به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
مسعود براتی:
از پنجشنبه گذشته که سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان با ارایه یک اعلان به شورای امنیت سازمان ملل، #مکانیسم_ماشه را بر اساس ماده ۳۷ #برجام فعال کردند، واقعیت این سازوکار اعجابانگیز بر همگان آشکار گشته است.
**آنچه که به عنوان سازوکار حل اختلاف در برجام از سوی آمریکا طراحی و توسط ایران پذیرفته شد، علیرغم عنوانش که ظاهری عادلانه به آن میدهد، ماهیتی ظالمانه و یکجانبه دارد.
مردم ایران از خود این سوال را میپرسند که چرا علیرغم بدعهدی #آمریکا و سه کشور اروپایی و عدم رفع #تحریم ها و پایبندی ایران به تعهدات خود حتی پس از خروج آمریکا از برجام، اما مکانیسم ماشه علیه ایران فعال شده است و قرار است بعد از ۳۰ روز قطعنامههای گذشته علیه ایران بازگردد.
چرا چنین سازوکاری از سوی ایران پذیرفته شده است؟ آیا در زمان پذیرش برجام، این موضوع بررسی شده است؟ سوال مهمی است و باید به آن پاسخ داد.
**از همان ابتدا که متن برجام منتشر شد، مفاد ماده ۳۷ آن که در مواد ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ نیز منعکس شده است، برای آنهایی که به مطالعه علمی و کارشناسی برجام پرداخته بودند، اعجاب انگیز و شگفتیآور بود.
وقتی آن را برای دیگران تشریح میکردند، کسی باور نمیکرد که چنین سازوکار یکطرفه و ظالمانه از سوی تیم مذاکره کننده و دولت ایران پذیرفته شده است.
اما فضای ایجاد شده از سوی دولت و پروپاگاندای رسانهای آن در کتمان کردن ضعفهای مهم برجام و ارایه یک تصویر بسیار خوب، اجازه شنیده شدن نکات دقیق و علمی منتقدان را نداد.
**دروغهای بسیاری درباره برجام به مردم ایران گفته شد. سرمنشا بسیاری از آنها دولت و تیم مذاکره کننده بود. وقتی #روحانی به عنوان رئیس جمهور در کنفرانس خبری پس از نهایی شدن برجام بیان میکند که «تمامی تحریمها در روز اجرا بالمره لغو میشود» و بارها و بارها در طول بررسی برجام در کشور، #ظریف و #عراقچی به عنوان تیم مذاکره کننده بر «لغو» تمامی قطعنامههای قبلی تاکید میکنند، طبیعی است جامعه دچار سردرگمی و ابهام شود و از آنجا که به کارگزاران خود اعتماد کلی دارد، حرف آنها را میپذیرد. الان نیز این سوال برایش ایجاد میشود که اگر قطعنامههای قبلی لغو شده بود، چرا میتواند صرفا با یک اطلاعیه بازگردد؟ و طبیعتا وقتی با واقعیت مکانیسم ماشه بیشتر آشنا میشود، از خود میپرسد چرا در آن زمان دروغ گفته شده است؟
**درست است که ما الان با غرب مواجه هستیم و باید برای این مواجهه تدبیر و انسجام داشته باشیم، اما اگر به گذشته توجه نکنیم و سرمنشا دروغهای بیان شده به مردم را افشا نکنیم، این احتمال وجود دارد که دوباره از همان محل مجدد آسیب ببینیم. هم باید سرمنشا دروغها و هم دلایل آن را برای مردم آشکار کرد.
**لذا الان فصل پاسخگویی کسانی است که در زمان پذیرش برجام به جامعه دروغ گفتند. دروغها صرفا محدود به مکانیسم ماشه نیست. دروغهای بزرگ دیگری نیز به مردم گفته شده است.
آنها به مردم گفتند که با #توافق تحریمها برداشته میشود. اما به دو سال نکشید که تحریمها بیشتر شد. بعد که این دروغ نمایان شد، ظریف و صالحی و دیگران گفتند که هدف برجام اقتصادی نبوده و هدف اصلی برجام دور کردن سایه جنگ و غیرامنیتی کردن پرونده هستهای ایران بوده است.
در یک سال گذشته نیز بارها این بیان تکرار شد که برای دور کردن سایه جنگ باید مذاکره کرد و نباید در تله جنگ افتاد. اما مردم شاهد بودند که در زمان وجود توافق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ به کشورشان حمله شد و طرف مذاکره که آمریکا باشد، خودش هم وارد میدان شد.
**این روزها را میتوان فصل پاسخگویی کاسبان برجام دانست. باید از روحانی، ظریف، صالحی، عراقچی، بعیدی نژاد، قنبری و … سوالهای فراوانی پرسید. باید پرسید که چرا ضعفهای برجام را به مردم بیان نکردید؟
چرا علیرغم آنکه منتقدان ضعفهای برجام را بیان کردند، شما انکار کردید؟
چرا بابت این افتضاح صدها صدها سکه طلا گرفتید؟
چرا حاضر نیستید در یک گفتگو و #مذاکره دوطرفه پاسخ این سوالات را بدهید و هنوز بر انجام عملیات رسانهای یک جانبه برای ایجاد ذهنیت اشتباه در مردم اصرار دارید؟
**این دروغها منجر به از دست رفتن یک دهه عمر ملت با رشد اقتصادی صفر شد. اینگونه نیست که عدهای کاسب برجام میگویند اشکالی ندارد و به قبل برجام برمیگردیم.
ده سال عمر ملت به واسطه قدرت طلبی #کاسبان_برجام از بین رفته است. آسیبهای غیرقابل بازگشت مانند بتن ریختن در قلب راکتور اراک و ارایه اطلاعات مهم از برنامه هستهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی که مورد استفاده رژیم صهیونیستی قرار گرفت، به ایران وارد شده است.
اگر الان بر پاسخگو شدن این افراد تاکید شود، ایمنی برای آینده ایجاد خواهد شد. نباید دروغگویی به مردم کم هزینه باشد.