سرما به اندازه ای شدید بود که بچه ها سنگرهایی شبیه قبر می کندند و درون آن ها می رفتند تا کمی از گزند سرما در امان باشند. بعضی تا صبح می دویدند تا یخ نزنند!اوایل جنگ بود و منطقه ای که می بایست در آنجا عملیات شود، ارتفاعات بالای نوسود بود. بسیاری می گفتند نیروهایی که آماده اند تا به حال جنگ نکرده اند و نمی توانند با نیروهای کومله دموکرات رو به رو شوند.
shahid kazemi" />
  • ایران در غم شهید رئیسی و همراهان

  • مراسم ترحیم شهید حسین امیرعبداللهیان

  • دیدار خانواده‌های شهدای خدمت با رهبر انقلاب

  • مراسم بزرگداشت رئیس‌جمهور و همراهانش از سوی رهبر انقلاب+ فیلم

  • قدرت گرفتن ایران شاید اجتناب‌ناپذیر است

  • سانحه بالگرد شهید رئیسی و احتمالات/ «موج کوهستان» یعنی چه؟

  • دستور اژه‌ای برای بررسی عوامل زندان‌ رفتن

  • آقای رئیسی مظهر شعارهای انقلاب بودند/ همه دنیا آقای رئیسی را به عنوان رئیس جمهور انقلاب می‌شناختند

  • اولین رئیس جمهور شهید هم سهمش را از سفره انقلاب برنداشت

  • اسکله‌ٔ شناور آمریکا در غزه را آب بُرد+ فیلم

  • خبر جدید از محکومیت سنگین تتلو + عکس

  • جلوه‌های خدمت بر بال هنر

  • رسانه‌های بین‌المللی درباره تشییع باشکوه شهدای خدمت چه گفتند؟+ عکس و فیلم

  • عارف و همتی نامزداحتمالی اصلاحات

  • دولت چهاردهم اقتصاد ایران را به کدام سو خواهد برد؟

  • مراحل انتخابات ریاست‌جمهوری دوره‌ چهاردهم

  • نکونام باعث شد برد پرسپولیس بزرگ شود

  • شبکه تجزیه‌طلبان به کار خود پایان می‌دهد!

  • وداع تاریخی مشهدی‌ها با خادم‌الرضا(ع) +عکس و فیلم

  • یک تشییع جنازه متفاوت؛ چرا شهید جمهور از شهیدرجایی و شهید بهشتی متفاوت است؟

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 6443
    تاریخ انتشار: 04/مرداد/1394 - 11:43

    شدت سرما و گرسنگی!

    پایگاه خبری حامیان ولایت/ایثار و شهادت

    سرما به اندازه ای شدید بود که بچه ها سنگرهایی شبیه قبر می کندند و درون آن ها می رفتند تا کمی از گزند سرما در امان باشند. بعضی تا صبح می دویدند تا یخ نزنند!اوایل جنگ بود و منطقه ای که می بایست در آنجا عملیات شود، ارتفاعات بالای نوسود بود. بسیاری می گفتند نیروهایی که آماده اند تا به حال جنگ نکرده اند و نمی توانند با نیروهای کومله دموکرات رو به رو شوند.
    shahid kazemi

    شدت سرما و گرسنگی!

    اما ما که حدود پنجاه نفر بودیم، با توکل به خدا در ساعت ده شب حرکت خود را به صورت پیاده به طرف ارتفاعات مورد نظر آغاز کردیم. ساعت یازده صبح روز بعد به منطقه رسیدیم. وقتی حرکت کردیم، ناصر کاظمی بیمار بود و مشکل می توانست روی پاهایش بایستد ولی با این حال، او اولین نفری بود که به سنگر های روی ارتفاعات نوسود حمله ور شد. پشت سر او، نیروهایی که جنگ ندیده بودند، حمله را شروع کردند. بعد از مدت کوتاهی، با دادن چند شهید و زخمی، منطقه آزاد شد.
     
    ارتفاع آن منطقه بسیار بالا بود و ما با سرمای شدیدی روبه رو بودیم. بچه ها نه وسیله ای برای گرم کردن خود و نه غذایی برای خوردن داشتند. حدود سی و شش ساعت چیزی برای خوردن نداشتیم و به ناچار از گیاهانی که در اطراف روییده بودند، استفاده می کردیم. سرما به اندازه ای شدید بود که بچه ها سنگرهایی شبیه قبر می کندند و درون آن ها می رفتند تا کمی از گزند سرما در امان باشند. بعضی تا صبح می دویدند تا یخ نزنند! بعد از دو روز، امکانات و نیروی کمکی رسید و ما توانستیم حدود پانزده روز در آن ارتفاعات بمانیم.
     
    بعد ها نیرو هایی را که از دشمن اسیر گرفتیم، گفتند: ما تصور کردیم که زیاد طاقت نمی آورید و از شدت سرما و گرسنگی، خودتان پایین می آیید.
    آنها می گفتند گردانی به سمجی ما ندیده بودند!
    شهید ناصر کاظمی
     
    منبع : تاشهدا

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما