یکشنبه 16 ارديبهشت 1403 - Sun 05 May 2024
  • موفقیت اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به همکاری با ایران در حوزه امنیت منطقه‌ای بستگی دارد

  • بانک‌ها هیچ دلیل و علاقه‌ای برای پرداخت وام به مردم ندارند!

  • باتلاق شمال در انتظار صهیونیست‌ها

  • عادی‌سازی بی‌حجابی شبیخون فرهنگی

  • معلمی که در اسارتگاه بعثی‌ها هم تدریس می‌کرد

  • واکنش نکونام به برکناری خطیر: استقلال به ساحل آرامش رسید

  • آخرین وضعیت تغییرات کتاب‌های درسی

  • صندوق‌های طلا زیر ذره‌بین

  • شاکی شدن حامیان بابک زنجانی با پس گرفته شدن پول بیت المال

  • نحوه رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی اعتمادی به آمریکا است/ جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل را بدانند/ دیدار تیم ملی والیبال دانش‌آموزی ایران با رهبر انقلاب+فیلم

  • حزب‌الله با رگبار موشکی حمله ارتش اسرائیل را تلافی کرد

  • جنایات کومله به‌روایت تنها معلم بازمانده «برده‌سور»

  • فرمانده نیروی هوافضای سپاه: عملیات «وعده صادق» نکات پنهان زیادی دارد/آمریکایی‌ها گفته بودند دخالت نمی‌کنیم اما کردند+ فیلم

  • مانور عجیب روی کاهش نقدینگی

  • استایل گران قیمت بهاره رهنما

  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود

  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخر به مادرش+ عکس و فیلم

  • زندگینامه شهید مرتضی مطهری، معلمی بزرگ و برگزیده

  • تجارت خاموش گلرنگ با «افعی تهران» در شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور +عکس

  • تصمیم‌گیری سلیقه‌ای عربستان در افزایش سهمیه حج+ عکس

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 324409
    تاریخ انتشار: 29/آذر/1401 - 12:17

    از ۱۴۰ نفری که به عملیات رفتیم ۲۰ نفر بازگشتند

    در جریان مرحله دوم عملیات مطلع‌الفجر، قبل از اینکه نیرو‌های سپاه همدان برای تصرف تنگه کورک و نجات جان رزمنده‌های در محاصره قرار گرفته اقدامی صورت بدهند، نیرو‌هایی را در سرپل ذهاب، گیلانغرب و مناطق دیگر به استعداد سه گردان جمع می‌کنند تا با تصرف تنگه قاسم آباد، محاصره شده‌ها را نجات بدهند.

    از ۱۴۰ نفری که به عملیات رفتیم ۲۰ نفر بازگشتند

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از روزنامه جوان، ۴۱سال پیش در چنین روزهایی، عملیات مطلع‌الفجر در حال انجام بود. از ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰ مرحله اول عملیات آغاز شد و از روز ۲۸ آذر نیز مرحله دوم آن به مدت یک روز انجام گرفت. در این عملیات چهره‌ها یا گروه‌های مختلفی نقش داشتند که بسیاری از آن‌ها بعد‌ها از مفاخر دفاع مقدس و تاریخ معاصر کشورمان شدند. در گفت‌و‌گویی که با سردار رضا میرزایی داشتیم، به معرفی و باز روایت چند تن از این چهره‌ها و گروه‌های فعال در عملیات مطلع‌الفجر می‌پردازیم. 

     
     رزمندگان عشایر ایل کلهر
    اولین گروهی که دوست دارم در جریان عملیات مطلع‌الفجر و مسائل پیرامون آن به آن‌ها اشاره کنم، عشایر منطقه گیلانغرب و خصوصاً ایل کلهر است. اسم ایل کلهر در دیباچه دفاع مقدس نخستین بار در جریان مقاومت مردمی شهر گیلانغرب مطرح می‌شود. وقتی دشمن ۳۱ شهریوماه با لشکر ۴ پیاده و تیپ ۲۴ مکانیزه حرکت خودش را آغاز کرد و به صورت میانبر از پاسگاه مرزی خان‌لیلی به گیلانغرب نزدیک شد. در حوالی شهر، مردم، عشایر و به خصوص عشایر ایل کلهر مقاومت جانانه‌ای مقابل آن‌ها انجام دادند. 
     
    دشمن برای تصرف شهر پافشاری می‌کرد. اما مردم و رزمنده‌ها هم مقابلش کوتاه نمی‌آمدند و حتی جلوی دشمن آب انداختند تا تانک‌های‌شان در گل و لای و باتلاق گیر کنند. نهایتاً عراق مجبور شد از تصرف گیلانغرب منصرف شود و در ارتفاعات اطراف مثل شیاکوه و تنگه کورک مستقر شد. ایل کلهر در این حماسه مقاومت مردمی بسیار نقش فعالی ایفا کرد و بعد از عقب‌نیشنی دشمن از تصرف شهر، چون گیلانغرب زیر گلوله باران توپخانه دشمن قرار داشت، مردم شهر و عشایر منطقه و ایل کلهر آمدند در حومه گیلانغرب یک سری سنگر‌های هلالی شکل که خودشان به آن نعلی می‌گفتند، ایجاد کردند و همچنان به مقاومت در برابر دشمن ادامه دادند. 
     
    یک نکته در خصوص خلقیات و فرهنگ مردم منطقه گیلانغرب حائز اهمیت است و اینجا باید به آن شاره شود؛ آن‌ها به دلیل روحیه سلحشوری که دارند، هیچ گاه منطقه را ترک نکردند و در اوج بمباران دشمن حتی حاضر نشدند خانواده‌شان را به شهر‌های دیگر بفرستند. در همان منطقه ماندند و خانواده‌شان را به کوه‌های اطراف فرستادند و آنجا چادر زدند. زیر بمباران ماندند، اما حاضر نشدند شهر و دیارشان را ترک کنند و درد آوارگی را به جان بخرند. 
     
     شهیدان هادی، ریزه وندی و خوشروان
    بعد از اینکه خط گیلانغرب تثبیت شد، این منطقه را به سه محور راست، میانی و چپ تقسیم کردند. فرمانده محور راست داریوش ریزه وندی بود. محور میانی را هم ابراهیم هادی فرماندهی می‌کرد و محور چپ هم به فرماندهی صفر خوشروان مقابل دشمن ایستادگی می‌کرد. هر سه این بزرگواران بعد‌ها از شهدای دفاع مقدس شدند. حتماً نام ابراهیم هادی برای شما و خوانندگان روزنامه شناخته شده است. دو کتاب مشهور از خاطرت و زندگی‌نامه ایشان به نام «سلام بر ابراهیم یک و دو» منتشر شده که مورد توجه مقام معظم رهبری هم قرار گرفته است. 
     
    اما شهیدان داریوش ریزه وندی و صفر خوشروان کمتر شناخته شده هستند. شهید ریزه وندی متولد سال ۳۶ در اسلام آبادغرب بود. با پیروزی انقلاب یکی از فعالان اسلام‌آباد بود و در تأسیس نهاد‌های انقلابی مثل کمیته و سپاه در این شهر نقش ایفا کرد. ریزه وندی بعد از حضور در جبهه گیلانغرب، نهایتاً در عملیات مسلم‌بن‌عقیل در مهر سال ۶۱ به شهادت رسید. صفر خوشروان هم بچه همان منطقه گیلانغرب بود. ایشان در گیلانغرب شهید شاخصی است، اما متأسفانه عموم مردم کشورمان با نام این شهید کمتر آشنا هستند. صفر خوشروان هم مثل شهید ریزه وندی در راه‌اندازی نهادی انقلابی در شهر خودش پیش قدم بود. چنانچه شهید خوشروان از جمله افرادی بود که سپاه گیلانغرب را تشکیل دادند و مقابل هجوم دشمن در آن منطقه ایستادگی کردند. او در خنثی کردن مین هم تبحر خاصی داشت. نهایتاً ۳۱ خرداد سال ۶۱ در برخورد با مین تله‌ای به شهادت رسید. 
     
     بروجردی، صیاد و رحیم صفوی
    قبل از آنکه به معرفی دیگر چهره‌های حاضر در منطقه گیلانغرب و همین طور عملیات مطلع‌الفجر بپردازم، اینجا باید یادآور شوم که هدف عملیات دور کردن شهر گیلانغرب و منطقه پیرامون آن از دید و تیر مستقیم دشمن بود. قبلاً عرض شد که عراقی‌ها در ارتفاعات اطراف شهر مستقر بودند و گیلانغرب را با توپخانه می‌زدند؛ لذا باید برای عقب راندن آن‌ها کاری انجام می‌شد. چند عملیات ایذایی و کوچک انجام گرفت، اما باید کار و حرکت بزرگ‌تری انجام می‌شد. بنابر این فرماندهانی مثل شهید صیاد شیرازی از طرف ارتش، شهید بروجردی و سردار رحیم صفوی از طرف سپاه، طراحی یک عملیاتی به نام مطلع الفجر را در منطقه به مورد اجرا گذاشتند که در دو محور انجام می‌شد. 
     
    مرحله اول عملیات روز ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰ انجام گرفت و طی آن چند هزارنفر از رزمنده‌ها از تاریکی شب استفاده کردند و از دشت گیلانغرب تا عمق دشمن رفتند. در جناح دیگر یگان‌های خودی باید از ارتفاعات سخت تنگه کورک و تنگه حاجیان عبور می‌کردند که این محور به مشکل برخورد و دشمن توانست نیرو‌های خودی را پس بزند و با نفوذ از همین محور، چند هزار نفر از رزمنده‌های محور دشت گیلانغرب را که به عمقش نفوذ کرده بودند به محاصره درآورد. در اینجا مرحله دوم عملیات برای رهایی این محاصره شده‌ها انجام گرفت که به شخصیت‌های حاضر در این مرحله هم می‌پردازیم. 
     
     شهیدان شهبازی، همدانی و حاجی بابا
    بعد از به محاصره درآمدن تعداد قابل توجهی از نیرو‌های خودی در عمق دشمن، فرماندهان عملیات یعنی شهیدان بروجردی و صیاد و همچنین برادر رحیم صفوی سعی کردند تا با اعزام گردان‌هایی به تنگه کورک و تصرف مقطعی آنجا، کاری کنند که عقبه دشمن بسته بشود و برای رهایی خودش، نیرو‌های محاصره شده ما را رها کند. ابتدا چند گردان برای تصرف تنگه کورک رفتند که متأسفانه موفق نشدند و شهدای زیادی دادند. در اینجا بود که فرماندهان از شهید محمود شهبازی خواستند تا نیرو‌های خودش را به منطقه اعزام کند. 
     
    شهبازی بچه اصفهان بود، اما چون دانشجو بود و در تهران حضور داشت، به همراه دانشجویان پیرو خط امام به ماجرای تسخیر لانه‌جاسوسی ورود کرد. ایشان با شهید بروجردی که اوایل فرمانده عملیات سپاه تهران بود کار می‌کرد. بروجردی که فرمانده سپاه در غرب کشور شد، شهبازی را به فرماندهی سپاه همدان انتخاب کرد. در مقطع عملیات مطلع الفجر، شهبازی با همین سمت فرماندهی سپاه استان همدان، حدود ۱۴۰ نفر از نیرو‌های خودش را رهسپار عملیات کرد و این ۱۴۰ نفر توانستند با تصرف چند ساعته ارتفاعات تنگه کورک، حماسه بزرگی را خلق کنند و دشمن را وادار کنند تا از محاصره ۵ هزار نیروی خودی که در عمق خطوطش گرفتار شده بودند، دست بردارد و این نیرو‌ها نجات یافتند. 
     
    از گروه ۱۴۰ نفری بچه‌های سپاه همدان فقط ۲۰ نفر برگشتند، اما با درایت شهیدان محمود شهبازی، حسین همدانی و همراهی شهید محسن حاجی بابا توانستند هزاران نیروی خودی را از خطر کشته یا به اسارت درآمدن نجات بدهند. شهید همدانی که یک چهره شناخته شده است و نمی‌شود در چند سطر در مورد ایشان گفت. از او با نام پرآوازه‌اش می‌گذریم. اما محسن حاجی‌بابا که داوطلبانه همراه بچه‌های سپاه همدان به عملیاتی سخت و شهادت طلبانه ورود کرده بود، شاید برای خیلی از جوان‌تر‌ها ناشناخته باشد. آقا محسن بچه تهران بود. یک جوان نخبه که در رشته پزشکی هم قبول شده بود، اما به خاطر ورود به سپاه و شرکت در عملیات‌های مختلف، از حضور در دانشگاه صرفه نظر کرد. او در جبهه‌های غرب کشور بسیار فعال بود و مسئولیت‌هایی در محور‌هایی مثل بازی‌دراز سرپل ذهاب و... داشت. حاجی بابا نهایتاً در اردیبهشت سال ۶۱ به شهادت رسید. 
     
     رزمندگان گمنام و شهدای جا مانده
    در جریان مرحله دوم عملیات مطلع‌الفجر، قبل از اینکه نیرو‌های سپاه همدان برای تصرف تنگه کورک و نجات جان رزمنده‌های در محاصره قرار گرفته اقدامی صورت بدهند، نیرو‌هایی را در سرپل ذهاب، گیلانغرب و مناطق دیگر به استعداد سه گردان جمع می‌کنند تا با تصرف تنگه قاسم آباد، محاصره شده‌ها را نجات بدهند. اما دشمن که هوشیار شده بود، این سه گردان را متلاشی کرد. وقتی که قرار شد بچه‌های سپاه همدان که من هم جزو آن‌ها بودم کار نیمه تمام این سه گردان را تکمیل کنیم، موقع حرکت با پیکر شهدایی برخورد می‌کردیم که قبل از ما به منطقه ورود کرده بودند. الان در تاریخ نامی از این شهدا وجود ندارد، اما بسیاری از آن‌ها با شجاعت به عملیاتی سخت و ایثارگرانه ورود کرده بودند. همچنین از گروه ۱۴۰ نفری ما فقط ۲۰ نفر بعد از عملیات بازگشتیم و باقی یا شهید شدند یا به اسارت درآمدند. جای دارد در بیان تاریخ دفاع مقدس، یادی از این رزمندگان شجاع هم بشود که می‌دانستند شاید این آخرین عملیات‌شان باشد، اما با شوق و ذوق داوطلبانه به آن ورود کردند و خون‌شان در این راه نثار شد. بعد از پایان عملیات ما سعی کردیم تا پیکر شهدا را برگردانیم و تا حدی هم موفق شدیم. اما چون آتش دشمن شدید بود، بسیاری از این شهدا پیکرشان جا ماند و برخی هم مفقود شدند.

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما