به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ،
تقریباً در دویست سال گذشته، در حالی که ایران هرگز آغازگر هیچ جنگی نبوده و به هیچ کشوری تعرض نکرده، چندین بار مورد تعرض قرار گرفته است.در مقاطع گوناگون، ایران بارها با شکست مواجه شده است و دولتهای متخاصم، یا بخشهایی از قلمرو کشورمان را جدا کردند و یا حتی در اواخر قاجار و در دوره پهلوی اول، ایران بهطور کلی، به اشغال بیگانگان در آمد.
.png)
هرچند بعداز پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، روند شکستهای پیدرپی ایران در مقابل حمله خارجی متوقف شد و طی سالهای گذشته با تمرکز بر تقویت بنیه دفاعی و تجهیز نیروهای نظامی کشور به انواع موشک و پهپاد و دیگر تجهیزات، به جایگاهی رسیدیم که توان پاسخ متقابل به دشمن را داشته باشیم و از تکرار گذشتههای تلخ مانند از دست دادن بخشهای از خاک کشورمان، جلوگیری کنیم.

اما با این حال، برخی افراد و جریانها در گوشه و کنار یافت میشوند که بهکلی، داشتن تجهیزات دفاعی را نفی میکنند. بهطور مثال به تازگی، صادق زیباکلام در گفتوگویی با مجید واشقانی عنوان کرده است: «نظامیگری پدر این مملکت را درآورده است» و مجید واشقانی، در بخشی از این گفتوگو خطاب به زیباکلام میگوید که اگر امروز «عباس میرزا» زنده بود، از این حرف شما ناراحت میشد.

گفتنی است که عباس میرزا قاجار در طول جنگهای ایران و روس، فرمانده قشون آذربایجان و ولیعهد ایران بود.وی چندین سال در برابر حمله روسیه تزاری، از ایران دفاع کرد؛ اما از آنجایی که ایران از تجهیزات روز نظامی و پیشرفته در مقابل تجهیزات روسها برخوردار نبود، در هر دو جنگ ایران و روس شکست خورد و در نهایت، بخشهای وسیعی از ایران جدا شد.
همچنین، با توجه به نزدیک بودن تفکرات زیباکلام به پهلویها و بهطور کلی صحبتهای زیباکلام درباره حکومت پهلوی، شاید بد نباشد به مسائل نظامی و میزان بودجه درنظرگرفتهشده در آن دوران اشاره شود.

پرفسور «محمدقلی مجد» مدرس مرکز خاورمیانه دانشگاه پنسیلوانیا، در کتاب «رضاشاه و بریتانیا» مینویسد: «همچون گذشته بیشترین درصد بودجه خزانه عمومی کشور، به وزارت جنگ اختصاص یافته است. کل مبلغ تخصیصی برای بودجه عمومی این وزارتخانه ۲۳۲٫۹۳۴٫۹۸۰ ریال است که در مقایسه با بودجه ۲۰۹٫۹۳۴٫۹۸۰ ریالی در سال ۱۳۱۲ شمسی به میزان ۲۳٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال رشد داشته است». (محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا، صفحه ۲۷۷.)
البته این رویکرد در دوره محمدرضا پهلوی نیز ادامه یافت و البته شدت نیز گرفت. تا جایی که «رابرت گراهام» خبرنگار سابق روزنامه فایننشال تایمز، در کتاب «ایران: سراب قدرت» مینویسد: «ایران به طور سرانه ۴ برابر ترکیه در امور دفاعی هزینه میکند؛ در حالی که تعداد نیروهای مسلحش سی درصد کمتر از ترکیه است». (رابرت گراهام، ایران سراب قدرت، صفحه ۱۸۴.)

همچنین، ژنرال ویلیامسون، رئیس هیئت مستشاران نظامی آمریکا در ایران، در پایان مأموریت دو سالهٔ خود میگوید: «این دوسال (۱۹۷۱ - ۱۹۷۳) به نظرم دویست سال طول کشید؛ در این مدت، در مورد ۷۰۰ قرارداد به ارزش تقریبی ۴ میلیارد دلار مذاکره کردم... ایران مرکز معامله خوبی بود. این کشور بوفهٔ بازرگانان نام گرفته بود. این بوفهٔ بسیار بزرگ، بسیار خوب بود و منافع تجاری در آن فوقالعاده بود». (جیمز بیل، عقاب و شیر، صفحه ۳۲۷.)
هرچند ایران در آن دوره صرفاً تبدیل به یک کشور وابسته در عرصههای مختلف ازجمله نظامی شده بود. بهگونهای که «رابرت گراهام» مینویسد: «وابستگی ایران به متخصصان و افراد خارجی چنان شدید بود که تا سالهای ۱۹۸۰ [۱۳۵۸-۱۳۵۹ شمسی] انتظار نمیرفت ایران بتواند حتی مدت یک روز بدون کمک آمریکا بجنگد و سلاحها را به کار ببرد». (رابرت گراهام، ایران سراب قدرت، صفحه ۱۷۹.)
درواقع وضع نظامیِ آن روزهای ایران به شرایط کنونی برخی کشورهای منطقه مانند قطر، با یکدیگر شباهت زیادی دارند. در حالی که میلیونها دلار برای خرید تجهیزات نظامی هزینه میشد، اما وابستگی به غرب هرگز پایان نداشت.
«اسدالله علم» وزیر دربار پهلوی، در بخشی از خاطرات خود مینویسد: «صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه فوقالعاده نگران وضع اردن بودند. فرمایشاتی فرمودند که به سفیر آمریکا بگویم: آیا با این اندازه وضع دَرهم بَرهم باید وضع دفاعی ما طوری باشد که فقط برای هشت روز جنگ، مهمات داشته باشیم؟ آخر ما که از شما چیزی و کمکی نمیخواهیم، میگوییم نفت ما را ببرید و پول ما را بدهید که در راه منافع مشترک و دفاع مشترک خرج بکنیم. از این هم مضایقه دارید؟». (یادداشتهای علم، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۴۹، جلد ۲، صفحه ۱۰۷.)
اما با همه این توصیفات، جالب است که محمدرضا پهلوی درباره اینکه چرا ایران باید تجهیزات دفاعی داشته باشد، گفته است: «مملکتی که دارای تشکیلات دفاعی نباشد، در دنیای امروز ما که از یک طرف متأسفانه، مقابلِ ما یک سازمان مللِ ضعیف و بیاختیار... از طرف دیگر، مطامع چند و یا حس عدم مسئولیتِ بعضیها، وضعی را پیش آورده است که ولو آن مملکت که قادر به دفاع از خویش نباشد، دارای تمام حقوق قانونی و شناختهشده بینالمللی باشد، بازیچۀ هوا و هوس دیگران و عملیات تجاوزکارانۀ ظالمانۀ دیگران، واقع میشود».
در مجموع، تجربه تاریخی دو قرن اخیر نشان داده است که هر گاه ایران برخوردار از تجهیزات و تسلیحات دفاعی نبوده، مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته و در نهایت، بخشهایی از سرزمینمان را از دست دادهایم.