رمزگشایی از آخرین حربه نتانیاهو برای فرار از سقوط

به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از جهان نیوز ،

در بحبوحه رویدادهای مهم منطقه در روزهای اخیر که شامل مواردی نظیر سفر پادشاه عمان به ایران، طرح گمانه زنی های مختلف در مورد احیای قریب الوقوع روابط ایران و مصر، پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه و حضور مجدد دولت سوریه در اتحادیه عرب و گشایش در روابط خارجی این کشور می شود، رژیم صهیونیستی و به طور خاص نخست وزیر کنونی این رژیم، "بنیامین نتانیاهو"، روزهای به شدت بحرانی را پشت سر می گذارند.

روزهایی که البته افرادی نظیر "اسحاق هرتزوگ"، رئیس جمهور رژیم اشغالگر قدس و همچنین "بنی گانتس" وزیر جنگ سابق این رژیم، پیشتر نسبت به آن هشدار می دادند و تاکید داشتند که این روزها حتی می توانند فروپاشی اسرائیل را به دنبال داشته باشند. در این راستا، نتانیاهو و طیف متحدان وی از جریان راست افراطی اراضی اشغالی که در نوع خود، تندروترین دولت در تاریخ رژیم جعلی صهیونیستی را تشکیل می دهند، شرایط و وضعیتی خاص را برای این رژیم حاکم کرده اند که البته برای افراط گرایان صهیونیست مساعد است اما موقعیت سیاسی نتانیاهو را به شدت با خطر و تهدید رو به رو کرده است.

به نحوی که می توان نتانیاهو را در شرایط کنونی یک سیاستمدار ورشکسته ارزیابی کرد که تنها دستورکارش، حفظ خود و نزدیکانش(و نه به طور خاص راست گرایان افراطی) در صحنه قدرت است. دلیل اصلی این مساله نیز این است که نتانیاهو در چهارچوب معادلات داخلی، منطقه ای و بین المللی رژیم اشغالگر قدس، با بن‌بست‌های جدی رو به رو شده است.

یک: نتانیاهو و تشدید اعتراضات علیه وی در اراضی اشغالی
بیش از 20 هفته است که اراضی اشغالی شاهد برگزاری اعتراضات مداوم علیه بنیامین نتانیاهو و افراط گرایان متحد وی در قدرت است. معترضان صهیونیست به طور خاص نسبت به طرحِ اصلاحات قضایی نتانیاهو که آن را مقدمه ای برای برقراری دیکتاتوری نتانیاهو در اراضی اشغالی عنوان می کنند، معترض هستند. با این حال، رویه‌های تهاجمی و خشونت آمیز و غیرمنطقی راست گرایان افراطی حاضر در دولت نتانیاهو نظیر "ایتامار بن گویر" و "بزالل اسموتریچ" که اکنون وزرای دولت نتانیاهو هستند نیز اعتراضات گسترده ای را در اسرائیل به دنبال داشته است.

جالب است که حتی عقب نشینی موقت نتانیاهو از پیشبرد طرح اصلاحات قضایی اش نیز مانع از آن نشده که دامنه اعتراضات و تنش آفرینی ها علیه وی محدود و یا به کل خاتمه یابد. از این رو، نتانیاهو در وهله نخست با یک نَه بزرگ در عمق اراضی اشغالی از سوی شهروندان صهیونیست رو به رو است.

دو: شکست نتانیاهو در مواجهه موفق با جریان مقاومت فلسطینی
نتانیاهو که سال هاست خود را به عنوان "آقای امنیت" در اراضی اشغالی به شهروندان صهیونیست معرفی می‌کند، همواره بر آن بوده تا با نشان دادن تصویر یک ناجی از خود برای شهروندان صهیونیست، آرا آن ها را به سمت خود جلب کند. در این راستا، او از زمان به قدرت رسیدنش به طور خاص با تنش زایی و بحران آفرینی علیه ملت فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری، سعی داشته تا هم بحران های داخلی رژیم صهیونیستی را به بیرون از این رژیم صادر کند و هم انسجام داخلی را در آن تقویت کند و بر آن بوده تا اعتباری برای خود نزد افکار عمومی رژیم اشغالگر قدس دست و پا کند. با این حال، او تا به امروز در هر دو پروژه شکست خورده است.

در این چهارچوب شاهد بودیم که جنگ افروزی اخیر رژیم صهیونیستی علیه جریان مقاومت فلسطین در نوار غزه، با شلیک بیش از 1200 راکت از سوی نوار غزه به اراضی اشغالی خاتمه یافت و صهیونیست ها نتوانستند بیش از 5 روز، در برابر حملات موشکی مقاومت فلسطین تاب بیاورند و دولت نتانیاهو از طریق رایزنی با میانجی‌گران بین المللی نظیر مصر، تمام تلاش خود را انجام داد تا هر چه سریع تر آتش بس با مقاومت فلسطین برقرار شود. موضوعی که نوعی سرخوردگی را برای نتانیاهو و دولت وی به همراه داشت.

جدای از این ها، رویه های خشونت آمیز و غیرقانونی نتانیاهو و طیف متحدان افراطی اش در قدرت سبب شده تا میزان مقاومت مسلحانه درکرانه باختری به نحو قابل توجهی افزیش یابد. موضوعی که به ویژه در جنین و نابلس، عینیتِ بیشتری را به خود گرفته و سطح تهدیدات و چالش های امنیتی علیه صهیونیست ها را افزایش داده است.

روندی که البته به نظر می رسد با تشدید فعالیت های تندروهای حاضر در دولت نتانیاهو در قالب اقداماتی نظیر توسعه شهرک سازی های غیرقانونی در کرانه باختری، افزایش پیدا کند و امنیت را به متاعی کمیاب برای صهیونیست ها در روزهای و ماه های آتی تبدیل کند. از این رو نتانیاهو در مواجهه با جریان مقاومت فلسطین نیز به بن بستِ سختی خورده است.

سه: تضعیف موقعیت نتانیاهو و رژیم صهیونیستی با تقویت روندهای تنش زدایانه در منطقه
در روزهای اخیر، تقویت روندهای تنش زدایانه در منطقه خاورمیانه که به طور خاص از زمان احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی با میانجی گری چین آغاز شد و اکنون صحبت از احیای روابط ایران با مصر و دیگر دولت های عربی نظیر اردن و همچنین تقویت مناسبات سوریه با جهان عرب و در عین حال، پایان یافتن قریب الوقوع جنگ یمن است، همه و همه دست جریان مقاومت در قالب معادلات منطقه ای و بین المللی را بیش از پیش تقویت کرده اند و به همان میزان، موضع و جایگاه رژیم اشغالگر قدس و شخص نتانیاهو در پیشبرد دستورکارهایی نظیر توافق ابراهیم را تضعیف کرده اند.

به بیان ساده تر، هر چه ژئوپلیتیکِ ایران و جریان مقاومت در منطقه در حال تجربه گشایش های جدید تر است، فضای مانور برای کنشگری رژیم اشغالگر قدس محدود و محدودتر می شود. مساله ای که از چشم انداز راهبردی، گزینه های موجود نتانیاهو در مواجهه با رقبا و مخالفان اسرائیل را به نحو قابل توجهی کاهش داده است و البته که سطح هماهنگی نیروهای مخالف با تل آویو در سطح منطقه را تقویت کرده است.

شاید بتوان عینی ترین نمود این مساله را در جریان حملات راکتی هماهنگ از سه منطقه یعنی نوار غزه، جنوب لبنان و مناطقی در خاک سوریه به اراضی اشغالی مشاهده کرد. موضوعی که البته حامی پیام های قابل تاملی برای طرف اسرائیلی و شخص نتانیاهو است و بن بست منطقه ای مهمی را برای دولت کنونی رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است.

چهار: چالش راست گرایان افراطی برای بنیامین نتانیاهو
شاید نتانیاهو و جریان راست افراطی اسرائیل با یکدیگر متحد باشند، با این حال، نکته مهم و محوری در این رابطه این است که نتانیاهو تا حد زیادی به واسطه اقدامات و رویه های این طیف قادر به پیشبرد دستورکارهای مطلوب خود نیست. او پیشتر با استفاده از رویه های عوام فریبانه می توانست تعامل با تشکیلات خودگردان فلسطینی را به مثابه تعامل با کلیت ملت فلسطین جا بزند با این حال اکنون این مساله به یک طنز تبدیل شده و حتی خود مردم فلسطین نیز در حال فاصله گرفتن از تشکیلات خودگردان به دلیل تعاملات آن با افراط‌گرایان صهیونیست هستند.

طیفی که به انحا مختلف به عیان ترین شکل ممکن، حق ملت فلسطین را زیر پا می گذارند و علیه آن ها دست به خشونت می زنند. به بیان ساده تر، در این فضا حتی خودِ تشکیلات خودگردان فلسطین نیز با چالش های عدیده ای برای برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی رو به رو است.

جدای از این ها، نتانیاهو پیشتر با استفاده از سیاست های پوپولیستی، اقدام به پیشبرد دستورکار توافق ابراهیم کرد اما اکنون در سایه تحرکات منفی افراطیون حاضر در دولت خود، هیچ فضایی را جهت تمرکز بر این دستورکار نمی بیند و حتی شاهدیم که نزدیک ترین متحدان اسرائیل در عرصه بین المللی نظیر آمریکا و اروپا نیز اسرائیل را به نوعی تحریمِ غیرعلنی کرده اند. موضوعی که بن بستی به مراتب بزرگتر و عمیق تر را برای رژیم صهیونیستی نوید می دهد.

دستورکار اصلی نتانیاهو در برهه زمانی کنونی چیست؟
با توجه به آنچه که تاکنون در این گزارش اشاره شد، باید اذعان کرد که فضای کار برای نتانیاهو در ابعاد داخلی، منطقه ای و بین المللی، به شدت محدود است و در سایه هرج و مرج طلبی های راست گرایان افراطی حاضر در دولتش نیز، او شانس بسیار کمی برای اتخاذ مجدد عوام فریبی و رویه های پوپولیستی به عنوان نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس دارد. از این رو شاید اصلی ترین دستورکاری که نتانیاهو در شرایط کنونی تمرکز ویژه ای را بر آن معطوف کرده این است که خود و طیف نزدیکانش را در قدرت حفظ کند.

در این راستا او بایستی نیم نگاهی نیز به این مساله داشته باشد که بنیان های دولت وی چندان استوار نیست و اگر این دولت فروبپاشد، حتی امکان دارد که وی و نزدیکانش محاکمه قضایی شده و روانه زندان شوند. موضوعی که نشان می دهد تا چه اندازه نتانیاهو در شرایط کنونی منزوی است و در این فضا، کوچکترین حرکت اشتباه از سوی وی می تواند به حیات سیاسی او ضربات جدی وارد کند و حتی آن را به ایستگاه پایان نیز برساند.