به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ،
در سالهای اخیر، بازار پوشاک در ایران بهگونهای تغییر یافته که دیگر نمیتوان آن را «بازاری برای همه سلیقهها» نامید. روند حذف پوششهای متعارف از ویترین مغازهها و جایگزینی آن با مانتو یا بلوزهای کوتاه، و رواج استایلهایی که به معیارهای عرفی جامعه نزدیک نیستند، بخشی از واقعیتی است که این روزها در سطح شهرها به چشم میخورد.
در این میان، یکی از عوامل تأثیرگذار در شکلدهی به ذائقه پوشاک، سینماست؛ رسانهای قدرتمند که از دههها پیش تا امروز، نقش مهمی در الگوسازی فرهنگی، بهویژه در حوزه لباس و ظاهر ایفا کرده است.سینما نه تنها بازتابی از واقعیتهای اجتماعی است، بلکه خود میتواند واقعیتساز باشد؛ بهویژه وقتی الگوهای تصویری آن، جذابیت بصری و نمادهای هویتی را با هم ترکیب کنند.
شخصیتهای سینمایی بهویژه زنان، بارها و بارها منشأ الهام پوششی برای مخاطبان بودهاند و سبک لباس آنها، با فاصلهای اندک، به مد خیابانی تبدیل شده است.
سینما به مثابه عامل سبکسازی
بهگفته دکتر محمد تهامینژاد، پژوهشگر مطالعات سینما، در نشستی پیرامون نسبت رسانه و فرهنگ میگوید: «مدل پوشش در فیلمها، نهتنها در سطح ظاهر باقی نمیماند، بلکه مفهومی از زیست روزمره را به مخاطب القا میکند. وقتی یک شخصیت با استایلی خاص بر بستر درام رشد میکند، مخاطب نهفقط لباس که سبک زندگی را از او وام میگیرد.»این سبکسازی، نمونههای مشخصی در سینما و سریالهای تلویزیونی دارد.
در سریال «تاسیان» که این روزها در حال پخش است، مدل پوشش شخصیتهای زن، بهویژه در دختران جوان، ترکیبی از لباسهای بدون مانتو، پیراهنهای آزاد و کلاههایی را نشان میدهد که باز هم در تضاد با الگوی عرفی جامعه ایرانی است. بازنمایی این پوشش در قاب رسمی، در کنار جذابیت داستانی سریال، سبب شده که برخی فروشگاهها لباسهایی مشابه با این استایل را عرضه کنند.
حذف تدریجی مانتو از ویترینها
در نگاهی کلانتر، میتوان گفت که سینما و سریالها بهطور غیرمستقیم در حذف مانتو از سبک پوشش عمومی نقش داشتهاند. بازنمایی مکرر لباسهای کوتاه، نازک، جلو باز یا بدون مانتو در فیلمها و سریالها، آنچنان که از طریق مانکنهای خیابانی و فروشگاههای آنلاین دنبال شدهاند، مسیر بازار را به سمتی بردهاند که دیگر یافتن لباس متعارف در ویترینها دشوار شده است.
فرزانه خجندی، کارشناس طراحی لباس و پژوهشگر حوزه مد، گفت: «آنچه در فیلمها و سریالها میبینیم، نوعی هنجار جدید پوششی را به مخاطب القا میکند.
وقتی چند فصل از یک سریال پربیننده با استایلی خاص نمایش داده میشود، آن استایل از یک گزینه شخصی به یک مدل فراگیر در جامعه تبدیل میشود.»این تغییرات در حالی اتفاق میافتد که همزمان، نهادهایی مانند جشنواره مد و لباس فجر، علیرغم ظرفیتها و هدفگذاریهای فرهنگی، نقش پررنگی در الگوسازی عمومی ایفا نکردهاند و در اغلب موارد، تأثیرگذاری سینما را در عرصه مد نادیده گرفتهاند.
بازنمایی زن؛ شکاف میان واقعیت اجتماعی و تصویر رسانهای
در بسیاری از فیلمها، زنان یا با پوششی کاملاً سنتی و فاقد جذابیت بصری نمایش داده میشوند یا با لباسهایی که از عرف فرهنگی جامعه فاصله دارند. نتیجهی این دوگانهسازی، غیبت الگوی میانهای است که بتواند هم جذابیت ظاهری داشته باشد و هم با فرهنگ عمومی همخوانی داشته باشد.
برخی منتقدان معتقدند که فقدان شخصیتهای زن با پوشش متعادل در سینما و تلویزیون، یکی از عوامل مؤثر در گرایش عمومی به پوششهای غیرمتعارف است؛ زیرا مخاطب، الگوی جذابِ فرهنگیِ جایگزینی نمیبیند. در واقع، غیبت این الگوها، خلأیی است که بهسرعت توسط مدهای وارداتی و شبکههای اجتماعی پر میشود.
تأثیر سینما بر مد و پوشاک در ایران، اگرچه در بسیاری از سیاستگذاریها نادیده گرفته شده، اما در واقعیت جامعه، اثری انکارناپذیر دارد. از لباسهای کلاسیک «شهرزاد» تا استایلهای بیقاعدهی «تاسیان»، همهوهمه بازتابی از رابطهای پیچیده میان تصویر، مصرف و سبک زندگیاند؛ رابطهای که باید آن را جدی گرفت، تحلیل کرد و از ظرفیت آن در جهت فرهنگسازی درست بهره گرفت.