منتظر برگشت پیکر و تشییع جنازه نمانید

به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از روزنامه جوان، شهید محمدمهدی مالامیری اولین شهید روحانی مدافع حرم است که در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مالامیری در کنار روحیه رزمندگی، به لحاظ علمی و حوزوی از مدارج بالایی برخوردار بود و با تلفیق جهاد و دانش ترکیبی زیبا را به ثبت رساند. شهید مالامیری روحانی شهیدی که دست از این جسم خاکی شست تا روح بلندش در آسمان آبی به پرواز درآید و وصال حق را با چشم جان نظاره‌گر باشد. او بین دنیا و عشق محبوب عشق حق را برگزید و عاشقانه به سوی معبود پرواز کرد.

پیشرفت‌های تحصیلی
حجت‌الاسلام شهید محمدمهدی مالامیری، یکی از جوانان دهه شصتی بود که زندگی‌اش با ایمان و تقوا پیوندی عمیق خورده بود. شهید متولد ۲۶ خرداد ۱۳۶۴ از استان مازندران بود و از همان دوران تحصیل با علاقه‌ای زیاد به درس و مدرسه، در میان شاگردان ممتاز قرار داشت. پس از پایان دوران راهنمایی، وارد حوزه علمیه قم شد و در ابتدای نوجوانی در مدرسۀ علمیه فاطمی دروس حوزوی خود را شروع کرد. سخت کوشی و تهذیب باعث شد از همان ابتدا به عنوان طلبه‌ای ممتاز از محضر اساتید و بزرگان، بهره‌های فراوان ببرد و بعد از طی دروس سطح، پای درس خارج حضرات آیات عابدی، آملی لاریجانی، شب‌زنده‌دار، مدرسی یزدی، سیفی مازندرانی و... تلمذ کند. این شهید بزرگوار دروس مقدمات و سطح که در ۱۰ سال خوانده می‌شود را هشت ساله به پایان رساند. با اینکه استاد سطوح عالی حوزه بود هیچ گاه در او تکبر و فخر فروشی دیده نشد به طوری که در طول دو سال تدریس کفایه‌الاصول پدر و برادران او که همگی طلبه هستند و در قم زندگی می‌کنند از تدریس او اطلاع نداشتند.

تصمیم برای اعزام
پس از آن بود که برای فعالیت‌های تبلیغی و دینی در مناطق مختلف کشور اعم از استان‌های مازندران، گیلان، کرمان، کرمانشاه و خراسان شمالی داشت و برای تبلیغ دینی به این استان‌ها در طول سال سفر می‌کرد. ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضا (ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانه‌اش را زلال‌تر می‌کرد. در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیخته‌ای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود.

تحولات کشور‌های اسلامی از نوجوانی برایش اهمیت فراوانی داشت، اما جنایات فجیع گروه‌های افراطی و تکفیری و حرمت شکنی‌های بی‌شرمانه آن‌ها آرام و قرار را از او ربوده بود. زمانی که تصمیم گرفت دوره‌های آموزشی را بگذراند، چیزی به خانواده‌اش نگفت و پس از پیگیری‌های پدر، محمدمهدی گفت که تصمیم گرفته برای دفاع از حرم به سوریه برود. می‌گفت: «ما درس خواندیم که به آن عمل کنیم. آموزه‌های دینی به ما اجازه نمی‌دهد که اینگونه مرز‌های اسلامی مورد تجاوز واقع شود و ما کاری نکنیم و فقط بنشینیم و درس بخوانیم.» برای پدرش حدیثی از پیامبر اسلام (ص) آورد که اگر انسان صدای مظلومی را بشنود و به یاری‌اش نرود مسلمان نیست. توضیح داد که الان امریکا در سوریه داعش را آورده و بچه‌های کوچک را جلوی پدر و مادر و پدر ومادر را جلوی بچه کوچک می‌کشند و ما این‌ها را می‌بینیم و نمی‌شود دست روی دست بگذاریم و باید برای ظهور امام زمان (عج) کار و تلاش کنیم.

پیکری که بازنگشت
شبی که می‌خواست به سوریه برود برای خداحافظی با همسرش به خانه پدری رفت. پدر به محمدمهدی گفت که در دوران دفاع مقدس آیت‌الله مشکینی در مسجد اعظم عنوان کردند که بعضی از طلبه‌ها از من می‌پرسند الان که جنگ است وظیفه ما چیست، باید درس بخوانیم یا به جبهه برویم؟ آیت‌الله مشکینی گفتند اگر شما می‌دانید که بنشینید و درس بخوانید به درد اسلام و مسلمین می‌خورید وظیفه این است درستان را بخوانید وگرنه وظیفه این است به جبهه بروید. وقتی پدر شور و اشتیاق پسرش را برای رفتن می‌بیند، می‌گوید که باید سعی کنی تا آخرین نفس بجنگی، حتی اگر اسلحه هم نبود با سنگ و چوب با آن‌ها بجنگی. شهید گفتند: «من با گروه فاطمیون که اینجا آموزش می‌بینم صحبت کرده‌ام و گفته‌ام باید چنان در سوریه با داعش بجنگیم که منتظر برگشت پیکر و تشییع جنازه نمانیم و زحمت تشییع جنازه‌مان را هم به دوش دیگران نیندازیم.» وقتی شهید شدند دقیقاً همین اتفاق افتاد و پیکری از محمدمهدی برنگشت. شهید مالامیری سرانجام در شامگاه دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، مصادف با اول ماه رجب میلاد امام محمدباقر (ع) همراه با دیگر مجاهدان تیپ فاطمیون با شعار (کلنا عباسک یا زینب) در منطقه بصری الحریر استان درعای سوریه به آرزوی همیشگی‌اش رسید و جامه زیبای شهادت را بر تن کرد.