به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
در برگهای آلبوم عکس رزمندگان همدان در دوران دفاع مقدس، تصویری از پیکر یک شهید دیده میشود که پیکر مطهرش روی تخته سنگی آرام گرفته؛ روی کلاه آهنی این شهید نوشته شده است: خداحافظ من رفتم و روی لباس پاسداریاش نوشته شده حسن مرادیان؛ شهیدی که یازده ماه، آفتاب، سایهبانش بود و ابرها بر پیکرش میگریستند.
پیکری که ۱۱ ماه زیر آسمان بود
شهید حسن مرادیان در سال ۱۳۵۹ به همراه نیروهای سپاه قدس همدان وارد جبهههای غرب شد و مسؤولیت آموزش به نیروها را برعهده داشت. حسن مرادیان از فعالانی بود که مقابل مخالفان نظام و منافقین ایستاد و در عین حال با افراد زیر دستش مهربان و رئوف بود.به گفته همرزمان شهید مرادیان، در جریان عملیات «شهیدان رجایی و باهنر» در ۱۱ شهریور ماه ۱۳۶۰ در منطقه سر پل ذهاب، طراحی این عملیات در سه محور بود که شهید مرادیان فرماندهی محور میانی را بر عهده داشت. در زمان اجرای این عملیات، او بیمار بود اما با همان حالت بیماری فرماندهی محور میانی عملیات را رها نکرده بود و پس از حضور در ارتفاعات قراویز و تصرف سنگر بعثیها در این منطقه به شهادت رسید. بعد هم بعثیها برای تلافی این عملیات، پیکر او را به میان صخرهها پرتاب کردند. پیکر این شهید ۱۱ ماه در تیررس دشمن بود و رزمندگان نمیتوانستند پیکر او را به عقب بازگردانند. تا اینکه بعد از عقبنشینی عراق از ارتفاعات قراویز (پس از عملیات بیتالمقدس) توانستند پیکر شهید را انتقال دهند و پس از یازده ماه پیکر پاک او به شهر همدان بازگردانده شد.
شهید مرادیان: برای شهادتم خوشحال باشید
در فرازی از وصیتنامه شهید «حسن مرادیان» آمده است: «هیچ قطرهای در مقیاس حقیقت در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، بهتر نیست و من میخواهم با این قطره خون به عشقم برسم که خداست. به پدر و مادرم وصیت میکنم که بعد از مرگم گریه نکنید بلکه خوشحال باشید که شما هم یک قربانی برای حفظ بقای دین خدا عرضه کردید. شهادت آرزوی نهایی من است. از شما میخواهم که شبهای جمعه به سراغ یتیمان و فقرای شهر به خصوص در محلههای منوچهری و مصلا و سیلوی شهر همدان بروید و از آنها دلجویی کنید. ضمناً برادرم مهدی را بعد از اتمام تحصیلش به سپاه بفرستید تا جای خالی مرا در سپاه امام پر کند.»
نگاهی به عملیات شهیدان رجایی و باهنر
پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا و ریاستجمهوری، سپاه و ارتش با همکاری یکدیگر برای اجرای چند عملیات بزرگ جهت بیرون راندن عراق از خاک ایران آماده میشدند. انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت رجایی و باهنر(رئیسجمهور و نخستوزیر وقت) موجی از شادی را در جبهه دشمن به همراه داشت.به همین دلیل، فرماندهان جهت جلوگیری از تضعیف روحیه نیروهای ایران، مصمم به اتخاذ هرچه سریعتر شیوهای تهاجمی شدند. در همین راستا دو عملیات به طور همزمان در جنوب سوسنگرد و غرب سرپلذهاب و هر دو با نام شهیدان رجایی و باهنر اجرا شد.
عملیات شهیدان رجایی و باهنر در غرب کشور، ساعت ۴ صبح ۱۱ شهریور سال ۱۳۶۰ شروع شد که تا ۱۶ شهریورماه ادامه داشت. این عملیات قبل از شروع، لو رفته بود اما با وجود این و علیرغم گرمای شدید و تشنگی، رزمندگان توانستند ضربات مهلکی با ارتش بعث عراق وارد سازند.
آنها نبردی عاشورایی را با صدامیان سراپا مجهز آغاز کرده، پیشروی کرده و بسیاری از آنها را به هلاکت رساندند؛ اما فشار سنگین دشمن موجب عدم دسترسی به ارتفاعات مورد نظر شد. در این نبرد نابرابر تعداد ۶۲ نفر از بهترین فرزندان استان همدان که بیشترشان از پاسداران اولیه سپاه بودند و هر کدام کار یک گردان یا تیپ را انجام میدادند به شهادت رسیدند و پیکرهای پاک آنها را در زیر آفتاب سوزان به مدت یازده ماه در زیر سنگرهای دشمن بر جای ماند. شهید حسن مرادیان از جمله این شهدای گرانقدر است. او فرمانده نیروهای عمل کننده در سمت وسط تپه کمیل بود.