به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان
سیمون تیسدال، ستون نویس روزنامه گاردین در مطلبی با اشاره به تمایل اسرائیل برای تداوم جنگ افروزی نوشت: آتشبس ایران-اسرائیل که بهطور شفاهی توافق شده، ممکن است هر لحظه پارهپاره شود. جنگ تمام شد! اما فقط افراد سادهلوح فکر میکنند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و جنگطلب اصلی اسرائیل، دیگر به دنبال ادامه جنگ نیست. حتی اگر دونالد ترامپ درست بگوید و تأسیسات هستهای ایران «نابود» شده باشند (واقعیت این است که به گفته وزیر خارجه ایران «بهشدت آسیب دیده»)، دانش هستهای و ذخایر غنیشده اورانیوم ایران از بین نرفتهاند. به محض بروز اولین نشانه، واقعی یا خیالی، از بازسازی برنامه هستهای، نتانیاهو و اطرافیانش بیتردید دوباره تجاوز خود را از سر می گیرند. ترامپ هفته گذشته آنها را از ادامه حمله بازداشت. اما این مرد کسی است که میتواند سه بار نظرش را قبل از صبحانه عوض کند.
بعید است نتانیاهو بتواند در برابر وسوسه حمله مجدد به ایران مقاومت کند، بهویژه اگر چنین حملاتی از نظر سیاسی به نفع او باشد. گفته میشود نتانیاهو در حال بررسی انتخابات زودهنگام است؛ شاید امیدوار است ماجراجوییهایش در ایران، ناکامیهایش در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و رها کردن اسرایی که در دست حماس را به حاشیه ببرد.
این یک الگوی آشناست. از مارس، زمانی که بهطور یکجانبه آتشبس در غزه را شکست، نتانیاهو به دنبال به زانو درآوردن این سرزمین بوده است. غیرنظامیان فلسطینی در حملات مکرر ارتش و شهرکنشینان اسرائیلی در اطراف مراکز توزیع غذا در غزه و شهرهای کرانه باختری به گلوله بسته شدهاند. در مکانهایی مانند رفح، «یکشنبه خونین» تقریباً هر روز تکرار میشود. در لبنان و سوریه، اسرائیل بدون هیچ محدودیتی بمب ریخته است. ماشین جنگی نتانیاهو هرگز متوقف نمیشود. چرا باید تصور کنیم او در قبال ایران رفتاری متفاوت خواهد داشت؟
بیشتر مردم از «جنگهای بیپایان» که نمونه بارز آن درگیر شدنهای چندینساله غرب در افغانستان و عراق بود، بیزارند. اما نتانیاهو اینطور نیست. صلح دشمن اوست. جنگ بیپایان او را در قدرت، در مرکز توجه و دور از محاکمه نگاه میدارد.
با وجود ویدیوی نتانیاهو خطاب به مردم ایران که از آنان خواست علیه «رژیمی شیطانی و سرکوبگر» بایستند، او اهمیتی به آزادی آنها نمیدهد. آنچه او میخواهد همان چیزی است که قدرتهای امپریالیستی همیشه میخواهند: کشوری بهطور دائم تضعیفشده، از همگسیخته و تحقیرشده که تهدیدی برای منافع راهبردی اسرائیل نباشد و هر زمان لازم شد تنبیه شود یا تهدی به تغییر حکومت شود.
حقیقت این است که نظام ایران حتی نزدیک به فروپاشی هم نرفت. اگر چیزی باشد، بمبارانهای اسرائیل باعث اتحاد ملی و احساسات میهنپرستانه شد. ایران بر اساس دروغ مورد حمله قرار گرفت (نه اطلاعات آمریکا و نه سازمان ملل ادعای نتانیاهو درباره تسلیحاتی شدن برنامه هستهای ایران را تأیید نکردند) و دولتهای اروپایی هم از محکوم کردن بمباران سر باز زدند. این واقعیتها فقط بیاعتمادی به غرب را در ایران عمیقتر خواهد کرد. ایران بهدنبال کاهش تحریمهای آمریکا است و ممکن است درباره آن مذاکره کند، اما درباره برنامه هستهای آیندهاش نه.
جنگ برای ترامپ هم تمام نشده (هرچند او که در رؤیای جایزه صلح نوبل غرق است، ممکن است چنین فکر کند). او نشان داده، همانطور که در اوکراین و غزه هم نشان داد، که مداخلاتش – که بدون فکر و دانش و بر اساس هیجان آنی انجام میشود – جهان را تنها خطرناکتر میکند. او کاری کرده که اگر بار دیگر جنگ شعلهور شود، خروج آمریکا دشوارتر شود. حمله غافلگیرانهاش به ایران، یادآور پرل هاربر، منشور سازمان ملل را نقض کرد و به دولتهای قانونگریز کمک خواهد کرد تا تجاوزات غیرقانونی خود را توجیه کنند. با ادامه حمایت و همراهی با نتانیاهو، که متهم به جنایات جنگی است، ترامپ خود را در معرض پیگرد دادگاه کیفری بینالمللی قرار داده است.
ترامپ دیپلماسی چندجانبه را به نابودی کشاند، متحدان اروپایی را تحقیر و طرد کرد، به نمایندگان بیتجربه تکیه کرد و توصیه کارشناسان را کنار گذاشت. بیاعتمادی آشکار و خودشیفتگی هیولاگونه او دلایل بیشتری هستند که آمریکا را غیرقابل اتکا نشان میدهند. آتش جنگ در خاورمیانه تنها موقتاً خاموش شده است. ترامپ برای کسب افتخار لحظهای دست به قمار زد – و شکست خورد.
بیهودگی مطلق و پوچی این جنگ نفسگیر است. تقریباً هیچ دستاورد مثبتی به همراه نداشت. فقط رنج، ویرانی و ناامنی به بار آورد.