به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»
پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را اول بار، عطاء الله مهاجرانی (معاون پارلمانی دولت هاشمی/ وزیر ارشاد بعدی خاتمی) در سال ۱۳۶۹ مطرح کرد.
-اما دولت بوش پدر در همان دوره، از خوشبینی دولت هاشمی استفاده کرد و به اذعان مرحوم هاشمی، وعده لغو تحریمها در ازای کمک به آزادی اتباع آمریکا در لبنان را زیر پا گذاشت.
-حالا پس از ۳۵ سال، همان آقای مهاجرانی در واکنش به مقاله جان کری می گوید اعتماد و خوش بینی به آمریکا، اشتباه بوده است.
-جان کری، وزیر خارجه دولت اوباما، طرف توافق در برجام بود. در اوج هیجان مذاکرات، روزنامه شرق تیتر زد: "امضای کری تضمین است". و مرحوم هاشمی گفت وزیر خارجه آمریکا قول داده برخی بدعهدی های توافق موقت را در برجام جبران کند.
اما همین جان کریِ بزک شده، خطاب به ترامپ می نویسد ایران در گوشه رینگ گیر افتاده و باید به ایران ضربه بزنید.
مهاجرانی در واکنش به این خباثت، در روزنامه اعتماد نوشت:
"خطاب و رهنمود مقاله جان کری در آخر عمری، به ترامپ است که ببین ایران گیر افتاده است!
*کری در مذاکرات برجام، نقش پلیس خوب را بازی میکرد. او با همان عصای زیر بغل و پای گچ گرفته و قدم زدن در ساحل و همدردی در فوت مادر دکتر روحانی، چهرهای مثبت پیدا کرده و چهرهای متعادل نشان داده بود.
*یکی از دوستان میگفت: وقتی کری را میبینم، یاد داییام میافتم! البته بعدا معلوم شد آمریکاییها از همان خوشبینی هیات ایرانی، سوءاستفاده کرده اند. راه نقض برجام را نبسته بودیم و امضای جان کری را کافی میدانستیم.
*اکنون همان امضا، پای مقاله والاستریت ژورنال است: «ترامپ بخت این را دارد که ضربه لازم را به ایران بزند! ایران در گوشه رینگ گیر افتاده است. در مذاکره، فراتر از غنیسازی هستهای پیش بروید!»
*مقاله کری نشانه دیگری است که در سیاست جهان هیچ جایی برای کمترین خوشبینی و روابط عاطفی بین سیاستمداران آن هم از نوع آمریکایی و اروپاییاش و حتی دیگران وجود ندارد.
*همیشه باید در پشت لبخندها، زهرخند، و در پس دستکشهای ابریشمین، چنگالهای تیز را ببینیم. مقاله کری نشان داد که تفسیر رهبری، تفسیری روشنگرانه است: به آمریکا نمیتوان اعتماد کرد!".
*مهاجرانی این تحلیل در روزنامهای منتشر کرده که همین حالا، خوش خیالی نسبت به آمریکا را ترویج میکند و حضرتی مدیر آن (رئیس شورای اطلاعرسانی دولت)، به دروغ مدعی جذب سرمایه ۲۰۰۰ میلیارد دلاری در صورت توافق با آمریکا شد!
*علامه شهید استاد مطهری (ره)، نامه ای به دختر گرامی خویش نوشته که فحوای آن بی مناسبت با بحث ما نیست:
«میگویند مرد خردمند هنرپیشه را/ عمر دو بایست در این روزگار - تا به یکی تجربه آموختن/ با دگری تجربه بردن به کار.
*ولی بعضی افراد آن چنان زیرک و باهوشاند که گویی دو بار به دنیا آمدهاند و این، بار دوم است.
و بعضی افراد، چناناند که با چند بار به دنیا آمدن هم، تجربه نمیآموزند».