به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
سخنان تازه محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت روحانی، بار دیگر یادآور همان منطق خطرناکی است که در قالب «برجام» صنعت هستهای کشور را برای چند سال زمینگیر کرد. ظریف اینبار با عباراتی نرم و چندپهلو، تلاش دارد همان مسیر را در حوزه بازدارندگی موشکی دنبال کند.
اظهار نظر اخیر او مبنی بر اینکه «موشک مهم است اما مردم مهمترند» در ظاهر ساده و منطقی به نظر میرسد، اما در واقع حامل پیام بازگشت به رویکرد مذاکره با غرب بر سر مولفههای قدرت ملی است.
تحلیلی که بسیاری از ناظران آن را احیای همان نگاه سازشکارانه و غیرواقعبینانهای میدانند که پیشتر، نتیجهاش تحریم، ترور و محدودسازی توان ایران بود.همان جریان سیاسی که با شعار «برداشتن سایه جنگ» توافق برجام را توجیه میکرد، اکنون پس از شکست کامل آن سیاست، در پی تکرار تجربهای مشابه در حوزه موشکی است؛ و این دقیقاً همان خواستهای است که واشنگتن و تلآویو سالها دنبال آن بودهاند، یعنی کشاندن توان بازدارندگی ایران به میز مذاکره.
چند روز پیش از این اظهارات هم علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی تاکید کرد که آمریکاییها در تماسهای اخیر، مسئله «گفتوگو درباره برنامه موشکی ایران» را مطرح کردهاند.
ظریف در ادامه اظهارات خود گفته است «فروپاشی ایران به نفع اسرائیل و به ضرر آمریکاست» و از «طراحی برای بحثهای دیگر» سخن گفته؛ تعبیری که او «امتیاز گرفتن» مینامد.
اما غافل از اینکه تجربه برجام به روشنی نشان داد هر بار ایران وارد بازی طراحیشده غرب شد، نتیجه نه گرفتن امتیاز، بلکه دادن امتیاز بود. همانطور که در برجام، مکانیزم ماشهای که ظریف وجودش را انکار میکرد، عملاً به ابزار فشار دائمی علیه ایران تبدیل شد.
واقعیت آن است که اگر توان موشکی ایران نبود، دشمن در جنگ دوازدهروزه شکست را نمیپذیرفت. بازدارندگی موشکی، امروز ستون اصلی امنیت ملی و موازنه قدرت در منطقه است.
هرگونه مذاکره درباره این توان، در عمل به معنای خلع سلاح ایران در برابر همان دشمنی است که یکبار با عنوان « مذاکره» به تاسیسات هستهای کشورمان حمله کرد.ظریف همچنین از «طراحی برای بحثهای دیگر» سخن میگوید، اما این «طراحی» چیزی نیست جز بازگرداندن کشور به همان مسیر پرخسارتی که در برجام پیموده شد؛ مسیری که با لبخند آغاز شد و با تحریم، ترور و بتنریزی در رآکتورها پایان یافت.
تجربه نشان داده اعتماد به آمریکا نه سایه جنگ را برداشته و نه تحریم را لغو کرده است؛ بلکه تنها راه را برای فشارهای بعدی هموار کرده است.برخی تحلیلگران معتقدند جریان غربگرا در داخل کشور، با ادبیات فریبنده «گفتوگو برای منافع مردم»، عملاً در حال آمادهسازی افکار عمومی برای مذاکره موشکی است؛ مذاکرهای که نتیجه آن نه رفاه، بلکه تضعیف امنیت ملی خواهد بود.
تجربههای جهانی از عراق تا لیبی نشان داده هر کشوری که توان موشکی خود را کنار گذاشت، نه امنیت داشت و نه بقا.امروز امنیت و معیشت مردم در گروی توان دفاعی کشور است، نه لبخند به غرب. مردم در جنگ اخیر دیدند که موشک چطور معادلات منطقه را تغییر داد و چگونه بازدارندگی ایران، دشمن را از ادامه ماجراجویی بازداشت. برخلاف ادعای ظریف، ملت ایران بهخوبی میدانند که در دنیای امروز، کشوری که موشک ندارد، مردمش نه امنیت دارند و نه نان.
آمریکا سالهاست میداند تحریم بهتنهایی نمیتواند ایران را متوقف کند؛ از همین رو به دنبال صدایی از داخل ایران است که بگوید «برای نجات مردم باید درباره موشکها گفتوگو کرد». متاسفانه حالا این صدا از زبان چهرهای بلند شده که تجربه ناکام برجام را در کارنامه دارد.
امروز ایران در عصر بازدارندگی است، نه اعتماد سادهلوحانه. تجربه ثابت کرده در جهانی که هنوز منطق قدرت حکمفرماست، کسی که از بازدارندگی دست بکشد، از امنیت و استقلال هم دست شسته است. و ملت ایران، برخلاف توصیه برخی سیاستمداران خسته از مقاومت، این واقعیت را با گوشت و پوست خود فهمیدهاند.