به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ،
در نبردهای اخیر غرب آسیا، تصویری واضح از یک واقعیت راهبردی و اقتصادی بهدست آمده است.رژیم صهیونیستی به عنوان یک پادگان کوچک اما بسیار پرهزینه، هزینههای سنگینی بر دوش حامیان اصلی خود یعنی ایالات متحده آمریکا و ائتلاف ناتو و متحدان منطقهای گذاشته است. این واقعیت که هزینههای دفاعی این رژیم بسیار بالاتر از هزینههای حملات ارزانقیمت کشوری مانند ایران است، معادلهای پیچیده اما مهم در سیاستگذاری نظامی و دیپلماتیک منطقه ایجاد کرده است.
شلیک هر موشک پدافندی اسرائیل چقدر هزینه دارد
یکی از صحنههای نمایش این واقعیت در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل و حامیانش علیه جمهوری اسلامی ایران بود.ایران در این میدان کارزار با بهرهگیری از استراتژی نامتقارن، از پهپادهای کمهزینه و موشکهای بالستیک استفاده کرد که هر فروند پهپاد تنها حدود ۲۰ هزار دلار قیمت دارد.
این هزینه پایین، نتیجه سالها سرمایهگذاری در مسیر خودکفایی دفاعی و بومیسازی فناوریهای نظامی در ایران است؛ جایی که برخلاف بسیاری از کشورهای منطقه، اتکای ایران به خارج در تأمین تجهیزات دفاعی بسیار محدود بوده و زنجیره تأمین داخلی نقش اصلی را ایفا میکند.
در مقابل، هر تیر پدافند هوایی اسرائیل هزینهای بالغ بر ۲ الی ۴ میلیون دلار برای حامیانش در پی داشت. این نسبت نشاندهنده آن است که هر شلیک دفاعی اسرائیل معادل هزینه دفاعی ۲۰۰ پهپاد ایرانی است. این تفاوت فاحش هزینه، نمادی از یک جنگ اقتصادی-راهبردی است که در آن مهاجم با سرمایهگذاری اندک، مدافع را به پرداخت هزینههای کلان مجبور میکند.
.png)
اتمام ذخیره یکسال موشکهای سامانه تاد طی ۱۰ روز
آمارهای ارائه شده حاکی از آن است که طی تنها ده روز، ذخیره یک سال موشک سامانه دفاعی تاد آمریکا تمام شده است؛ امری که فشار فرسایشی و شتابان بر زنجیره تأمین تسلیحات و منابع لجستیکی حامیان را به تصویر میکشد. این روند نشان میدهد که مدل دفاعی کنونی اسرائیل و حمایت گسترده آمریکا و ناتو، در شرایط جنگ نامتقارن، نه تنها اقتصادی نیست بلکه میتواند به یک چالش بزرگ لجستیکی و سیاسی تبدیل شود.تحلیل اقتصادی این نبرد نشان میدهد که اگر مهاجم، برای مثال، ۱۰۰۰ پهپاد را به پرواز درآورد، هزینه حمله حدود ۲۰ میلیون دلار خواهد بود، اما در مقابل، هزینه مدافع برای انهدام این پهپادها به ۴ میلیارد دلار خواهد رسید؛ اختلافی قابل توجه که بیانگر بار مالی سنگین حمایت غرب از اسرائیل است.این اختلاف هزینه میتواند سیاستهای دفاعی و راهبردی حامیان را تحت فشار قرار دهد و نیاز به بازنگری جدی در سازوکارهای دفاعی و لجستیکی ایجاد کند.

چالش تداوم پشتیبانی نظامی مستقیم برای حامیان اسرائیل
استمرار این الگوی هزینهای میتواند به تدریج فشارهای سیاسی و مالی قابل توجهی را در داخل کشورهای حامی ایجاد کند که ممکن است تداوم پشتیبانی نظامی مستقیم را به چالش بکشد. در نهایت، این واقعیت یک هشدار جدی به بازیگران منطقهای است که حضور نظامی متحدان غربی در منطقه، اگرچه پرقدرت، اما بسیار هزینهبر و آسیبپذیر است.
اسرائیل به عنوان یک پادگان پرهزینه در غرب آسیا، نه فقط به دلیل فشارهای نظامی، بلکه به خاطر بار اقتصادی سنگین حمایتهای تسلیحاتی، معادله دفاعی منطقه را به چالش کشیده است. تفاوت فاحش میان هزینههای پایین پهپادها و موشکهای بومی ایران با سیستمهای پدافندی فوقگرانقیمت رژیم صهیونیستی، به یک بحران عمیق اقتصادی و راهبردی برای حامیان غربی این رژیم تبدیل شده است.

ضربات کمهزینهتر به دشمن راهبرد جمهوری اسلامی ایران
در حالیکه جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر خودکفایی دفاعی و فناوریهای هوشمند داخلی، توانسته است ضربات مؤثر و کمهزینهای وارد کند، صهیونیستها و حامیانشان ناگزیرند میلیاردها دلار صرف دفاعی فرسایشی کنند که کارآمدی آن روزبهروز زیر سؤال میرود. اگر بازنگری جدی در ساختار تاکتیکی و لجستیکی غرب صورت نگیرد، این روند نهتنها پشتیبانی نظامی از رژیم اشغالگر را تضعیف خواهد کرد، بلکه میتواند معادلات منطقهای را به سود محور مقاومت و به زیان جبهه صهیونیستی-آمریکایی تغییر دهد.