به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از کیهان ،
یک سایت غربگرا میگوید: با حمله اسرائیل به قطر، تردید کشورهای عربی درباره تاثیرگذاری همپیمانی با آمریکا افزایش مییابد و اعتماد و تکیه کشورهای عربی به آمریکا تضعیف میشود اما نباید نتیجه گرفت مذاکره با آمریکا بد است بلکه باید هوشیاری را افزایش داد(!)
عصر ایران در تحلیل حمله رژیم صهیونیستی به قطر نوشت: این حمله، یک اتفاق استثنایی و نشانهای از عصر ترامپ است. حمله جنگندههای اسرائیل به رهبران حماس در دوحه پایتخت قطر، موفقیتآمیز نبود و آنها نجات یافتند اما حادثه، به خودی خود و فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت، بهشدت اتفاق مهم و دارای تبعات بزرگ است. این نخستین حمله اسرائیل به قطر و یکی از کشورهای جنوب خلیج فارس است.
حمله اسرائیل، تاریخ سیاسی قطر را به قبل و بعد از آن تقسیم میکند. این اتفاق حتماً باعث تغییرات بزرگ و اساسی در قطر در همه سطوح از جمله پارادیمها خواهد شد. این حمله، یک شکست برای مقامات قطری بهشمار میآید چرا که اولاً نتوانستند آن را پیشبینی کنند. ثانیاً نتوانستند مانع از حمله شوند. ثالثاً نتوانستند با حمله مقابله کنند. این وضعیت بدترین گزینه ممکن برای قطر است.
حضور ارتش آمریکا در قطر مانع از حمله به این کشور نشد. قطر میزبان بزرگترین و مهمترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه (سنتکام) است. سنتکام یا فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا مسئولیت رهبری نظامیان آمریکایی در منطقه را برعهده دارد. هدف اصلی استقرار نظامی آمریکا در خاک قطر، جلوگیری از حمله خارجی به این کشور است اما محقق نشد. در حمله اسرائیل، ارتش آمریکا جلوگیری نکرد بلکه دولت آمریکا از قبل مطلع شد. این حمله حتماً با چراغسبز ترامپ صورت گرفت.
توافق غیررسمی میان اسرائیل و قطر وجود داشت که اسرائیل در خاک قطر حملهای انجام ندهد. برهمین اساس قطر و اسرائیل روابط غیررسمی و رسمی دارند و رهبران حماس در قطر بودند. اسرائیل، این توافق را نقض کرد. حمله، همکاری و ارتباطات قطر- اسرائیل را تغییر میدهد. این حمله، عدم پایبندی تلآویو به تعهدات و چارچوبها را نشان داد، حتی با کشوری که همپیمان آمریکاست.
قطر و اسرائیل از حدود ۳۰ سال قبل، روابط غیررسمی را شروع کردند. در جامجهانی فوتبال در قطر، مقامات دوحه با راهاندازی پرواز از اسرائیل به قطر برای حضور تماشاگران اسرائیلی موافقت کردند. بارها در پروندههای مختلف میان اسرائیل و دیگر کشورها و گروهها از جمله حزبالله و حماس و... میانجیگری کردند. ضمن اینکه استقرار دفتر حماس در قطر نه با هدف حمایت از این گروه بلکه با هماهنگی آمریکا و با هدف ایجاد زمینهای برای مذاکرات با اسرائیل انجام شد. اما اسرائیل به هیچکدام از این توافقات قبلی احترام نگذاشت و حمله نظامی به قطر را انجام داد.
قطر در حال میانجیگری و مذاکرات غیرمستقیم صلح میان اسرائیل و حماس بود که مورد حمله اسرائیل قرار گرفت. این رفتار خارج از چارچوب اسرائیل، ضربه دیگری به تصویر آسیبدیده اسرائیل در منطقه است. رفتارهای اسرائیل در چارچوب گروههای مسلح شورشی قابل تعریف است. پیام حمله این بود: اسرائیل حمله میکند حتی به کشوری که با تلآویو رابطه دارد.
«عصر ایران» که شیدای مذاکره به هر قیمت با آمریکاست، در ادامه مدعی شد: هیئت حماس در حال بررسی طرح صلح ترامپ بود که به آنها حمله شد. شبیه ایران که در حال مذاکره با آمریکا بود که با حملات اسرائیل روبهرو شد.
با این حال از این دو حادثه نمیتوان نتیجه گرفت مذاکره بد است یا نباید مذاکره کرد. سوءاستفاده از یک ابزار به معنی بد بودن آن ابزار نیست بلکه باید هوشیاری را افزایش داد(!)
حمله اسرائیل به قطر، به سود جبهه ایران و مخالفان و دشمنان اسرائیل و به ضرر جبهه حامیان عادیسازی روابط با اسرائیل است. تردید کشورهای عربی درباره تاثیرگذاری همپیمانی با آمریکا افزایش مییابد، به ویژه درباره تاثیر حضور ارتش آمریکا برای جلوگیری از حمله. این حمله، اعتماد و تکیه کشورهای عربی منطقه را به آمریکا تضعیف میکند. شاید برای اول بار، یک همپیمان آمریکا با چراغ سبز آمریکا به دیگر همپیمان آمریکا حمله میکند.
این حمله، کشورهای جنوب خلیج فارس را به محور روسیه و چین نزدیک میکند. حمله اسرائیل به قطر، تهدیدی علیه ۶ کشور جنوب خلیج فارس (شورای همکاری) بهشمار میآید و رابطه اسرائیل با آنها را دستخوش تحول قرار میدهد.