یکشنبه 23 ارديبهشت 1403 - Sun 12 May 2024
  • فرزاد فرزین پرسپولیسی است یا استقلالی؟

  • ترکیب سیاسی مجلس دوازدهم چگونه خواهد بود؟

  • شهید طهرانی مقدم ۳۲ سال مانند روزهای جنگ، جنگید/ رهبر انقلاب تنها پشتیبان حسن‌ آقا بود

  • انتخابات در اوج امنیت و دقت و سلامت برگزار شد

  • بازگشت اعتبار بانک مرکزی با سیاست‌‌های اصلاحی

  • نتایج انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی (اردیبهشت )۱۴۰۳

  • عقب افتادگی تاریخی تهران چگونه جبران می‌شود؟+فیلم

  • آرزوی پدر و دختری یک فرمانده لشکر+ عکس

  • مشوق های صادراتی را برگردانید

  • عملیات موفق ایران اسرائیل را عمیقا پشیمان می‌کند

  • شهید طهرانی مقدم ۳۲ سال مانند روزهای جنگ، جنگید

  • برنامه سپاه برای تأمین‌ آب‌ پایدار سیستان و بلوچستان

  • اجرای حکم جدید افزایش حقوق بازنشستگان

  • پوتین نخست‌وزیر جدید روسیه را معرفی کرد

  • مردم ایران امروز کار ناتمام خود را تمام می‌کنند عکس و فیلم+

  • حج امسال نقطه عطفی برای حمایت از مردم مظلوم غزه است

  • تکلیف ۳ عضو هیات مدیره پرسپولیس مشخص شد

  • روزجمعه در مراکش «جمعه سیاه» نامیده شد

  • دشمن از حضور ملت ایران در انتخابات نگران است

  • رکورد ورود سرمایه خارجی به کشور شکسته شد

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 71187
    تاریخ انتشار: 04/مهر/1396 - 12:38
    اخبار کوتاه

    دلنوشته ای برای شهید محسن حججی

    آرامش چشمانت را دیدم بدجور به هم ریختم گویا کسی از درون مرا متلاشی کرده

    دلنوشته ای برای شهید محسن حججی

    سلام نمیدانم از کجا شروع کنم از روزی که خبر شهادتت را شنیدم و آرامش چشمانت را دیدم بدجور به هم ریختم گویا کسی از درون مرا متلاشی کرده

    مرد حسابی آخر تو چه کردی با دل این همه آدم! از دستت خیلی ها به زیارت عاشورا،هیئت و گلزار شهدا پناه برده اند بالاخره باید یکجا این بغض لعنتی بترکد،این حال خراب باید یک جا التیام بیابد،آخر شهید شدن هم حد و حدودی دارد تو هوای نفس که جای خود دارد حد_شهادت را هم شکستی آخر این قدر آدم شبیه ارباب شهید میشود؟ فقط همین مانده که سرت را روی نی کنند و...

    محسن_جان من توفیق زیارتت رانداشته ام و تو را نمی شناسم اما عجیب دلم با تو گره خورده چیزی فراتر از برادری صوت_وصیت_نامه_ات را دانلود کردم اما میترسم گوش کنم همان تک بیت که در یک فیلم از زبانت شنیدم برایم بس است
    《آسمان فرصت پرواز بلندی است ولی
    قصه این است چه اندازه کبوتر باشی؟ 》

    این نوشته را هم کنار قبر شهید_شفیعی مینویسم همان که بدنش را سه ماه زیر آفتاب گذاشتند با اسید بدنش را و.... چقدر شبیه همید شما دو نفر

    محسن جان تو رفتی ولی اینجا دل_بچه_های_انقلابی از خیلی ها گرفته است از همه آنهایی که مرام تو و رفیق هایت را تندروری، تحجر و جیره خواری می نامند همه آنهایی که انقلابیگری را به ثمن بخس فروخته اند و در توهم دنیای غرب خودشان را باخته اند،همه غرق دنیا شده ها که فقیرها را فراموش کرده اند، همه آنهایی که حتی تلاش عده ای قلیل که شبانه روزشان خرج انقلاب میشود را هم با تهمت و هوچی گری بی ثمر نشان میدهند و آنها را دلسرد و منزوی میکنند

    رفیق زیاد سرت را درد نیارم در عصری که انقلابیگری دیگر از مد افتاده تو با چشمانت دوباره به ما فهماندی که صراط_مستقیم و حقیقت یعنی همان مرام تو و هم فکر هایت و #ثم_استقامو تنها کلیدی است برای ادامه این راه پر رنج

    راستی برای حال خراب من و امثال من هم دعا کن به گمان خودمان فکر میکنیم اینجا در #پشت_جبهه بیشتر به درد میخوریم تا آنجا، اگر چه میدانیم همه این ها بهانه ای شده برای نشدن شبیه آنچه تو شدی و نرسیدن به آنچه تو رسیدی ولی تو را به جان فرزندت دعا کن پایان زندگی ما هم پایان زندگی تو باشد و الا با این همه نج_دنیا ، تحمل این یک رنج سخت تر است حتی از رنج  دیدن سر بریده تو...

    با نوشتن همین چند خط چقدر آرام شدم انگار آرامش در نام و یاد و تصویرت را از خدا خوب به ارث برده ای

    نویسنده:محمدامین_رضایی

    منبع : حامیان ولایت

    نظرات بینندگان
    محسن جان،بسیار ر وزها و شبهایی است که سخت دلم برایت تنگ میشود پس به ناچار برسر دلم از شدت حسادت فریاد میکشم که این چه رسمیست که او را هیچ وقت ندیده و نخواهی دید ،اینقدر بی تابش میشوی. محسن جان دلم برایت سخت تنگ میشود .کاش بودی کاش وقتی بودی از غبار قدومت سرمه باقی زندگی بدون تو بودن را برمیگرفتم .
    میدانم گزافه گفتم که زندگی بدون تو، سرمه نمیخواهد ،مرد میخواهد شدن که عزت و شرفمان بر باد نرود .
    تا هستم به وصیتت عمل میکنم.
    چادرم را کفنم خواهی دید.
    نظرات شما