به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ،
دهه نود را میتوان یکی از پرچالشترین دورهها در حوزه سیاسی و اقتصادی و بین الملل ایران دانست؛ دههای که با وجود ظرفیتهای گسترده داخلی، کشور بهدلیل وابستگی شدید به مذاکرات خارجی، رشد اقتصادی نزدیک به صفر، افزایش چشمگیر فقر و تعلل در اصلاحات ساختاری، عملاً در مسیر رکود قرار گرفت.
رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در سالهای گذشته، دهه ۱۳۹۰ را دههای کمفروغ در عرصه اقتصاد توصیف کردند؛ دههای که باید برای آینده کشور، «دهه عبرت» تلقی شود. بر همین اساس به نظر می رسد اگر تجربههای آن دوره، درست مرور و تحلیل شود، میتواند مانع تکرار خطاها و زمینهساز بهرهگیری از فرصتهای جدید باشد.
دهه نود؛ نماد اقتصاد شرطی و وابسته
دهه نود با مجموعهای از ضعفها و ناکامیها در حافظه اقتصادی و سیاسی کشور ثبت شد. رشد اقتصادی نزدیک به صفر، یکی از شاخصهای مهم این ناکامی است؛ میانگین رشد در این دوره تنها ۰.۹ درصد بود، در حالی که حتی در شرایط جنگ و تحریم در دهههای گذشته، اقتصاد کشور رشد بالاتری تجربه کرده بود. افزایش فقر مطلق از حدود ۱۲ درصد به بیش از ۲۱ درصد نیز چهره اجتماعی این دوره را تاریکتر کرد.یکی دیگر از نقاط ضعف این دهه، وابسته شدن اقتصاد و معیشت مردم به مذاکرات خارجی بود. شکست برجام در سال ۱۳۹۷ نشان داد شرطی کردن اقتصاد، کشور را در برابر تکانههای بیرونی بیدفاع میگذارد. در کنار این، تعلل در اجرای اصلاحات ساختاری علیرغم ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، ضعف دیگری بود که نظام بانکی، مالیاتی و بودجهای را همچنان گرفتار مشکلات قدیمی نگه داشت. همچنین بیتوجهی به تغییرات بزرگ در نظم جهانی ــ از رشد قدرتهای آسیایی تا افول نسبی غرب ــ موجب شد فرصتهای مهمی برای کشور از دست برود.
ضرورت بازگشت به ظرفیتهای داخلی و اصلاحات ساختاری
دهه نود نشان داد که هیچ کشوری نمیتواند اقتصاد خود را معطل بیرون نگه دارد. درس اصلی این دوره آن است که باید به ظرفیتهای داخلی تکیه کرد و همزمان با نگاه هوشمندانه به بیرون، سیاست خارجی را بر دیپلماسی منطقهای و همکاری با شرق متمرکز ساخت. تعامل با غرب نیز میتواند بخشی از سیاست خارجی باشد، اما نه به بهای وابستگی و شرطی شدن اقتصاد.در این چارچوب، اقتصاد مقاومتی تنها یک شعار نیست، بلکه راهبردی پایدار برای عبور از بحرانها و تحریمهاست. این الگو با تأکید بر درونزایی، عدالتمحوری، برونگرایی هوشمندانه و اتکای واقعی به مردم، میتواند مسیر استقلال اقتصادی کشور را هموار کند؛ به شرط آنکه در عمل و نه فقط در شعار دنبال شود.
راه عبور از تکرار خطاها
تعریف درست اقتصاد مقاومتی، ساختن الگویی بومی و پایدار است که بر ظرفیتهای داخلی، تولید ملی، دانشبنیانی و مشارکت مردمی تکیه دارد و همزمان تعاملات بینالمللی را در خدمت توسعه ملی قرار میدهد. هدف این الگو کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، افزایش تابآوری کشور و تحقق عدالت اجتماعی است.با این حال، یکی از آسیبهای جدی امروز آن است که بسیاری از دولتمردان دهه نود همچنان همان راهکارهای شکستخورده را تکرار میکنند. اگر تجربههای آن دوره به عبرت تبدیل شود، میتواند سرمایهای برای مدیریت امروز باشد؛ اما اگر همان نگاه بیرونمحور ادامه یابد، هزینههای جدیدی بر دوش مردم خواهد گذاشت.
در نهایت، دهه نود سند زندهای است از اینکه وابستگی و بیتوجهی به ظرفیتهای داخلی، کشور را در مسیر رکود و بحران قرار میدهد. اکنون فرصت آن است که سیاستگذاران با اصلاحات ساختاری، استفاده از توان داخلی و بهرهگیری هوشمندانه از روابط خارجی، اقتصاد ایران را در ریل رشد و پیشرفت قرار دهند؛ در غیر این صورت، خطر تکرار یک دهه نود دیگر همچنان وجود دارد.