قرار می‌گیرند که برای آنان ذلت‌آور خواهد بود(مائده، آیه 41)، بلکه به سبب گمراهی از آموزه‌های دین گرفتار عذاب اخروی می‌شوند.(ممتحنه، آیات 1 و 13؛ مجادله، آیه 14؛ بقره، آیات 8 و 10؛ مائده، آیه 41)
    جاسوسان به خاطر ارتباط مودت‌آمیز با دشمنان، بلکه به سبب پذیرش ولایت طاغوتی دشمنان، از ولایت الهی خارج می‌شوند؛ خطر چنین دشمنانی برای امت اسلام بسیار خطرناک‌تر از کافران حربی است که در خارج از جامعه اسلامی علیه اسلام و مسلمانان کارزار دارند؛ زیرا جاسوسان با «نفاق» خویش از هر فتنه‌ای خطرناک‌تر برای امت اسلام و جامعه اسلامی هستند.

    نقش آنان بسیار مخرب و زیانبار است(بقره، آیات 8 و 9؛ آل عمران، آیه 28؛ توبه، آیات 45 و 47؛ مائده، آیه 41)؛ زیرا نه تنها اخبار و اطلاعات امت و دولت اسلامی را در اختیار دشمنان می‌گذارند، بلکه با همراهی در جنگ نرم روانی در درون مرزها، تکانه‌های شدیدی را موجب می‌شوند که اعصاب و روان مردم به ویژه مسلمانان سست ایمان را به هم می‌ریزند و حتی بستر آشوب اجتماعی را فراهم می‌کنند.(احزاب، آیات 59 و 90)
    جریان نفاق و منافقان که اکثریت جاسوسان را در میان امت اسلام تشکیل می‌دهند، در مقامات و نقاط حساس نظام ولایی نفوذ می‌کنند تا امکان دسترسی به مهم‌ترین اطلاعات و اخبار را داشته باشند. از همین رو قرآن به ویژگی‌هایی چون «خروج معکم»، «خبال» و «خلال» ایشان توجه می‌دهد که نه تنها کار شناسایی چهره جاسوس را سخت می‌کند، بلکه دسترسی به اطلاعات و اخبار مهم و حساس را برای جاسوسان آسان می‌سازد. این افراد در حالی که کافر هستند، به عنوان مسلمان و مؤمن در میان امت و مناصب و مقامات حساس نفوذ کرده و در خدمت دشمنان قرار می‌گیرند.(توبه، آیات 23 و 47؛ مائده، آیه 41؛ ممتحنه، آیه 1)
    از نظر قرآن، یکی از ویژگی‌های منافقان در میان امت اسلام، نقش «سماعون» بودن آنان نسبت به دشمنان است؛ یعنی آنان گوش دشمنان هستند و اخبار و اطلاعات امت اسلام را جمع‌آوری کرده و به دشمنان می‌رسانند.(مائده، آیه 41) 
    بر اساس گزارش‌های قرآنی، جاسوسان می‌توانند حتی به درون زندگی حاکمان امت وارد شوند و اطلاعات و اخبار نهان و حساس رهبران را در اختیار دشمنان قرار دهند؛ چنان‌که خدا از خیانت زن نوح و زن لوط یاد می‌کند که اخبار پیامبران را به طور نهان در اختیار دشمنان ایشان قرار می‌دادند.(تحریم، آیه 10)
    نهی از تجسس در امور فردی 
    انسان بر اساس فطرت الهی، دارای سنت‌های فطری است که به طور فطری آن را می‌شناسد و بدان گرایش دارد؛ زیرا عقلانیت فطری که در نهاد هر نفس انسانی سرشته شده، حقایق و مصادیق آن از قبیل عدالت، صداقت، امانت، وفا، شکر و مانند آنها را از اضدادش چون ظلم، کذب، خیانت‌، بی‌وفایی و نقض عهد، کفران و مانند آنها را می‌شناسد و به حقایق گرایش و از اضدادش به عنوان باطل‌گریزش دارد.(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 تا 10؛ بقره، آیات 21 و 30 و 31 و 138)
    بنابراین، انسان به طور فطری اهل عدالت و صداقت و امانت و وفا است، چنان‌که این امر را در کودکان پیش از تعلیم نادرست اولیای امور می‌توان یافت.
    آموزه‌های پیامبران درصدد است تا دین به مدد نور عقل فطری برود و انسان را از ساحت تقابل بر مدار عدالت تقابلی که همان بدی در برابر بدی و نیکی در برابر نیکی است(بقره، آیه 194؛ الرحمن، آیه 70)، به سطح مکارم اخلاقی «نیکی در برابر بدی و زشتی» برسانند.(فصلت، آیات 34 و 35)
    آموزه‌های قرآن که تطابق کامل با نور هدایت عقل فطری دارد(روم، آیه 30) بر آن است تا انسان را به حد اعلای کمال برساند تا انوار اسمای الهی در او تجلی تمام یابد. از همین رو مجموعه احکام را که مطابق مصالح و علیه مفاسد است بیان می‌کند که از آنها به احکام پنج‌گانه واجبات و مستحبات و محرمات و مکروهات و مباحات یاد می‌شود.در راستای تحقق اتمام مکارم اخلاقی، اموری چون انفاق و احسان واجب و مستحب می‌شود و اموری چون کم‌فروشی و بخل حرام می‌گردد و غیبت و تجسس در امور دیگران و کسب اخبار و اطلاعات از زندگی شخصی آنان حرام می‌شود.(حجرات، آیات 11 و 12)
    از نظر قرآن، حسن ظن درباره دیگران «خیر» است(نور، آیات 11 و 12)، چنان‌که برخی بدگمانی‌ها حرام است.(حجرات، آیه 12) همچنین تجسس و تحسس در زندگی شخصی مؤمنان حرام و گناه است؛ زیرا این امر می‌تواند بستر بسیاری از گناهان دیگر شود.(همان)
    از همین رو پیامبر خدا (صلى‌الله علیه و آله) می‌فرماید: إیّاکُم و الظَّنَّ‌، فإنَّ الظّنَّ أکْذَبُ الحَدیثِ، و لا تَحَسَّسوا، و لا تَجَسَّسوا؛ از گمان دورى کنید؛ زیرا گمان دروغ‌ترین سخن است. در پى شنیدن سخنان مردم و کشف عیب آنان نباشید. (صحیح مسلم، ج  ۴، ص ۱۹۸۵، حدیث ۲۸ ) با آنکه آن پیامبر خدا از علم غیب برخوردار بود(جن، آیات 26 و 26)، اما از آن هیچ‌گاه برای تجسس در احوالات مردم استفاده نکرد؛ زیرا خود ایشان می‌فرماید: إنّی لَم اُؤمَرْ أنْ اُنقِّبَ عن قُلوبِ النّاسِ و لا أشُقَّ بطُونَهُم؛ من مأمور نیستم که دل‌هاى مردم را بکاوم و درونشان را بشکافم.(کنز‌العمّال، احادیث شماره: ۳۱۵۹۷‌، ۱۵۰۳۵)
    از همین رو پیامبر خدا نسبت به تجسس در احوالات دیگران هشدار می‌دهد و می‌فرماید: یا معشرَ مَن أسلَمَ بلِسانِهِ و لَم یُسلِمْ بقلبِهِ، لا تَتَبَّعوا عَثَراتِ المسلِمینَ؛ فإنّه مَن تَتَبَّعَ عَثَراتِ المسلِمینَ تَتَبَّعَ الله ُ عَثْرتَهُ‌، و مَن تَتَبَّعَ الله ُ عَثْرتَهُ یَفْضَحْهُ؛ اى جماعتى که به زبانْ اسلام آورده و به دلْ اسلام نیاورده‌اید! به دنبال یافتن لغزش‌هاى مسلمانان نباشید؛ که هر کس لغزش‌هاى مسلمانان را پى‌جویى کند، خداوند لغزش او را پى مى‌گیرد و هر کس که خداوند او را عیب‌جویى کند، رسوایش مى‌سازد.(الکافی، ج ۲، ص ۳۵۵، حدیث ۴ )
    امام صادق‌(ع) از تفتیش عقاید مردم نهی کرده و فرموده است: لا تُفَتِّشِ النّاسَ عن أدیانِهِم فتَبقى بلا صَدیقٍ؛ از دین و آیین مردم پرس‌و‌جو مکن که بى‌دوست مى‌مانى.(بحار‌الانوار، ج ۷۸، ص ۲۵۳، حدیث ۱۰۹)
    وجوب تجسس ضد جاسوسی
    آنچه گفته شد مربوط به حرمت تجسس در امور و حریم شخصی افراد است اما وقتی امر به امور اجتماعی می‌کشد تجسّس براى کشف توطئه‌ها روا و جایز دانسته می‌شود.  
    از عملکرد پیامبران الهی دانسته می‌شود که نه‌تنها تجسس برای کشف امور اجتماعی و توطئه‌ها علیه امت و دولت اسلامی جایز و رواست، بلکه حتی جاسوسى لازم و واجب است تا امنیت دولت و امت اسلامی صیانت شود؛ از همین روست که حضرت سلیمان نبی(ع) مجموعه‌ای در اختیار داشت که در حالت تجسس در ممالک گوناگون بودند که از معروف‌ترین آنها داستان جاسوسی هدهد به عنوان مامور الهی آن حضرت علیه‌السلام است؛ زیرا موجودی با شعور و عاقل و مکلف بود که در صورت تخلف از امر پیامبرش مجازات و عذابی سخت می‌شد.(نمل، آیات 16 تا 28) بر اساس گزارش‌های قرآنی، مؤمن آل‌فرعون به نفع حضرت موسی(ع) جاسوسی می‌کرد و او را از طراحی‌های دشمنان با خبر می‌ساخت.(قصص، آیه 20)
    پیامبر مکرم اسلام(ص) نیز افرادی را برای جاسوسی به میان دشمنان و مخالفان اعزام می‌کرد. امام رضا‌(ع) می‌فرماید: کانَ رسولُ الله ِ إذا بَعثَ جیشا فاتَّهَم أمیرا‌، بَعثَ مَعهُ مِن ثِقاتِهِ مَن یتَجَسَّسُ لَه خَبرَهُ؛ پیامبر خدا هرگاه سپاهى را گسیل مى‌داشت و به فرماندهى بدگمان بود یکى از افراد مورد اعتماد خود را به عنوان جاسوس همراه او مى‌فرستاد.(وسائل‌الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۴، حدیث ۴)همچنین در روایت آمده است: بَعثَ النَّبیَّ بُسْبَسَةَ عَیْنا یَنظُرُ ما صَنَعتْ عِیرُ أبی سفیانَ؛ پیامبر بُسْبَسه را به عنوان جاسوس فرستاد تا ببیند کاروان ابو سفیان چه مى‌کند.(سنن أبی داوود، ج ۳‌، ص ۳۸، حدیث ۲۶۱۸)
    در گزارش دیگری آمده که پیامبر خدا (صلى‌الله علیه‌ و‌آله) در جنگ احزاب فرمود: مَن یأتینا بخَبرِ القَومِ؟ فقالَ الزُّبیرُ: أنا‌، قالَها ثلاثا و یُجیبُهُ الزُّبیرُ‌، ثُمّ قالَ: إنَّ لکلِّ نبیٍّ حَواریَّ و إنَّ حَواریَّ الزُّبیرُ؛ چه کسى حاضر است از آنان (دشمن) براى ما خبر بیاورد؟ زبیر عرض کرد: من. پیامبر سه بار سخن خود را تکرار کرد و هر بار زبیر اظهار آمادگى کرد. آنگاه حضرت فرمود: هر پیامبرى حوارى اى دارد و حوارى من زبیر است.(الاحتجاج‌، ج ۱، ص ۱۲۷‌، حدیث ۳۱)
    حذیفة بن یمان  نقل می‌کند: به خدا سوگند ما با پیامبر خدا در جنگ خندق بودیم و حضرت پاسى از شب را نماز گزارد و آنگاه رو به ما کرد و فرمود: چه کسى حاضر است برود و ببیند این قوم (دشمنان) چه مى‌کنند و خبرش را براى ما بیاورد و پیامبر خدا براى او ضمانت برگشتن مى‌دهد و از خداوند هم مسئلت مى‌کنم که در بهشت یار و همراه من باشد؟ از شدّت ترس و گرسنگى و سرما، هیچ‌کس از جاى خود بلند نشد و چون کسى برنخاست پیامبر مرا صدا زد و من در این هنگام چاره‌اى ندیدم جز اینکه از جاى خود برخیزم. آن حضرت فرمود: اى حذیفه! به میان آن جماعت برو و ببین چه مى‌کنند. دست به هیچ‌کارى نمى‌زنى تا نزد ما برگردى. من به راه افتادم و به میان آنان رفتم و دیدم باد و لشکر خدا با آنها چه کارها کرده است. نه دیگى برایشان بر جا گذاشته است و نه آتش و نه خیمه و نه سرپناهى. ابوسفیان برخاست و گفت: «اى گروه قریش! هر یک از شما مواظب باشد که چه کسى پهلویش نشسته است.» من دست مردى را که کنارم بود گرفتم و پرسیدم: تو کیستى؟ گفت: فلان پسر فلان. آنگاه ابوسفیان گفت: اى گروه قریش! به خدا قسم که شما براى ماندن به این جا نیامده‌اید؛ اسبان و ستوران همه نابود شدند. (السیرة النبویّة لابن هشام، ج ۳، ص۲۴۳ )
     حکم جاسوسی در اسلام
     جاسوسان علیه اسلام و مسلمان به سبب خیانت، در دنیا گرفتار خواری و ذلت(مائده 41) و در آخرت گرفتار عذاب‌های الهی می‌شوند.(بقره، آیات 8 تا 10؛ مائده، آیه 41؛ تحریم، آیه 10)
    حکم قتل جاسوسان نه تنها حکم قرآنی بلکه سنت و سیره رسول‌الله(ص) است که بدان عمل کرده است. أبى داوود در سنن خویش درباره فرات بن حیّان- می‌نویسد: أنّ رسولَ الله ِ أمرَ بقَتلِهِ‌، و کانَ عَیْنا لأبی سُفیانَ‌، و کانَ حَلِیفا لرجُلٍ مِن الأنصارِ‌، فمَرَّ بحَلْقةٍ مِن الأنصارِ فقالَ: إنّی مسلِمٌ‌، فقالَ رجُلٌ مِن الأنصارِ: یا رسولَ الله‌، إنَّهُ یقولُ: إنّی مسلِمٌ‌، فقالَ رسولُ الله ِ: إنَّ مِنکُم رِجالاً نَکِلُهُم إلى إیمانِهم‌، مِنهُم فراتُ بنُ حیّانٍ؛  پیامبر خدا دستور قتل او (فرات) را، چون جاسوس ابو سفیان بود، صادر کرد. و او همپیمان مردى از انصار بود. پس بر گروهى از انصار گذشت و گفت: من مسلمان هستم. مردى از انصار گفت: اى پیامبر خدا! او مى‌گوید: من مسلمانم. پیامبر فرمود: افرادى از شما هستند که آنها را به ایمانشان وامى‌گذاریم؛ یکى از آنها فرات بن حیّان است.(سنن أبی داوود، ج ۳، ص ۴۸، حدیث ۲۶۵۲ )
    همچنین در کتاب سنن أبى داوود  به نقل از سلمة بن اکوع  آمده است: أتى النبیَّ عَینٌ مِن المشرکینَ و هُو فی سَفرٍ‌، فجلَسَ عند أصحابِهِ ثُمّ انْسَلَّ‌، فقالَ النبیُّ: اطلُبوهُ فاقتُلُوهُ، فسَبَقْتُهُم إلیهِ فقَتَلْتُهُ‌، و أخَذْتُ سَلَبَهُ فنَفَّلَنی إیّاهُ؛ در یکى از سفرهاى پیامبر‌، جاسوسى از قریش نزد آن حضرت آمد و کنار اصحاب حضرت نشست و سپس ناپدید شد. پیامبر فرمود: او را پیدا کنید و بکُشید. من زودتر از دیگران خود را به آن مرد رساندم و او را کشتم و لباس‌ها و وسایلش را برداشتم و پیامبر آنها را به من بخشید.(همان حدیث ۲۶۵۳ ) 
    امام صادق‌(ع) نیز می‌فرماید: الجاسوسُ و العَینُ إذا ظُفِرَ بِهِما قُتِلا؛ در صورت دست یافتن به جاسوس و خبرچین باید آنها را کشت.(مستدرک‌الوسائل، ج ۱۱، ص ۹۸، حدیث ۱۲۵۱۸)

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما