به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از دفاعپرس،
عملیات کربلای ۳ یازدهم شهریور ۱۳۶۵ در شمال خلیج فارس، با هدف تصرف و انهدام سکوی نفتی الامیه عراق انجام شد. این سکوی نفتی در ۱۹ مایلی ساحل ایران و ۸ مایلی سکوی عراقی البکر واقع شده است. در زمان اجرای این عملیات نیروی دریایی سپاه یک ساله بود و تجربیات عملیاتهای آبی و خاکی سپاه به همراه برخی عملیاتهای دریایی این نیرو را علیرغم کمبود امکانات زبده کرده بود.
سردار تنگسیری که امروز فرماندهی نیروی دریایی سپاه را بر عهده دارد و از السابقون این نیرو محسوب میشود؛ گفتوگویی مفصل با وی دو دهه پیش؛ یعنی زمانی که جانشین فرمانده نیروی دریایی سپاه بود، درخصوص در عملیات کربلای ۳ انجام شده است که ادامه میخوانید؛
سردار تنگسیری در عملیات کربلای ۳ کدام یگانهای سپاه دخیل بودند؟
یگانهایی از نیروی دریایی و زمینی سپاه شرکت داشتند. از نیروی زمینی سپاه لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در این عملیات شرکت داشت. مابقی یگانها از نیروی دریایی سپاه بودند. سکوهای نفتی البکر و الامیه برای عراق از موقعیت استراتژیک برخوردار بود. سکوها در ۱۹ مایلی نهر «قاسمیه» و ۲۸ مایلی «خورموسی» قراردارد و عراق از این سکوها به عنوان پایگاه اطلاعاتی استفاده میکرد. قبل از عملیات، باید اطلاعاتی در مورد وضعیت جریانهای دریایی و جزر و مد اطرف سکوها بدست میآمد.
نیروها مدت زمان زیادی را برای بدست آوردن این اطلاعات صرف کردند. ۱۵ روز طول کشید تا اطلاعاتی در مورد سرعت و نوع جریانهای آبی حوزه این سکوها جمع آوری شود. ما اجسامی را در زیر و سطح آب، مانند غواص به آب میدادیم که بتوانیم سرعت و سمت جریانهای آبی را در وضعیتهای مختلفی به دست آوریم. در نهایت، این اطلاعات جمع آوری و پردازش شد.
در این عملیات، لشکر امام حسین (ع) تحت کنترل عملیاتی قرارگاه نوح نبی (ع) ندسا، بود. نیروی دریایی سپاه که تجربه عملیاتهای بدر و خیبر و والفجر ۸ را داشت، این عملیات را به عنوان سومین عملیات خود میدانست.
نیروی دریایی سپاه در عملیات والفجر ۸، به عنوان کاروان پشتیبانی کننده در دریا توانست اثر گذار باشد.
بطور کل در عملیات کربلای ۳ نیروی دریایی سپاه فرماندهی و هدایت عملیات را به عهده داشت. ترابری دریایی که بسیار موضوع مهمی است لذا موضوع انسداد خور عبدالله هم در دستور نیروی دریایی سپاه بود و این امر هم توسط نیروی دریایی سپاه انجام شد.
درباره خور عبدالله و جزئیات آن بفرمایید. در واقع قطع ارتباط عراق با آبهای آزاد در این عمیلات محقق شد؟
خور عبدالله ساحل باتلاقی و شیب ملایم دارد. عمق آب در خور آنجا حدود ۱۰ الی ۱۵ متر است و برای کشتیهایی حدود 28 هزار تن قابل کشتیرانی است. در واقع تردد کشتیها فقط از وسط خورعبدالله میسر است.
باید توجه داشت خور عبدالله تنها معبر برای ورود و خروج یگانهای شناور نیروی دریایی عراق، از بندر امّالقصر به سمت کویت است. جزیره بوبیان کویت در روبروی ایران قراردارد و به عنوان یک جزیره بزرگ در خلیج فارس محسوب میشود. بین این جزیره و کویت، خوری به نام «خور الصبیه» وجود دارد. عبور لنجهایی با تناژ ۲۵۰ الی ۳۰۰ تن از این خور میسر است.
از این خور، لنجهای ایرانی و عراقی هم در بعضی مواقع تردد میکردند. ساحل شمال جزیره قابل استفاده و اسکان است. عراق از همین جزیره به عنوان پایگاه نظامی علیه ایران استفاده میکرد. ما به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم به بندر امالقصر وارد شویم، باید از کنار جزیرهای به اسم «وربــه» عبور کنیم. دو راه از شمال و جنوب این جزیره وجود داشت. عراق از راه شمالی بیشتر استفاده میکرد و از آنجا به خور «زبیر» و بخشی هم به بندرام القصر منتهی میشد. از این مسیر، عراقیها زیاد تردد میکردند.
نیروی دریایی سپاه با توجه به اهمیت موضوع، مأموریت داشت با دو ناوگروه رزمی از ناوتیپهای کوثر و امیرالمؤمنین (ع)، این خورها را ناامن و مسدود کند. منظور از این عملیات، ممانعت از پشتیبانی و دسترسی عراقیها به سکوهای البکر و الامیه بود.
شیبهسازی و آموزش برای این عملیات توسط ناوتیپهای کوثر و امیرالمؤمنین(ع) در حضور فرمانده کل سپاه پاسداران انجام شد. پس از آموزش و تمرینات نیروها، قرار شد عملیات شروع شود. مقرر شد نیروها در دو نقطه تجمع کنند. موقعیت اول بویههای شماره ۱۳ و ۱۱ و موقعیت دوم، بویههای شماره ۱۴ و ۱۵ پیش بینی شده بود. محل تجمع نیروهای ناوتیپ کوثر در کنار بویههای ۱۱ و ۱۳ و محل تجمع نیروهای ناوتیپ امیرالمؤمنین (ع) در کنار بویههای ۱۴ و ۱۵ اعلام شده بود.
ناوچههای عراقی باید دقیقاً از بین بویهها عبور میکردند. از هر ناوتیپ، یک ناوگروه رزمی در شب عملیات گسترش پیدا کردند. ناوگروهها میخواستند از دو طرف به ناوچههای عراقی حمله نمایند و تسلیحات شناورهای ما شامل توپ ضد هوایی ۲۳ م م، راکت ۱۰۷ م م، آر. پی چی هفت، تیربار دوشکا و سلاحهای کمری بود.
بنابراین، مأموریت ما حمله به شناورها و انهدام آنها در حد غرق شدن و در نهایت ممانعت از ورود آنها به دریا بود که نتیجه آن، عدم دسترسی دشمن به سکوهای نفتی خودش بود. نیروها شب و روز حضور داشتند و باید دو ناوگروه به عنوان احتیاط در نظر گرفته میشد که به دلیل نداشتن شرایط این کار، این امر انجام نشد و ما تنها با دو ناو تیپ خود این کار را انجام دادیم.
ما مجبور شدیم در دریای نسبتاً بد استقامت کنیم. به هواپیماهایی که به سمت سکوهای البکر و الامیه در حرکت بودند تیراندازی میکردیم. چون روی سکوهای نفتی، نیروهای ایرانی حضور داشتند. فاصله ما تا پاسگاه عراق در ساحل کویت نزدیک بود. آنها نیز به سمت قایقهای ما شلیک میکردند و ما ناچار بودیم که مدام تغییر مکان بدهیم. به خاطر آنکه نیروها شب نخوابیده بودند و درگیری و جابجایی بسیار مشکل بود، خسته بودند، اما روحیه آنها آنقدر بالا بود که حتی مطرح نمیکردند.
آنها برای کارهای ضروری مثل گرفتن مهمات، تغذیه، بنزین و ...، به صورت بسیار مقطعی و کوتاه مدت به محل مورد نظر میآمدند و تمام وقت در منطقه عملیات میماندند. کسی که بگوید من نمیتوانم و خستهام، در بین ما نبود.
ناخدای یکی از قایقها که بر روی آن توپ ضد هوایی ۲۳ میلی متر بود و مأموریت درگیری با هواپیما را به عهده داشت، یکی از برداران جانباز بود. نامبرده آنقدر خسته بود که در ساحل جزیره بوبیان در حال استراحت به خواب رفته بود که ما رفتیم و او را با مشکلاتی با خودمان آوردیم.
ما آماده عملیاتهای احتمالی بعدی شدیم که در شب دوم، شناورهای عراقی قصد عبور از آنجا را داشتند. از ساعت ۱۹:۰۰ غروب روز بیست و پنجم و شب و روز بعد، یعنی دوشب و یک روز در دریا بودیم و واقعاً خسته کننده بود.
یعنی باید در منطقه حضور می داشتید تا اگر شناوری عبور کرد با شناورهای دشمن درگیر شوید، درست است؟
بله، ولی یکی از نقاط ضعف ما نداشتن رادار بود. برای ردیابی شناورهای دشمن، رادار نداشتیم. بنابراین شناسایی شناورهای عراقی کار مشکلی بود. در شب اگر شناورهای عراقی از کنار ما عبور میکردند، ما قادر بودیم آنها را در یک لحظه مشاهده کنیم و تعقب آنها در شب بدون رادار کار مشکلی بود. برای شناسایی شناورهای عراقی، از رادار ساحل خودمان کمک میگرفتیم و به وسیله بیسیم به همدیگر اطلاع میدادیم.
شناورهای عراقی، چون مجهز به رادار بودند، به راحتی از موقعیت ما با خبر بودند و حرکات ما را در رادار خودشان داشتند و موقعیت ایمن خودشان را انتخاب میکردند.
حدود ساعت ۲۲:۰۰ الی ۲۳:۰۰ شب بود که احتمالاً ۵ یا ۸ فروند از شناورهای عراقی قصد تردد از آنجا و دسترسی به سکوهای البکر و الامیه را داشتند. این شناورهای عراقی از دو نوع «ذهوک» روسی با آبخور کمتر و شناورهای «بوکامر» ایتالیایی با آبخور و اندازه بیشتر بودند. نیروهای ما با مشاهده اولین شناور ذهوک، اقدام به تیراندازی به سمت او کردند. اولین آر. پی. جی. به سینه شناور آنها اصابت نمود و توپ ۲۳ میلی متری ما هم به سمت آن شلیک کرد. اما مشکلی برای آن بوجود نیامد. این شناور منطقه را ترک و متواری شد که ما نتوانستیم در ادامه مسیر آن را پیدا و تعقیب کنیم. در نهایت ۳ فروند شناور، موفق به عبور شدند.
یکی از آن شناورها مورد اصابت قرار گرفت و مابقی شناورها از عبور منصرف شدند و برگشتند. بیشتر شناورهای عراقی از همان خور «الصبیه» عبور کردند. شناورهایی که در عملیات بازپسگیری سکوی البکر بودند، در دو قسمت شامل بخشی که از خور الصبیه عبور کردند و بخشی دیگری را خود کویت در اختیار عراق گذاشت.
روحیه نیروهای ما بسیار بالا بوده و برای شرکت در عملیات گریه میکردند. نیروهای بسیجی التماس میکردند.
شرایط جنگ در دریا، با زمین خیلی متفاوت است. خطر آسیب دیدن در دریا به دلیل اینکه عوارض طبیعی مثل روی زمین ندارد، بالا است. ما با تمام توان از عبور ناوچههای عراقی به سمت سکوها ممانعت میکردیم، چون برادارن ما در روی سکوها در خطر بودند. توپهای ناوچههای عراقی از نوع «دیمیس روف» با گلولههای انفجاری خطرناک بود. خطر این گولهها برای شناورها و نفرات ما بسیار اثرگذار بود.
با این حال، کسی قصد عقبنشینی، مراجعت و ترک منطقه را نداشت. گرچه در آن شب، ۳ فروند از شناورهای عراق موفق به عبور شدند و تعدادی از آنها از خور الصبیه گذشتند، اما تلاش برادارن ما مانع عبور سایر شناورها شد. شناورهای عراقی سکوی خالی و منهدم شده را بازپسگیری کردند. در مراجعه شناورهای عراقی از اسکله البکر به خور عبدالله هم ما موفق شدیم ۲ فروند از آنها را منهدم کنیم. سردار احمدیان (نماینده فعلی رهبر معظم انقلاب در شورای عالی دفاع) خودشان از رادار ساحلی ما را هدایت میکرد.
در این مقطع، ما به نتیجه رسیدیم که هر یک از شناورهای ما که شناورهای عراقی را دید، خودش آن را تعقیب کند و منتظر شناورهای دیگر نماند. بر همین اساس، ما یکی از شناورهای عراقی را شناسایی و تعقیب کردیم.
تعداد ۱۵ گلوله آر. پی. جی. هفت به شناور عراقی شلیک کردیم و به آن اصابت کرد. شناور در شب، پر از دود شده بود و سرعت آن کم شد که به ساحل خورد. چند فروند گلوله به آن شلیک کردیم. محل درگیری نزدیک بویه شماره ۲۵ بود و، چون لجمن (لبه جلویی منطقه نبرد) ما با دشمن در نزدیک کارخانه نمک عراق بود، ما منطقه را ترک کردیم و شناورهای عراقی به کمک این شناورها آمدند.
در این بخش از عملیات که نیروهای پاسدار، بسیجی و وظیفه شرکت داشتند، الحمدالله موفق بودند. تعداد زیادی علاقه به شرکت در این عملیات را داشتند، ولی ما در شناور محدودیت داشتیم و نمیتوانستیم تعداد زیادتری را در عملیات شرکت دهیم.
این از عملیات انسداد خور عبدالله، درباره خود عملیات کربلای ۳ بفرمایید.
عملیات کربلای ۳ در تاریخ ۱۱شهریور سال ۱۳۶۵ در شمال خلیج فارس بر روی سکوهای نفتی البکرو الامیه انجام شد. تقریبا یک سال از تشکیل رسمی نیروی دریایی سپاه میگذشت. این سکوها، دو پایانه نفتی کشور عراق هستند که در قسمت شمال خلیج فارس واقع شدهاند. سکوی نفتی الامیه بر روی خور «الکفکا» و سکوی البکر بر روی خور «الرکا» واقع شده است. فاصله این سکوها تا بندرام القصر حدود ۴۰ تا ۴۵ مایل و فاصله آنها تا ساحل رأس آبادان حدود ۱۹ مایل است.
فاصله این دو سکوی نفتی تا ورودی خور موسی در حدود ۳۷ تا ۳۸ مایل است. عراق از این سکوها به عنوان یک پایگاه اطلاعاتی استفاده میکرد و اطلاعات به دست آمده را در نیروی دریایی و هوایی خود استفاده میکرد.
موقعیت کشتیهای ما که به شمال خلیج فارس میرفتند و آنهایی که میخواستند وارد خور موسی شوند، از طریق این سکوها به دست میآمد. این موقعیت به سایتهای موشکی و هواپیماهای عراق ارائه میشد و آنها به کشتیهای ما حمله میکردند.
فاصله دو سکوی البکر و الامیه حدود ۸ مایل است. فاصله سکوی نفتی البکر تا جزیره فلیکه کویت حدود ۴۰ تا ۴۲ مایل است. این دو سکوی دقیقاً روبری دهانه خور عبدالله واقع شدهاند.
در آن زمان، رأس البیشه توسط نیروهای ایران تصرف و در اختیار ما بود. جزیره بوبیان اگر چه متعلق به کویت بود، اما اطلاعات مورد نیاز ارتش عراق را تأمین میکرد و ظاهر آن اعم از پاسگاه و ... و کاملاً کویتی بود.
یعنی کشور کویت علاوه بر تامین مالی به صورت مستقیم در جنگ دخالت داشت؟
بله در واقع زمین و پایگاههای خود را در اختیار ارتش عراق گذاشته بود، حتی در پاسگاهی که روبروی سایت ۸۱ واقع شده بود، نیروهای عراقی و کویتی به صورت مشترک کار میکردند. حتی با سلاحی که بالای ساختمان آن بود، به قایقهای ما شلیک میکردند. در جنوب جزیره بوبیان یک خور به نام الصبیه وجود دارد که این خور حد فاصل جزیره بوبیان و کشور کویت است. تردد برای لنجهای با آبخور ۲۵۰ تا ۲۰۰ تن از آن امکان پذیر است.
در آن موقع تردد لنجها اعم از ایرانی و ... از آن انجام میگرفت و به نقل از لنجهای شخصی و محلی، تردد از آن برای ما در صورت نیاز امکانپذیر بود. در غرب جزیره بوبیان، جزیرهای به نام «اوهه» واقع شده که الان مورد بحث ما نیست. جزیره بوبیان، جزیره بزرگی در شمال خلیج فارس است. تمام سطح این جزیره به دلیل خارهای که در وسط آن است، قابل استفاده نیست. شمال جزیره خشکی است که از شمال کویت شروع و عرض آن بیشتر میشود. در سطح جزیره، خورهای پیچیدهای وجود دارد. این خورهای وسط جزیره را افراد محلی «خور شیطانه» مینامند.
بیشتر پاسگاهها در شمال جزیره واقع شدهاند و نسبت به خور عبدالله، این پاسگاهها در جنوب واقع شدهاند. در یکی از این پاسگاهها، نیروها عراقی و کویتی به صورت مشترک کار میکردند و در پاسگاههای دیگر، نیروهای کویتی برای عراقیها کار میکردند. اگر از سمت البکر شروع کنیم، پس از عبور کردن از کنار بویه اول، به کنار جزیره وربه میرسیم. جزیره وربه متعلق به کویت است. نیروهای عراقی به صورت بسیار قوی در آن جزیره مستقر بودند که یک شب ما به آنها با قایق نزدیک شدیم و به ما تیراندازی کردند. در کنار جزیره وربه، طوری است که دو خور مشاهده میکنیم. خور شمالی به بندر «امالقصر» و در نهایت به خور زبیر ختم میشود.
شما در واقع محور دیگری از عملیات را بر عهده داشتید که پشتیبانی از عملیات اصلی بود.
بله، شب عملیات کلیه نیروها را که بالغ بر ۳۵۰ نفر بودند، فراخوانی کردیم و از بین آنها نیروهای مناسب را انتخاب و آنها را توجیه کردیم. عملیات ما درگیری با شناورهای عراقی بود و همزمان با آن، سایر نیروها سکوهای البکر و الامیه را تصرف میکردند. همه افراد علاقمند بودند در عملیات به صورت مستقیم شرکت کنند. بنابراین مقرر شد نیروهای ناوتیپ کوثر در کنار بویههای ۱۲ و ۱۳ و نیروهای ناوتیپ امیرالمؤمنین (ع) در کنار بویههای ۱۴ و ۱۵ تجمع کنند و چنانچه ناوچههای عراقی را مشاهده کردند، از دو جناح به آنها شلیک کنند.
عملیات در ساعت ۰۵:۰۰ صبح صورت گرفت و، چون به صبح کشید، ناوچههای عراقی به منطقه نیامدند.
نیروهای ما موفق شدند سکو را تصرف و روی آن مستقر شوند. مأموریت هر دو ناوتیپ کوثرو امیرالمؤمنین (ع) حضور مستمر و درگیری با ناوچههای عراقی بود. امکان داشت شناورهای عراقی در روز از خور عبداﷲ عبور کنند.
علی رغم خرابی دریا و مشکلات دیگر، ما در آنجا ماندیم و درگیری خود را با هواپیماهای عراقی شورع کردیم.
هواپیماها جهت حمله به سکوها و بالگردها برای قایقها میآمدند و ما با آنها درگیر میشدیم. هر ناوگروه رزمی ما ۲ تا ۳ قبضه توپ ضد هوایی ۲۳ میلیمتری داشت. هواپیماهای ملخی را برای حمله به قایقها اعزام میکردند.
نیروهای ما یک روز سختی را با درگیری هواپیما و بالگرد تحمل کردند. خستگی نیروها، هرگز باعث نشد کسی درخواست مراجعت و استراحت نماید. استراحت فقط در حین سوختگیری و مهمات و تغذیه بود.
شناورهای ما مشکلاتی داشتند، امکان بکارگیری سلاحهای بزرگتر در روی شناورهای کوچک ما نبود. به همین دلیل بزرگترین سلاح ما راکت انداز ۱۰۷ میلیمتری و سلاح شانه پرتاب آرپی جی هفت بود.
سلاحهای موجود در سازمان امروزی ما آن موقع نبود. عرض کردم نداشتن رادار در آن زمان مشکل دیگری بود. سردار احمدیان حضور داشتند و صحنه عملیات را مشاهده میکردند. به ما اعلام شد، شناورهای عراقی به سمت شما میآیند و منطقه را ترک کنید. ما از آنجا برگشتیم. این بخشی که به عهده ما بود. اما نکته دیگر این که به نتیجه رسیدیم که ماندن روی سکوها صحیح نیست و آسیب پذیر هستیم. با یک تدبیر بی سابقه، از سمت فاو در داخل لولههای قبلی به اسکله البکر نفت پمپاژ شد و بر روی سکو شلیک شد که در نهایت سکوی البکر در آتش سوخت. هر دو سکو یکی در اثر پمپاژ نفت و الامیه دراثر موشک های ما سوختند.