چهارشنبه 16 مهر 1404 - Wed 08 Oct 2025
  • زور آخر حماس و اسرائیل!

  • ادعای سرزمینی یا دیکته زیرزمینی؟!

  • صلح به سبک ترامپ؛ فرمان از واشنگتن، سکوت از تل‌آویو

  • رویداد ملّی «ایران همدل» برگزار شد

  • بی هنران را بگو‌ حجاب قانون خداست

  • ترامپ چگونه آمریکا را بی‌اعتبار کرد؟ فارن‌افرز پاسخ می‌دهد

  • اسنپ‌بک؛ طلاق ایران از غرب و آغاز دوران جدید ژئوپلیتیکی / وقت تغییر پارادایم از غربگرایی به واقع گرایی

  • واقعیت میدانی یا سلاح روانی دشمن؟

  • آقای باهنر، منظورتان چیست؟!

  • افشای شبکه عملیات سایبری اسرائیل در ایران / جعل اخبار بی‌بی‌سی+عکس و سند

  • آیت‌الله خاتمی: راه مقابله با جنایات، مقاومت است

  • آقای ترامپ، سرسختی فلسطینی‌ها را از نتانیاهو بپرس

  • بزرگ فکر کنیم تا در تله جنگ روانی نیفتیم

  • تصویر منتشر نشده سید حسن نصرالله در مسجد جمکران

  • تمام دوربین‌های سر چهار راه‌های ما در اختیار اسرائیل است و لحظه‌ای رصد می‌شوند

  • دیدن ژنرال‌ها و دریاسالارهای چاق در پنتاگون غیر قابل قبول است/ دیگر خبری از مردان زنانه‌پوش نخواهد بود، کار ما با این مزخرفات تمام شد

  • زیاده‌خواهی آمریکا ادامه دارد/هیئت ایرانی در جلسه اسپانیا FATF

  • بزرگترین ترس ایالات متحده از کیست ؟

  • لا‌اقل به این پیشنهاد عمل کنید!

  • آثار اقتصادی مکانیسم ماشه از هیاهو تا واقعیت

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 411017
    تاریخ انتشار: 16/مهر/1404 - 20:38

    بازی تمام شد آقای گروسی!

    مدیریت گروسی به جای یک مدیریت فنی و اساسی یک دیپلماسی اضطراب بود که با القای مداوم «ابهام و خطر»، بستر روانی لازم برای مشروع‌سازی فشار، تحریم و جنگ را فراهم کرد.

     بازی تمام شد آقای گروسی!

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس

    بازی «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین المللی اتمی با کارت ابهام‌زایی در مسئله هسته‌ای ایران پازل غرب را کامل کرد‌. آژانس با وجود همه شواهد و مدارک سعی کرد برنامه صلح آمیز هسته‌ای کشورمان را در لفافه ابهام و عدم اطمینان قرار دهد تا بتواند دستان غرب در ایجاد فشار علیه ایران را خالی نگذارد. حالا گروسی در یک اعتراف دیرهنگام و نوشدارویی بعد از مرگ سهراب اعلام کرده که «ایران در پی سلاح هسته‌ای نیست.» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در همین راستا مطرح می‌کند: «گزارش من به صراحت اعلام کرد که ایران برنامه‌ای برای ساخت تسلیحات هسته‌ای ندارد. پس اگر کسی فکر کند این گزارش دلیلی برای جنگ بود، اشتباه می‌کند.»

    اعترافاتی که به‌وضوح نشان می‌دهد که وی سعی دارد مدیریت حاشیه‌ساز خود را از مظان اتهام رهایی بخشد. نوع عملکرد گروسی خصوصا قبل از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه ایران و گزارش وی که تولید نگرانی می‌کرد و ایجاد فضای ابهام و خطر در مقاطع حساس معطوف به سیاست غرب از وی فردی نامطمئن ساخته که ماهیت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برای پیگیری فعالیت صلح آمیز زیر سئوال برد و به این سازمان نقشی ابزاری جهت رسیدن غرب به اهداف سیاسی خود داد.

    نگاهی به چند مرحله از تحرکات وی از قبل جنگ و حین و بعد از آن نقش واقعی گروسی را به خوبی علیه برنامه هسته‌ای ایران احصا می‌کند‌. وی قبل از جنگ گزارشی مغرضانه منتشر کرد که بهانه‌ای برای جنگ علیه ایران و فشار بر کشورمان شد. شیوه وی ایجاد فضای اضطراب بین‌المللی علیه کشورمان بود. پس از جنگ و بمباران تاسیسات هسته‌ای کشورمان به جای محکومیت آن و همچنین ترور دانشمندان هسته‌ای ایران نگرانی‌ها را به سمت مواد غنی‌سازی شده ایران معطوف کرد و از عدم اطلاع نسبت به مکان این موارد سخن گفت و بعضاً با زبان تهدید و فشار ایران را به پنهانکاری متهم کرد.

    بعد از آغاز فعال‌سازی روند مکانیسم ماشه و توافق قاهره روایتی خلاف عراقچی در فضای بین المللی مطرح کرد که با این توافق تماما آژانس به ایران بازمی‌گردد. این در شرایطی بود که چنین توافقی مشروط و معطوف بر مکانیسم ماشه بود که با فعال شدن آن این توافق نیز بهم می‌خورد که همین امر هم صورت گرفت و توافق قاهره خیلی زود از بین رفت. حال به نظر می‌رسد گروسی جهت نگه داشتن ایران در آژانس اعترافاتی درباره صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران ابراز می‌دارد. گروسی گرچه سعی می‌کند تصویر یک مدیر بی‌طرف‌نما از خود ارائه دهد اما در مقام یک مدیر نهادی بین‌المللی که بی‌طرفی را رعایت نکرد و باید بر اساس داده‌های فنی سخن می‌گفت در بزنگاه حساس نقش یک مدیر وابسته و ابزاری را بازی کرد. در واقع او برای کاهش ناهماهنگی میان «وظیفه حرفه‌ای» و «فشار سیاسی»، به رفتارهای دوپهلو و اظهارات متناقض متوسل شد؛ گاه هشداردهنده و اغلب غیرقابل اطمینان. این نوسان رفتاری بیشتر در بلند مدت بر مدیریت آژانس بین‌المللی اتمی و اعتبار آن تبعات منفی داشته و آنرا به شدت خدشه‌دار می‌کند.

    مدیریت گروسی به جای یک مدیریت فنی و اساسی یک دیپلماسی اضطراب بود که با القای مداوم «ابهام و خطر»، بستر روانی لازم برای مشروع‌سازی فشار، تحریم و عاقبت جنگ علیه ایران را فراهم کرد. اعتراف اخیر او مبنی بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، نه نشانه صداقت، بلکه واکنشی جبرانی در برابر بحران مشروعیتی است که عملکردش در ذهن افکار عمومی و حتی برخی دولت‌ها ایجاد کرده است. بحرانی که به شدت اطراف آژانس می‌گردد و نقطه‌ای سیاه و منفی در کارنامه مدیریت وی و به طور گسترده‌تر بر عدم کارایی آژانس بود. فردی که در مسیر تعارض منافع، به جای آنکه حافظ اعتبار آژانس باشد، آن را به یکی از بازوهای روانی ـ سیاسی غرب در مدیریت پرونده ایران تبدیل کرده است.

     

    نظرات بینندگان
    نظرات شما