یکشنبه 08 تير 1404 - Sun 29 Jun 2025
بنر پویش نه به تصادف برای استفاده پایگاه‌های خبری
  • تهدیدکننده رهبری و مرجعیت حکم محارب دارد +سند

  • تشییع باشکوه شهدای اقتدار ایران؛ نماد وحدت و استکبارستیزی ملت/ حضور رئیس‌جمهور در جمع حاضرین مراسم +عکس و فیلم

  • از دکترین تا راهبُرد نظامی آیت‌الله خامنه‌ای در جنگ ۱۲ روزه

  • ملت بزرگ ایران سطح جدیدی از جنگ‌های جهان را تجربه کرد/ رژیم اسرائیل با هدف نابودی دانش به فناوری کشور حمله کرد

  • به ملت ایران تبریک عرض میکنم/ رژیم صهیونی زیر ضربات جمهوری اسلامی تقریباً از پا درآمد و لِه شد

  • آغاز پاسخ نظامی ایران به تجاوز ارتش آمریکا + عکس و فیلم

  • تغییر استراتژی رسانه‌‌ای رژیم از ادعای پیروزی به مظلوم‌نمایی

  • تصاویر: موج دوازدهم حملات ایران به اسرائیل

  • سلام و صبح بخیر تل آویو در یک نگاه

  • سنگین ترین حمله امروز صبح به تل آویو صدای انفجارهای مهیب در فلسطین اشغالی +فیلم و عکس

  • رشید فرمانده بزرگ بدر و خیبربود

  • جنگ افروز بی حافظه/سخنان ضد ونقیص دونالد ترامپ در 24 ساعت گذشته

  • دستگیری اعضای موساد در البرز و اصفهان

  • حادثه برای ۳ نفتکش در بندر خور فکان تنگه هرمز

  • شهادت ۳ تن از کارکنان صدا و سیما در حمله دیروز اسرائیل

  • تل آویو پس از حمله موشکی امروز صبح سپاه پاسداران، به شهر ارواح تبدیل شد+عکس و فیلم

  • لایو خبرنگار صدا وسیما در زمان حمله اسرائیل

  • خبرنگار صداوسیما: تعدادی از همکارانم مجروح شده‌اند +فیلم

  • حمله اسرائیل به چیتگر و حوالی ایران مال

  • حمله اسرائیل به چیتگر و حوالی ایران مال

  • بنر پویش نه به تصادف برای استفاده پایگاه‌های خبری
    |ف |
    | | | |
    کد خبر: 404162
    تاریخ انتشار: 08/تير/1404 - 13:00

    وقتی یک توئیت سرنوشت جنگ را عوض می‌کند

    در عصری که رسانه‌ها میدان اصلی نبرد هستند، حملهٔ رژیم صهیونیستی به ایران نشان داد روایت‌سازی از خود جنگ مهم‌تر است. مقاومت ایران توانست هژمونی روایی غرب را به چالش بکشد و شبکه‌های اجتماعی، با افشای حقیقت‌ها و شکستن روایت رسمی، صحنهٔ واقعی نبرد قدرت و مشروعیت شدند.

    وقتی یک توئیت سرنوشت جنگ را عوض می‌کند

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس

    در دورانی که قدرت در جنگ روایت‌ها تعیین می‌شود، حملهٔ اسرائیل به ایران تنها یک درگیری نظامی نبود؛ این جنگ، صحنه‌ای بود برای عیان شدن شکاف‌های عمیق در نظم ارتباطی و مشروعیت ساختارهای جهانی.از شبکه‌های اجتماعی که روایت دولت‌ها را به چالش کشیدند، تا فروپاشی اعتماد به نهادهای بین‌المللی و چرخش کشورها به سمت ابهام هسته‌ای، همه و همه نشان می‌دهد که ما با یک نقطهٔ عطف در روابط بین‌الملل روبه‌رو هستیم.آیا واقعا عصر هژمونی روایی غرب به پایان رسیده است؟ آیا مقاومت ایران و همبستگی جنوب جهانی می‌تواند نظم جدیدی را در ارتباطات بین‌المللی شکل دهد؟ و آیا شفافیت، دیگر راهبرد قابل اتکایی برای بقا در این جهان بی‌ثبات است؟برای بررسی این تحولات و بازخوانی جامعه‌شناختی ارتباطات از نتایج جنگ اسرائیل علیه ایران با دکتر «محمدامین بنی‌تمیم» استاد دانشگاه علامه طباطبایی، مدرس انجمن سواد رسانه‌ای ایران و عضو انجمن هوش مصنوعی ایران گفت‌وگو کرده‌ایم تا از زاویه‌ای متفاوت، سیاست به مثابه ارتباطات را واکاوی کنیم.


    جنگ روایت‌ها و ساختار گفتمانی قدرت


    بنی‌تمیم در توضیح جنگ روایت‌ها و ساختار گفتمانی قدرت (بر اساس نظریهٔ فوکو) به هژمونی روایی غرب در بحران اشاره کرد و گفت «رسانه‌های غربی با تمرکز بر «تهدید هسته‌ای ایران» و نادیده گرفتن زمینه‌های تاریخی تحریم‌ها، گفتمان «دفاع مشروع اسرائیل» را برجسته کردند. این روایت با استفاده از چارچوب‌بندی رسانه‌ای انتمن تنش‌ها را نسبت به «تهاجم ایران» تقلیل داد و عملیات پیش‌دستانهٔ رژیم را طبیعی جلوه داد.»این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص تقابل روایی ایران در بحبوحهٔ جنگ افزود «ایران با تأکید بر «مقاومت در برابر اشغالگری» و «نقض حاکمیت ملی» توسط رژیم، گفتمان ضداستعماری را فعال کرد. سخنان اردوغان که دفاع ایران را «طبیعی و مشروع» خواند، و حمایت پاکستان به عنوان «ملت برادر»، نشان‌دهندهٔ موفقیت ایران در ایجاد همبستگی گفتمانی جنوب جهانی بود.»به عبارتی می‌توان گفت جنگ‌ها امروزه بیش از آنکه در میدان نبرد تعیین تکلیف شوند، در میدان روایت‌ها و رسانه‌ها تعیین سرنوشت می‌کنند. بنابراین روایت‌سازی دربارهٔ «مشروعیت دفاع» یا «تهاجم» یکی از اصلی‌ترین ابزارهای قدرت نرم است و قدرت در دل روایت‌ها و دانش جاری می‌شود، نه فقط در اسلحه و ارتش.

     


    بحران اعتبار نهادهای بین‌المللی


    این پژوهشگر و مدرس دانشگاه دربارهٔ فروپاشی اعتماد به نهادهای نظارتی (نظریهٔ اعتماد گیدنز) معتقد است «رفتار سیاسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که پیش از حمله، زمینهٔ قطعنامه علیه ایران را فراهم کرد، نقض بی‌طرفی نهادهای بین‌المللی را آشکار ساخت. این اقدام، با ایجاد بحران مشروعیت ساختاری، پرسشی بنیادین را مطرح کرد؛ اینکه چرا باید به NPT پایبند بود وقتی نهادهای حافظ آن، خود ناقض قوانین هستند؟»بنی‌تمیم به تغییر الگوی تعامل دولت‌ها اشاره کرد و گفت «برخی کشورها با خودداری از محکومیت صریح رژیم، نشان دادند که در فضای بین‌المللیِ فاقد اعتماد، منافع ملیِ حساب‌شده بر تعهدات ایدئولوژیک اولویت دارد.»بنابراین یک واقعیت مهم این است که وقتی نهادهای بین‌المللی در بحران‌ها نقش سیاسی و جانب‌دارانه پیدا می‌کنند، سرمایهٔ اعتماد به آنها فرو می‌ریزد. از منظر گیدنز، اعتماد عمومی به این نهادها رکن بقای نظم بین‌المللی است و اگر این اعتماد فرو بریزد، کشورها دلیلی برای تبعیت از قوانین بین‌المللی نخواهند داشت.


    جامعهٔ شبکه‌ای و بازتعریف قدرت


    این عضو انجمن هوش مصنوعی ایران در بخش دیگری از گفت‌وگو دربارهٔ بازتعریف قدرت در جامعهٔ شبکه‌ای (نظریه کاستلز)، با تأکید بر نقش ارتباطات دیجیتال در بسیج افکار عمومی توضیح داد «توئیت‌های ترامپ دربارهٔ آتش‌بس و پاسخ فوری ایران در شبکهٔ ایکس و تروث، نشان داد که دیپلماسی شبکه‌ای جایگزین کانال‌های سنتی شده است. این پدیده، قدرت را از انحصار دولت‌ها خارج و به بازیگران غیردولتی (مانند شهروند-خبرنگاران) منتقل می‌کند.»او همچنین با اشاره به اعتراضات و شکاف اطلاعاتی در سرزمین‌های اشغالی خاطرنشان کرد «تشدید اعتراضات ۲۰۰ هزار نفری در تلاویو با شعار «نتانیاهو اسرائیل را نابود کرد!» حاکی از آن است که شبکه‌های اجتماعی با انتشار داده‌های خسارات جنگ (مثلاً شکست سپر دفاعی)، آگاهی جمعی را تقویت و روایت رسمی دولت را تخریب کردند.»در واقع، جنگ روایت‌ها دیگر محدود به رسانه‌های رسمی نیست و شبکه‌های اجتماعی عملاً میدان اصلی نبرد روایت‌ها شده‌اند. بنا بر نظریهٔ «کاستلز»، قدرت در عصر شبکه‌ای بازتوزیع می‌شود و فعالان مستقل و کاربران عادی می‌توانند در معادلات قدرت جهانی تأثیر بگذارند.


    گذار از شفافیت به ابهام هسته‌ای


    بنی‌تمیم در ادامه با اشاره به تغییر راهبرد کشورها از شفافیت به ابهام هسته‌ای (نظریهٔ جامعهٔ خطر «اولریش بک») به مرگ استراتژی شفافیت اشاره کرد و اظهار داشت «پیش از جنگ، ایران با ارائهٔ داده‌های هسته‌ای به آژانس، نمونه‌ای از «دولت شفاف» بود؛ اما حمله به تأسیسات صلح‌آمیز (علی‌رغم نظارت آژانس) اثبات کرد که شفافیت نه امنیت می‌آورد، نه مشروعیت. گروسی (مدیرکل آژانس) پس از جنگ تأیید کرد که تأسیسات هسته‌ای ایران نابود نشده‌اند. اما این ادعا نتوانست اعتماد از دست رفته را بازگرداند.»  وی همچنین با اشاره به آینده‌پژوهی در نظام امنیتی جهانی افزود «کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند کشورها مانند کرهٔ شمالی به «ابهام هسته‌ای» روی آورند، زیرا جنگ ثابت کرد که در نظم بین‌المللی فعلی، تنها سلاح ضامن امنیت است، نه قوانین یا نهادها.» به عبارت دیگر امنیت در عصر جامعهٔ خطر، دیگر با شفافیت تضمین نمی‌شود و حتی با تجربه‌ای که ایران از سر گذرانده می‌توان گفت شفافیت می‌تواند زمینهٔ آسیب‌پذیری هم باشد. در واقع، جامعهٔ مدرن پر از ریسک‌های جهانی است و کشورها به‌سمت راهبردهایی حرکت می‌کنند که امنیت را بر قواعد بین‌المللی ترجیح دهند.


    آیندهٔ نظم ارتباطی جهانی و سناریوهای محتمل


    این استاد دانشگاه دربارهٔ چشم‌انداز آیندهٔ نظم ارتباطی جهانی پس از این جنگ، سناریوی فروپاشی هژمونی غرب را مطرح و تصریح کرد «واکنش دوگانهٔ غرب (محکومیت حمله توسط ژاپن و حمایت آلمان) نشان می‌دهد گفتمان لیبرالیسم بین‌المللی در حال تکه‌تکه شدن است. تحلیلگران هشدار می‌دهند جایگزینی آن با «نظم چندقطبی رقابتی» ممکن است به عصر جدیدی از آنارشی ارتباطی بینجامد.»  او همچنین به ظهور «گفتمان جنوب جهانی» اشاره کرد و افزود «محکومیت حملهٔ اسرائیل به ایران، توسط ۲۱ کشور عربی-اسلامی و پیشنهاد میانجیگری ترکیه، نشان داد شکل‌گیری هویت جمعی جدید مبتنی بر مقاومت در برابر یک‌جانبه‌گرایی غرب است.»  در واقع، جنگ اخیر یک هشدار جدی برای فروپاشی هژمونی ارتباطی غرب است. او معتقد است جهان درحال ورود به مرحله‌ای از آشفتگی روایی و چندگانگی گفتمانی است که در آن دیگر روایت‌های غربی تنها مرجع حقیقت و مشروعیت نیستند.


    جنگ به مثابه نقطهٔ عطف گفتمانی


    بنی‌تمیم در بخش پایانی گفت‌وگو اظهار داشت «این جنگ نشان داد که جامعه‌شناسی ارتباطات در تحلیل منازعات بین‌المللی نقشی محوری دارد».او در این زمینه به بحث «ساختارشکنی روایت مسلط» پرداخت و توضیح داد «جنگ ۱۲ روزه، گفتمان «قدرت مطلق اسرائیل» را دچار ترک‌های جدی کرد و مقاومت ایران را به نماد بازتعریف قدرت در جنوب جهانی تبدیل کرد.»بنی‌تمیم «بازاندیشی در نظم دانش» را موضوع مهم دیگر در این زمینه دانست و گفت «سکوت نهادهای بین‌المللی در قبال نقض حاکمیت ایران، اثبات کرد که دانشِ مشروعیت‌ساز (مثل گزارش‌های آژانس) در خدمت قدرت هژمونیک است.»این مدرس دانشگاه در خصوص چشم‌انداز آینده اظهار کرد «جهان پس از این جنگ به سمت چندگانگی گفتمانی حرکت می‌کند، جایی که روایت‌های غربی تنها یکی از صدها روایت موجود است و اعتبار هر روایت، نه بر اساس انطباق با «واقعیت عینی»، بلکه بر پایهٔ توانایی بسیج نیروهای اجتماعی سنجیده می‌شود.»او در پایان تأکید کرد «این تحولات، طلیعه‌دار عصری جدید در روابط بین‌الملل است؛ عصری که در آن ارتباطات نه ابزار سیاست، بلکه خود سیاست است.»در مجموع، این جنگ فراتر از نبرد نظامی بود و باید آن را نقطه‌ای برای بازاندیشی در نظم جهانی، کارکرد نهادها و روایت‌های قدرت دانست. آیندهٔ روابط بین‌الملل نیز در گرو روایت‌هایی است که می‌توانند نیروهای اجتماعی را بسیج کنند، نه صرفاً داده‌های عینی یا ادعاهای رسانه‌ای قدرت‌های بزرگ.

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما