جمعه 14 ارديبهشت 1403 - Fri 03 May 2024
  • موفقیت اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به همکاری با ایران در حوزه امنیت منطقه‌ای بستگی دارد

  • بانک‌ها هیچ دلیل و علاقه‌ای برای پرداخت وام به مردم ندارند!

  • باتلاق شمال در انتظار صهیونیست‌ها

  • عادی‌سازی بی‌حجابی شبیخون فرهنگی

  • معلمی که در اسارتگاه بعثی‌ها هم تدریس می‌کرد

  • واکنش نکونام به برکناری خطیر: استقلال به ساحل آرامش رسید

  • آخرین وضعیت تغییرات کتاب‌های درسی

  • صندوق‌های طلا زیر ذره‌بین

  • شاکی شدن حامیان بابک زنجانی با پس گرفته شدن پول بیت المال

  • نحوه رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی اعتمادی به آمریکا است/ جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل را بدانند/ دیدار تیم ملی والیبال دانش‌آموزی ایران با رهبر انقلاب+فیلم

  • حزب‌الله با رگبار موشکی حمله ارتش اسرائیل را تلافی کرد

  • جنایات کومله به‌روایت تنها معلم بازمانده «برده‌سور»

  • فرمانده نیروی هوافضای سپاه: عملیات «وعده صادق» نکات پنهان زیادی دارد/آمریکایی‌ها گفته بودند دخالت نمی‌کنیم اما کردند+ فیلم

  • مانور عجیب روی کاهش نقدینگی

  • استایل گران قیمت بهاره رهنما

  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود

  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخر به مادرش+ عکس و فیلم

  • زندگینامه شهید مرتضی مطهری، معلمی بزرگ و برگزیده

  • تجارت خاموش گلرنگ با «افعی تهران» در شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور +عکس

  • تصمیم‌گیری سلیقه‌ای عربستان در افزایش سهمیه حج+ عکس

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 356977
    تاریخ انتشار: 09/آبان/1402 - 11:29

    گرفتار کردن مأموران قلابی توسط برادران دوقلو

    مأموران قلابی که با شناسایی خلافکاران و افراد سابقه‌دار اموالشان را سرقت می‌کردند در آخرین سرقت به خاطر یک اشتباه لو رفتند.

    گرفتار کردن مأموران قلابی توسط برادران دوقلو

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از روزنامه ایران ،

    مرد جوانی در حال عبور از خیابانی در غرب تهران بود که ناگهان خودرویی مقابل او توقف کرد و دو مرد مأمورنما از آن پیاده شدند. یکی از آنها در حالی که بی‌سیمی در دست داشت به مرد جوان نزدیک شد و گفت: طبق اطلاعات و تحقیقات پلیسی شما فرد سابقه‌داری هستید که بعد از آزادی از زندان، بازهم مرتکب سرقت شده‌اید و حالا باید با ما به اداره آگاهی بیایید.

    مرد جوان که تعجب کرده بود از آنها درخواست کارت شناسایی کرد اما مأموران قلابی به جای نشان دادن حکم و کارت شناسایی، می‌خواستند مرد جوان را با زور سوار خودرو کنند که با هم درگیر شدند و رهگذران و کسبه با دیدن این صحنه پلیس را خبر کردند. با حضور مأموران در محل دو مأمور قلابی دستگیر شدند و مرد جوان گفت: من برادر دوقلویی دارم که مدت‌ها قبل به خاطر شکست عشقی به دام اعتیاد گرفتار شد. او به خاطر اعتیاد دست به دزدی می‌زند و چند باری هم بازداشت شده است. چند هفته قبل او را به کمپ ترک اعتیاد بردیم و ترک کرد. امروز که در حال عبور از خیابان بودم، این دو مرد راهم را سد کردند و مدعی شدند که مرتکب جرم شده‌ام.

    با خودم گفتم شاید به دلیل شباهت بیش از حدی که من و برادرم باهم داریم، مأموران مرا به جای او اشتباه گرفته‌اند. با این حال از آنها خواستم کارت شناسایی و حکم‌شان را نشان بدهند اما آنها در عوض قصد داشتند مرا با زور سوار خودروشان کنند.

    با دستگیری دو مأمور قلابی و بازرسی از خودرو آنها، مدارک و وسایلی به دست آمد که مشخص شد وسایل مسروقه است. دو مرد جوان که سر بزنگاه دستگیر شده و در برابر مدارک پلیسی قرار گرفته بودند به سرقت‌های سریالی از افراد خلافکار اعتراف کردند.

    به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، متهمان در اختیار اداره آگاهی قرار گرفته و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

    دستگیری به خاطر یک اشتباه

    دو مرد جوان که یکی از آنها مکانیک است و دیگری سیگار فروش از چهار ماه قبل شروع به سرقت کرده‌اند.

    چطور سرقت می‌کردید؟

    ما سرقت نمی‌کنیم، ما اخاذی می‌کنیم از کسانی که خودشان کارهای خلاف انجام می‌دهند. پیدا کردن خلافکاران محل کار سختی نیست. کافی است به سوپرمارکت محل بروی و سر صحبت را باز کنی تا آمار خلافکارهای آن منطقه دستت بیاید. با شناسایی افراد خلافکار به عنوان مأمور به سراغ‌شان می‌رفتیم. ترفندمان این بود که یکی از همدستان‌تان بازداشت شده و اعتراف کرده که شما با او در سرقت بوده‌اید.

    یا اینکه کار خلاف کرده‌اید و باید همراه ما به اداره آگاهی بیایید. یا همان جا آنها را بازرسی بدنی می‌کردیم و اموال با ارزش‌شان را سرقت می‌کردیم یا اینکه سوار خودرو کرده و به محلی خلوت می‌بردیم و نقشه سرقت‌مان را اجرا می‌کردیم.

    و به این فکر نمی‌کردید که دستگیر شوید؟

    چون اغلب خلافکار و سابقه‌دار بودند جرأت شکایت نداشتند.

    چرا این شیوه را انتخاب کردید؟

    خیلی وقت پیش، بهرام که سیگار فروش است خودرواش را برای تعمیر نزد من آورد و همین باعث دوستی ما شد. چند وقت قبل باهم بودیم که خودرویی راه ما را سد کرد و به عنوان مأمور از ما سرقت کردند. آن زمان، مرد خلافکاری بود که خودروهای سرقتی را پیش من می‌آورد و من بعضی قطعات آن را جا به جا می‌کردم. زمانی که مأمورنماها به سراغم آمدند تصور کردم که ماجرای تغییر قطعات خودروهای سرقتی لو رفته است به همین دلیل بدون هیچ مقاومتی در دام مأمور نماها افتادیم.

    چه شد که بازداشت شدید؟

    آخرین سوژه مان را با برادرش اشتباهی گرفتیم. هر دویشان ریز جثه هستند و برای کسی که با آنها مراوده نداشته باشد به دلیل شباهت بیش از حد و با استرسی که داشتیم، چندان تفاوتشان مشهود نبود.

    نظرات بینندگان
    نظرات شما