به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
اظهارات اخیر محسن رنانی در مراسم رونمایی از کتاب «روایت مسعود»(نگاه اقتصادی بازارآزادی مسعود نیلی)، درباره ضخیمتر بودن کورتکس مغز اروپاییها نسبت به آسیاییها و ادعای عقلانیت بالاترشان، بازتاب همان حس حقارت تاریخی است که مدعیان روشنفکری در ایران از دوره قاجار تا امروز با خود حمل کردهاند. این نگاه، ادامه همان گفتمان شکستخوردهای است که از میرزا ملکم، آخوندزاده و آقاخان کرمانی آغاز شد و با چهرههایی مثل تقیزاده و فروغی به اوج رسید و حالا هم به رنانی و نیلی ارث رسیده است.
**این جریان فکری که از اول در ایران، بیمار متولد شد، همواره پیشرفت و توسعه ایران را در گرو تقلید کورکورانه از غرب میدید؛ ملکم خان و آخوندزاده، دین اسلام، فرهنگ ایرانی، سنت ها و ارزش ها را مانع توسعه می دانستند و تقی زاده می گفت برای پیشرفت باید از فرق سر تا ناخون پا غربی شویم و قریب سه دهه است در گوش مقامات جمهوری اسلامی و دانشگاهیان ایرانی خوانده اند که برای حل مسائل اقتصادی باید نسخه نئولیبرالی آمریکایی را پیاده کنیم!
*آنها در دورهای، مجلس ملی مشروطه و دموکراسی را نسخه نجات میدانستند، اما به محض تغییر سیاست اربابان استعماریشان (انگلیس و روس)، از دیکتاتوری رضاخانی به عنوان «دولت دیکتاتوری تنها راه توسعه و مدرنیته» دفاع کردند!
**جالب است که بسیاری از این چهرهها، دلالان قراردادهای استعماری بودند؛ همانهایی که دکتر شریعتی به درستی ردپایشان را در خیانتهای تاریخی برملا کرد و گفت نام و امضایِ تکتک اینها پای قراردادهای ننگ آمیز استعماری بوده است.
*ادعای کورتکس ضخیمتر نه تنها گزارهای «علمی» و عقلانی نیست بلکه از نظر علمی نژادپرستانه است! عین خودباختگی است؛ و نشانهای از همان ذهنیت استعماری است که فکر میکند عقلانیت، مختص جغرافیای خاصی است. آیا توسعه ژاپن و کره جنوبی هم محصول "مغز اروپایی" بود؟ یا چین با حفظ هویت خود، به ابرقدرتی جهانی تبدیل شد؟ رنانی اما از «غربزدگی» به «مغزِ غربیتر» رسیده و همراه با مسعود نیلی برای ایران قرن 21، ادعاهای قرن 19 را نشخوار می کند!
**روشنفکر واقعی کسی است که توسعه را در گرو خودباوری و نقد سازنده میداند، نه در تحقیر ملت خود و ستایش بیچونوچرای غرب. تاریخ 200 ساله ایران عزیز و مصیبت ها، اشغالها، جنگها، تهدیدها، کودتاها و در مقابل شادیها، پیروزیها، فتوحات، پیشرفتها و در یک کلام "واقعیتها" به ما ثابت کرده که هر ملتی که هویت خود را فراموش کند، به جای پیشرفت، به دام وابستگی فرهنگی و سیاسی میافتد و تنها با اصل خودیاری است که می توان به حل مسائل و پیشرفت رسید.